سهشنبه ۲۸فروردین سال۱۳۴۱ مقامات راهنمایی و رانندگی اعلام کردند تعداد درشکهها و گاریهای تهران افزایش پیدا کرده و در خیابانهای جنوبی شهر بیش از ۸۰۰درشکه مشغول بهکار هستند. به همین دلیل، آنها باعث بند آمدن خیابانها و اختلال در عبور و مرور شدهاند.
روزگاری در همین تهران، درشکهها مهمترین وسایل حملونقل شهری محسوب میشدند، اما پس از ورود خودرو به کشور، جمعآوری آنها از سطح شهر شروع و حتی به تجمع سورچیها منجر شد.
به گزارش همشهری؛ شرکت درشکهرانی سال۱۲۶۹ در تهران شروع بهکار کرد تا به نحوه تردد درشکهها و فعالیت درشکهچیها نظارت کند. اداره نظمیه هم از ۲۵آبان سال۱۲۹۹ اقدام به امتحانگیری از درشکهچیها برای اعطای گواهینامه به آنها کرد و حتی اسبها و درشکهها نیز در شهربانی معاینه و بررسی میشدند تا سلامت آنها تأیید شود.
پس از مدت کوتاهی درشکهسواری و تردد با این وسیله نقلیه در محلههای تهران باب شد و تعداد درشکهها افزایش پیدا کرد. با این وجود، درشکه و گاری کمی در جنوبشهر وجود داشت و مردم مجبور بودند کرایه بیشتری به سورچیها بدهند تا آنها را به مقصد برساند. همین موضوع سبب شد تا بازار کار برای شهرستانیها در جنوب پایتخت ایجاد شود و برای کسب درآمد، با درشکههای خود به تهران آمدند.
پس از ورود خودرو به تهران و استقبال مردم از این وسیله نقلیه، به یکباره ۱۵۰هزار وسیله نقلیه موتوری در پایتخت بهراه افتاد. اینطور بود که تردد درشکهها در شهر بهخصوص جنوبشهر بهدلیل تعداد زیاد گاریها و کندی حرکت آنها باعث ایجاد مشکلات ترافیکی شد و راننده خودروها را به دردسر انداخت.
سهشنبه ۲۸فروردین سال۱۳۴۱ مقامات راهنمایی و رانندگی اعلام کردند تعداد درشکهها و گاریهای تهران افزایش پیدا کرده و در خیابانهای جنوبی شهر بیش از ۸۰۰درشکه مشغول بهکار هستند.
به همین دلیل، آنها باعث بند آمدن خیابانها و اختلال در عبور و مرور شدهاند؛ بنابراین همان روز تا ساعت۲۲ در محلههای جنوبی تهران از جمله پل امامزاده معصوم (ع) در منطقه۱۰ کنونی، چهارراه عباسی در منطقه۱۱، شوش و دروازهغار در منطقه۱۲، جوادیه و نازیآباد در منطقه۱۶ و امامزاده حسن (ع) و قلعهمرغی در منطقه۱۷ بهراه افتادند و وسایل نقلیه کندرو را متوقف کردند.
در این طرح بیش از ۳۰۰دستگاه درشکه، ۲۰۰دستگاه گاری و ۱۵۰دستگاه چرخدستی متوقف و به توقفگاهی در جاده آرامگاه شهرری برده شد. کسانی هم که از دست مأموران فرار کرده بودند، در گوشهای از گاراژها و کاروانسراها مخفی شدند و یابوها را باز کرده و چرخهای درشکه را درآوردند.
اسب کسانی هم که درشکههایشان به قرارگاه منتقل شده بود، به آنها تحویل داده شد، اما بعضیها از گرفتن آن خودداری کرده و گفتند: «حالا که درشکه را از ما میگیرید، اسب را هم خودتان نگه دارید.» آنها اعلام کردند بیکار شدهاند و باید به وضعیتشان رسیدگی شود. با این وجود توجهی به حرفهایشان نشد و درشکهچیها و گاریچیهای بیکار در اتحادیه درشکهداران تجمع کردند.
رئیس اتحادیه هم برای تعیین تکلیف آنها به اداره راهنمایی و شهرداری رفت و بالاخره این غائله با دستور دکتر «علی امینی» نخستوزیر وقت، ختم بهخیر شد، به این صورت که درشکهداران فقط در حومه تهران فعالیت کنند.
البته فقط به درشکههایی هم اجازه فعالیت داده شد که دارای معاینه فنی درشکه و بهداشت و سلامت کامل اسبها بوده و سورچیها نیز از پاکیزگی و نظافت کامل برخوردار باشند.
به درشکههای فرسوده، گاریهای دستی و چرخهای دستی هم بههیچ عنوان اجازه کار داده نشد. همچنین رئیس راهنمایی و رانندگی قول داد اگر درشکهداران با هم توافق کنند، به هر ۱۰نفر از آنها امتیاز یک شماره تاکسی با موافقت دولت داده میشود.