تاسیس و تولد قارچگونه احزاب و جریانهای اصولگرا در چند روز اخیر در فضایی اتفاق میافتد که جناح رقیب آنها، اصلاحطلبان، کمتر از هر زمان دیگری درباره انتخابات سخن میگویند. مهمترین نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بعید است در سال جاری ترکیب جدید خود را بشناسد و چه احزاب دموکراسیخواهتر و چه احزاب تکنوکرات این جریان، فعلا در یک انزوا، تمایلی برای حضور در انتخابات مجلس دوازدهم ندارند.
ولنجک، هرچند یکی از گرانترین قسمتهای شهر تهران به شمار میرود، اما پنجشنبه گذشته میزبان چهرههای سیاسی اصولگرایی بود که عمدتا اصرار داشتند که حامی محرومان و مستضعفان هستند.
به گزارش هم میهن، حزبی جدید که روز پنجشنبه اولین مجمع عمومی خود را برگزار کرد تا از این به بعد، «شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی» یا شریان نیز در سپهر سیاسی ایران اثرگذار باشد؛ حزبی که بنا به گفته موسسان آن، بعد از خرداد ۱۴۰۰ نطفه آن بسته شده و حالا تولد خود را در سپهر سیاسی ایران جشن میگیرد؛ آن هم در شرایطی که هنوز یک سال به پایان فعالیت مجلس زمان باقی مانده است.
تاسیس و تولد قارچگونه احزاب و جریانهای اصولگرا در چند روز اخیر در فضایی اتفاق میافتد که جناح رقیب آنها، اصلاحطلبان، کمتر از هر زمان دیگری درباره انتخابات سخن میگویند. مهمترین نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بعید است در سال جاری ترکیب جدید خود را بشناسد و چه احزاب دموکراسیخواهتر و چه احزاب تکنوکرات این جریان، فعلا در یک انزوا، تمایلی برای حضور در انتخابات مجلس دوازدهم ندارند. در نبودِ رقیب قدرتمند، اصولگرایان حالا بهدنبال سهمخواهیهای جدیتری هستند که چهبسا گسستهای جدیدی را در این جریان سیاسی ایجاد کند.
دوسههفته پیش بود که حزب دیگری با اسمی طولانیتر تاسیس شد؛ «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» تشکیلاتی بود به رهبری «زهره الهیان» که شهردار تهران، «علیرضا زاکانی»، سخنران اصلی مراسم افتتاحیه آن بود. در پوسترهایی که در ابتدای تاسیس آن حزب منتشر شده بود، نام مهرداد بذرپاش هم بهعنوان یکی از سخنرانان افتتاحیه آمده بود، اما او در این مراسم حضور نیافت و نزدیکان او هم در این مراسم حضور نداشتند.
از همان زمان میشد حدس زد که قبل از تاسیس حزب، بین حامیان بذرپاش و زاکانی اختلاف ایجاد شده است. حالا مهرداد بذرپاش با حضور در جلسه اولیه این حزب، پیامی آشکار برای جریانهای رقیب داشت. به یاد بیاوریم که مجتبی توانگر (نماینده نزدیک به جریان ایثارگران در مجلس که به زاکانی هم نزدیک است) یکی از مخالفان جدی حضور بذرپاش در وزارت راه بود و حتی در تریبون مجلس هم علیه او صحبت کرد.
توانگر در توئیتر خود نوشته بود: «ارائه مدرک جعلی برای دریافت پست، کپیکاری در پایاننامه، نداشتن هیچ تخصص و تجربه برای تصاحب وزارت راه ندارد.»
بذرپاش هم البته این انتقادات را بیپاسخ نگذاشت و در جلسه رای اعتماد در کنایه به توانگر که برادرش به خاطر بولتنهای فارس بازاداشت شده بود، گفت: «بدون اینکه از کسی سوال کنیم اتهام بزنیم، اسم آن انقلابیگری است؟ بشماریم ببینیم چند انقلابی اکنون وجود دارد، یکی از دلایل و مشکلاتی که افراد زده شدهاند، اینگونه رفتارها و افشاگریهای بدون مبنا است.» هم در بولتنهایی که چند هفته قبل منتشر شده بود و هم در بولتنهایی که در روزهای اخیر مرتبط با تحولات سال ۹۸ منتشر شده است، زاویه و انتقاد تهیهکنندگان بولتن و بعضی سخنرانان جلسات آنها با بذرپاش کاملا مشخص است.
آنها از عدم هماهنگی او با تیم قالیباف و تیم نزدیک به جریان ایثارگران، انتقاد میکنند. این دو همچنین کنایههایی درباره فهرستهای انتخاباتی به یکدیگر زدند که شاید مبنای تشکیل این حزب را در آن کنایهها بتوان یافت. البته دوستان و همکاران و نزدیکان بذرپاش هم در این حزب، فراوان حضور دارند.
در میان اعضای شورای مرکزی این حزب هم، چند نام خاص دیده میشود. یکی از این چهرهها، حمید رسایی است. حمید رسایی، از چهرههای رادیکال مجلس نهم بود که در افکار عمومی نزدیک به جبهه پایداری تلقی میشود. با این حال حمید رسایی تا اینحا همیشه از کار حزبی گریزان بوده است.
او اوایل ارتباط نزدیکتری با جبهه پایداری داشت، اما بعد از مدتی گفت بهخاطر اینکه پایداری او را محدود میکرده و او استقلالاش را از دست میداد، این تشکیلات را ترک کرده است. به هر حال رسایی که همیشه زبان گویای اصولگرایان در نقد جریان اصلاحطلب بوده، چندان در میان جریان اصلی اصولگرا محبوبیت ندارد و اگر فایلهایی که اخیرا از خبرگزاری فارس هک شده، قابل استناد باشد، در جلسات خصوصی اصولگرایان به صراحت گفته میشود که دردسر محجوب (نامزد اصلاحطلبان در میاندورهای انتخابات ۱۴۰۰ مجلس) در مجلس کمتر از رسائی است!
میثم نادی، از اعضای شورای مرکزی این حزب، در صفحه اینستاگرام خود نوشته: «از همین ابتدا و مطابق پیشبینیها در برخی رسانههای خاص تلاش برای برچسب انتخاباتی زدن آغاز شد!. با چشم باز وارد این میدان شدیم و عرض میکنیم که شریان هرگز تشکلی انتخاباتی نیست و قطعا بیتوجه به انتخابات هم نخواهد بود و کارویژه اصلی را شبکهسازی براساس ۱۰ سرفصلی که در مرامنامه منتشر کرده، میداند.» با این حال ترکیب اعضای شورای مرکزی نشان میدهد این ادعا که افراد حاضر در این لیست، بهدنبال حضور در انتخابات نیستند، باتوجه به سابقه سیاسی این افراد باورپذیر نیست.
نیمی از اعضای شورای مرکزی، در انتخابات شورای شهر ششم و مجلس یازدهم نامزد شده بودند و اکثریت قریب به اتفاق آنها بهخاطر قرار نگرفتن در فهرست اصلی اصولگرایان، از ورود به نهادی که مدنظرشان بود، بازماندند. به نظر میرسد این حزب فرصتی برای این افراد است تا بار دیگر بتوانند در عرصه سیاسی ایران اثرگذاری کنند و با برگهای بهتری، در جلسات محفلی اصولگرایان برای تهیه لیستهای انتخاباتی مشارکت کنند.
احزاب اصولگرا، عموما تفاوتی در نگاه به مسائل سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد و توسعه ندارند. در واقع صحبت کردن از چپ و راست یا تندرو و میانهرو درباره این احزاب، کاری دشوار و شاید غیرممکن باشد. همچنان که پیدا کردن تفاوت بین دو حزب ایراننوین و ملیون در حکومت پهلوی غیرممکن بود. درواقع تفاوتهای جزئی بین احزاب اصولگرا، بیشتر معطوف به چهرههای موثری است که پشت تشکیل این احزاب و گروههای سیاسی قرار دارند. در شریان نیز، حضور برخی نحلههای جریانی اصولگرا، به وضوح قابل رویت است.
بذرپاش در کنگره این حزب در لباس یک رهبر کاریزماتیک خطاب به اعضای آن با تاکید بر اینکه فرزندان انقلاب نباید کنار بکشند و فقط منتظر پاسخگویی مسئولان باشند، گفته بود: «اگر میخواهید مجموعه متمایزی به نسبت سایر مجموعههای سیاسی که در سالیان اخیر آمدند و رفتند باشید، باید از تجربه گذشته درس بگیرید و بر نقاط مثبت متمرکز شوید و از اشتباهات و تجربیات غلط گذشته هم درس بگیرید و آنها را جبران کنید.» مهرداد بذرپاش در سال ۱۳۹۶ یک ستاد انتخاباتی تشکیل داد که چهرههایی مثل خسرو و کامران دانشجو، علی سعیدلو و علیرضا علیاحمدی در آن حضور داشتند.
آن ستاد به وضوح متشکل از نیروهای دولت احمدینژاد بود. اما شش سال بعد از آن ستاد، حالا بذرپاش نیروهایی وفادارتر یافته است که تعدادی از آنها هنوز هم در دیوان محاسبات (که بذرپاش بیش از دو سال ریاست آن را برعهده داشت) مسئولیت دارند.
البته حضور بذرپاش منتقدان جدی هم داشت. محمدرضا میرشمسی، مشاور عالی رئیس کل دیوان محاسبات است و میثم نادی نیز رئیس ستاد خبری دیوان محاسبات کشور است و شهرام اشراق نیز مسئولیت ریاست هیئت مستشاری دیوان محاسبات کشور را برعهده دارد. حالا چهرههای دیوان محاسبات بعد از محل کار دستهجمعی میتوانند به دفتر حزب بروند.
به جز این سه نفر، تعداد دیگری از اعضای حزب نیز از چهرههای وزارت راه هستند که محل کار جدید آقای بذرپاش است. حسین مذنب، سرپرست بازرسی وزارت راه است و فاطمه ساداتحمیدیان نیز رئیس مرکز توسعه و سیاستهای راهبردی وزارت راه است. بهطور کلی میتوان گفت قریب به ۱۰ نفر از اعضای شورای مرکزی این حزب، چهرههایی هستند که در طیفبندیهای درونی اصولگرایان، از نیروهای نزدیک به بذرپاش به شمار میروند.
بعضی از اعضای این حزب جدید از اعضای سابق و نزدیک به جریان جبهه پایداری هستند. حمید رسایی همیشه بهعنوان یکی از اعضای نزدیک به این حزب معرفی میشد. قاسم جراره، نماینده بندرعباس نیز با حمایت جبهه پایداری وارد مجلس شد.
سیدمهدی هاشمی که سابقه عضویت در شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسان را دارد و محمدحسین طاهریآکردیروحانی و شاگرد مرحوم مصباحیزدی نیز از دیگر چهرههایی هستند که بهعنوان نیروهای نزدیک به جریان جبهه پایداری شناخته میشدند و حالا شاید در شریان فرصت داشته باشند تا راحتتر از گذشته سیاستورزی کنند.
اگر جبهه پایداری را بهعنوان حزبی متشکل از نیروهای تندروی مذهبی که در دوره احمدینژاد به جایگاه و شهرت رسیدند، معرفی کنیم، بیش از نیمی از اعضای این حزب را میتوان در این دایره قرار داد.
بعضی از اعضای شریان، افرادی هستند که در حزب موتلفه اسلامی یا نهادهای نزدیک به دکتر ولایتی (که با حمایت موتلفه نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ شده بود) حضور موثر داشتند. این افراد احتمالا تحت تاثیر صالح اسکندری وارد این حزب جدید شده بودند.
صالح اسکندری، تنها عضو هیئت موسس بود که در آئین افتتاح آن سخنرانی کرد که عموما در احزاب سیاسی، این مسئولیت به کسی واگذار میشود که قرار است مسئولیت دبیرکلی حزب را برعهده بگیرد. البته هنوز رسانهها درباره دبیرکل احتمالی این حزب خبری منتشر نکردهاند. صالح اسکندری ریاست مرکز رسانه و نشر علمی دانشگاه آزاد اسلامی را در دوران ریاست ولایتی برعهده داشت و با پایان کار ولایتی در دانشگاه آزاد، او نیز از این مجموعه استعفا داد. محمدحسین آزادبخت مسئول ستاد جوانان متکی که بعدا به ستاد ولایتی پیوست نیز از دیگر چهرههایی است که حالا به شریان پیوسته تا فعالیت سیاسی را در این حزب پیگیری کند.
اما در یک فهرست انتخاباتی در سال ۱۴۰۰ نیز نام بعضی از اعضای شریان دیده میشود. ائتلاف «طهران قوی، شورای مردمی» که در ابتدای فهرست خود نوشته بود «رستم قاسمی، سعید محمد و مهرداد بذرپاش» را برای شهرداری تهران مدنظر دارد، از افرادی تشکیل شده بود که تعداد زیادی از آنان حالا در میان اعضای شورای مرکزی شریان دیده میشوند.
صالح اسکندری، میثم نادی، افشین سفاهن (عضو مجمع شاهد ایران اسلامی)، فاطمه حمیدیان، نوید صالحوند (عضو جمعیت فدائیان اسلام) و بنیامین شکوهفر (رئیس وقت اندیشکده حقوق شهری و شهروندی و معاون حقوقی فعلی وزارت ورزش) از جمله افرادی بودند که در این فهرست فرعی اصولگرایان حضور داشتند و حالا فعالیت خود را در قالب یک حزب پیگیری میکنند. در آن فهرست بعضی از چهرههای شناختهشده شورایاری تهران نیز حضور داشتند که البته در شریان خبری از آنها نیست، ولی بعید نیست در انتخابات شورای شهر، از ظرفیت آن چهرهها نیز استفاده شود.
امیرحسین قاضیزادههاشمی نیز از چهرههایی است که به ریاست بنیاد شهید راضی نیست و بهدنبال اثرگذاری بیشتر در آینده سیاسی ایران است. او نیز در کنار بذرپاش یکی از سخنرانان افتتاحیه نشست شریان بود و حضور بعضی از چهرههای موثر بانک دی در میان اعضای شورای مرکزی شریان، احتمالا بدون اجازه رئیس بنیاد شهید، امکانپذیر نبود.
این حزب سیاسی مانند بسیاری دیگر از تشکیلات اصولگرایان، ارتباط خوبی هم با هیئتهای مذهبی دارد. حسین مذنب خود را در صفحه اینستاگرامش، دبیر اجرایی ستاد اربعین وزارت راه معرفی کرده است. میثم نادی نیز تصاویری از مداحی کردن خود در هیئتهای مختلف بازنشر کرده است. حضور سه روحانی نیز در میان اعضای شورای مرکزی این حزب، عدد قابلتوجهی است که نشان از ارتباط تنگاتنگ شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی با هیئتها و تشکیلات مذهبی دارد.
در این تشکیلات چند چهره گمنام از میان زنان اصولگرا هم هستند. شاید به ضرورت تحولات این یک سال، اعضای موسس حزب تصمیم گرفتهاند از زنان بیشتری استفاده کنند. این اتفاق در شورای مرکزی جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی هم افتاده بود. (در آن حزب، ۲۸ درصد اعضای شورای مرکزی و در شریان ۲۳ درصد اعضای شورای مرکزی، ۷ نفر از ۳۱ نفر، از میان زنان انتخاب شدهاند) اتفاقا در میان زنانی که در این حزب قرار گرفتهاند، یک اسم بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفته است.
سمیه رفیعی که به دلایلی نامشخص، در خبر تنظیمشده توسط خبرگزاریها، نام او بهعنوان عضو شورای مرکزی اعلام نشده بود و در اطلاعیهای که روز یکشنبه منتشر شد، عضویت خود را در احزاب تکذیب کرده بود، اما در پوستر طراحیشده توسط رسانههای حزب، نام او در ردیف اول اعضای شورای مرکزی در کنار هاشمی، جراره و رسایی قرار گرفته است. سمیه رفیعی عضو هیئت موسس حزب زهره الهیان هم بود، اما وارد شورای مرکزی آن نشد. دیگر زنی که قرار گرفتن نام او در شورای مرکزی این حزب قابل توجه است، منصوره معصومیاصل است.
او چهرهای شناختهشده برای رسانههای اصلاحطلب است چراکه سال گذشته کلیپ جنجالی او درباره فائزه هاشمی، در صفحات اجتماعی اصولگرایان وایرال شده بود. او در این کلیپ به دختر خود میگفت، فائزه هاشمی در حدی نیست که پاسخاش را بدهد و این کار را به دختر نوجوان خود واگذار میکرد. بعدا مشخص شد که او سابقه چند بار نامزدی ناکام در انتخابات مجلس را دارد و یک تشکیلات مذهبی تبلیغاتی را در کرج مدیریت میکند.
به هر حال آن کلیپ برای منصوره معصومی این فرصت را فراهم کرد تا حالا در یک حزب سیاسی قرار بگیرد. سایر زنانی که در این فهرست قرار دارند، چهرههای چندان مشهوری نیستند. زینب غدیری در صفحه اینستاگرام خود مطالب روانشناسی منتشر میکند. ریحانه اخلاقی بهعنوان یک فرزند شهید یک بیانیه سیاسی امضا کرده است و زهرا محمودی هم، (احتمالا) گاهی مطالب فرهنگی در رسانههای اصولگرا منتشر کرده است.
رویای وحدت برای اصولگرایان به یک آرزوی دور تبدیل شده است. اگر روزی جبهه پایداری در مخالفت با دولت هاشمی و جمعیت ایثارگران در مخالفت با اصلاحطلبان هویت سیاسی خود را تاسیس کردند، حالا با احزابی مواجه هستیم که هویت سیاسی خود را مقابل همفکران سابق اصولگرای خود تعریف میکنند. در چنین شرایطی، امید به رسیدن به وحدت برای اصولگرایان کار دشواری است.
آن هم در فضایی که هم برخی از نزدیکان سیاسی زاکانی و هم برخی نزدیکان سیاسی بذرپاش، میگویند هدف آنها نه ریاست مجلس که صندلیهای مهمتری مثل صندلی ریاستجمهوری است؛ چیزی که گاه از اردوگاه قالیباف هم شنیده میشود. هرچند در ظاهر فعلا همه زیر سایه ابراهیم رئیسی به سیاستورزی ادامه میدهند، اما رقابتهای ۱۴۰۰ نشان داد رقابت ظاهری هم با آقای رئیسی، میتواند ثمرات شیرینی برای اصولگرایان داشته باشد.
قدیما میگفتن بشمار این رسم دیگه ازبین رفته