در اینجا پرسشهایی اساسی مطرح میشود از جمله آن که چگونه پذیرش سریع فناوریها در اکثر موارد نتوانسته سیستمهای اجتماعی و اقتصادی را در گذشته تغییر دهد؟ و آیا هوش مصنوعی ممکن است علیرغم نقاط ضعف اش تاثیری متفاوت را به همراه داشته باشد؟
فرارو- برنامه "چت جی پی تی" (Chat GPT) به دنیای فناوری سرازیر شد و تا پایان ژانویه ۲۰۲۳ میلادی تنها دو ماه پس از راه اندازی ۱۰۰ میلیون کاربر به دست آورد و حس تغییر ظاهری را با خود به ارمغان آورد.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، این فناوری به خودی خود جذاب است، اما بخشی از چیزی که چت جی پی تی را منحصر بفرد میسازد این واقعیت است که باعث شد اساساً یک شبه اکثر مردم جهان به یک هوش مصنوعی مولد قدرتمند دسترسی پیدا کنند و توانستند از آن برای اهداف خود استفاده کنند.
در اینجا پرسشهایی اساسی مطرح میشود از جمله آن که چگونه پذیرش سریع فناوریها در اکثر موارد نتوانسته سیستمهای اجتماعی و اقتصادی را در گذشته تغییر دهد؟ و آیا هوش مصنوعی ممکن است علیرغم نقاط ضعف اش تاثیری متفاوت را به همراه داشته باشد؟
صرف چند دقیقه بازی با الگوریتمهای جدید و مولد هوش مصنوعی این فناوری میتواند به شما نشان دهد که تا چه اندازه قدرتمند است. میتوانید Dall-E را باز کنید، عبارتی مانند "دایناسور سوار بر موتور سیکلت روی پل" را تایپ کنید و چند ثانیه بعد الگوریتم تصاویر متعددی را تولید میکند که کم و بیش آن چه را خواسته اید به شما نشان میدهد. چت جی پی تی تقریبا همین کار را انجام میدهد، اما صرفا از طریق نمایش متن به عنوانی خروجی.
این مدلها بر روی حجم عظیمی از دادههای گرفته شده از اینترنت آموزش میبینند و همان طور که "دانیل آکونا" دانشیار علوم در دانشگاه کلرادو توضیح میدهد این موضوع میتواند یک مشکل باشد.
"آکونا" میگوید: "اگر ما دادههای این مدلها را از گذشته و دادههای امروزی را تغذیه کنیم مدلها برخی سوگیریها را خواهند آموخت. مدلها واژگان را به یکدیگر مرتبط میسازند. برای مثال، در مورد مشاغل و روابط بین واژگان و نحوه استفاده از آن با جنسیتها یا نژادهای خاص را پیدا میکنند. مشکل سوگیری در هوش مصنوعی جدید نیست، اما با افزایش دسترسی اکنون افراد بیش تری از آن استفاده میکنند. امیدوارم هر فردی که از این مدل استفاده میکند نسبت به این موارد آگاهی داشته باشد".
با هر فناوری تازه همواره خطر سوءاستفاده وجود دارد، اما این نگرانیها معمولا با این امید همراه است که با دستیابی افراد به بازارهای بهتر زندگی آنان بهبود خواهد یافت. این نظریه دقیقا همان چیزی است که "کنتارو تویاما" استاد اطلاعات جامعه در دانشگاه میشیگان برای نزدیک به دو دهه مورد مطالعه قرار داده است.
"تویاما" میگوید: "آن چه من در نهایت کشف کردم این بود که میتوان نتایج تحقیقاتی مثبت را به دست آورد جایی که نوعی فناوری وضعیت را در یک دولت یا مدرسه یا یک کلینیک بهبود میبخشد. با این وجود، تقریبا غیرممکن بود که این ایده تکنولوژیکی را بپذیریم و سپس در مقیاسهای وسیع تری تاثیر بگذاریم".
تویاما در نهایت به این باور رسید که فناوری نیروی انسانی زیربنایی را تقویت میکند و در دنیای کنونی ما این نیروهای انسانی به گونهای کنار هم قرار گرفته اند که ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و نابرابری همچنان در حال افزایش است. با این وجود، او پذیرای این ایده بود که اگر هوش مصنوعی را بتوان در سیستمی که در تلاش برای بهبود برابری است وارد ساخت ابزاری عالی برای آن سیستم خواهد بود.
به گفته "تیری راینا" اقتصاددانی که در زمینه نوآوری و کارآفرینی مطالعه میکند فناوریها میتوانند سیستمهای اجتماعی و اقتصادی را با افزایش دسترسی تغییر دهند. او مطالعه کرده که چگونه دسترسی گسترده به موسیقی دیجیتال، پرینت سه بعدی، بلاک چین (یک سیستم ثبت اطلاعات است که دادههای ثبت شده روی آن قابل حذف یا تغییر نیستند) و سایر فناوریها اساسا رابطه بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان را تغییر میدهد.
او میگوید: "در هر یک از این مواد افراد به طور فزایندهای به خریدار تبدیل شدهاند بدان معنا که فعالانه در فرایند تولید شرکت دارند".
راینا پیش بینی میکند که همین امر در مورد هوش مصنوعی مولد نیز صدق میکند. "راینا" میافزاید: "در شرایطی که همه چیز تولید و مصرف میشود مسئله اصلی آن است که انتخاب کاملا طاقت فرسا میشود".
به گفته راینا هنگامی که یک نظام اقتصادی به این نقطه میرسد پلتفرمها و اینفلوئنسرها صاحبان قدرت میشوند. با این وجود، راینا بر این باور است که زمانی که افراد نه تنها میتوانند از الگوریتمهای هوش مصنوعی استفاده کنند بلکه الگوریتمهای خود را آموزش دهند احتمالا برای نخستین بار پس از مدتها خواهد بود که این پلتفرمها واقعا در معرض خطر قرار خواهند گرفت.