علی سعدوندی تحلیلگر مسائل اقتصادی گفت: راه مقابله با وضعیت موجود پذیرش واقعیتهاست. در واقع در چند جنبه با دولتی انکارگر رو به رو هستیم. اول اینکه مسئولان میگویند وضعیت نقدینگی امروز بد نیست و دولت رو به اصلاح گام برمی دارد، اما میدانیم که به هیچ عنوان چنین ادعایی صحت ندارد. دیگر اینکه میگویند رشد نقدینگی تاثیری بر تورم ندارد، این گزاره نیز جزو مهملات اقتصادی است.
فرارو- چهار دهه تورم مزمن ۱۸ تا ۲۰ درصدی اقتصاد ایران را در تنگنایی بیسابقه قرار داده است. رشد پایین اقتصادی، کاهش سرمایهگذاری، وابستگی به نفت و نوسانات بزرگ نرخ ارز، از جمله پیامدهای همین تورم مزمن هستند.
به گزارش فرارو، اخیرا وضعیت به مراتب بحرانیتر نیز شده است. تورم نقطهبه نقطه از ۴۱ درصد در سال ۱۴۰۰ به ۴۸ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است. این امر یعنی از میانگین تورم ۲۰ درصدی نیز عبور کردهایم. همزمان رشد حجم نقدینگی در فاصله سالهای ۹۷ تا ۱۴۰۰ به ۵۰ درصد رسیده و این مقدار در ۷ ماه اول سال جاری به ۵۶.۳ درصد رسیده است.
مجموع این آمارها نشان میدهند که کشور با یکی از سختترین تجربیات تاریخی خود مواجه شده، اما مسئولان تاکید دارند که اوضاع رو به راه است. آنها تاکید دارند که تورم مهار شده و حجم نقدینگی نیز تحت کنترل میباشد. حال بیش از هر زمان دیگری مساله جدی این است که در میانه این آمارهای نگرانکننده از افزایش حجم نقدینگی در کشور و تکذیب دولتیها، اقتصاد ایران به چه سمتی پیش خواهد رفت؟ فرارو، در راستای بررسی این مساله با علی سعدوندی تحلیلگر مسائل اقتصادی و وحید شقاقی شهری، اقتصاددان گفتگو داشته است.
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان درباره اثرات افزایش نقدینگی به فرارو گفت: «حجم نقدینگی به خودی خود متغیر خوب یا بدی در اقتصاد نیست و در عمل بستگی به وضعیت اقتصادی هر کشوری دارد. در حال حاضر نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص ایران حدود هفتاد درصد است. این نسبت پایین است، ولی آنچه که هم اکنون به عنوان یک مسئله در کشور مطرح میشود و باعث نگرانی شده این است که این حجم نقدینگی در کشور به سمت تولید هدایت نمیشود. در عمل این حجم نقدینگی موجب افزایش تورم در بازار داراییها و سپس در بازار کالا و خدمات شده است. به عبارتی اگر این نقدینگی به سمت بخش مولد اقتصاد حرکت کند موجب رشد اقتصادی میشود، رشد اقتصادی نیز میتواند به کنترل تورم منجر شود.»
او در ادامه افزود: «وقتی این حجم نقدینگی به سمت بخش مولد اقتصاد حرکت نمیکند و در بخش غیر مولد در جریان است هم رشد اقتصادی را در جریان قرار نمیدهد و موجب افزایش قیمت در بازار دارایی ها، کالا و خدمات میشود. در نتیجه حجم در نقدینگی در اقتصاد ایران یک متغیر بد و آسیبزا تلقی میشود که به بدنهی اقتصاد کشور لطمه وارد میکند. دولت یا باید رشد نقدینگی را کنترل کند یا آنکه تلاش کند تا نقدینگی به سمت بخش غیر مولد جریان پیدا نکند و به سمت بخش مولد اقتصاد هدایت شود. در این صورت نقدینگی به رشد اقتصادی منجر میشود رشد اقتصادی نیز به افزایش تولید میانجامد که در مجموع جلوی تورم را در اقتصاد میگیرد.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در پایان درباره ادعاهای دولت مبنی بر کنترل نقدینگی گفت: «هنوز وضعیت اقتصاد ایران نشان از کنترل رشد نقدینگی نمیدهد. هنوز ساختارهای اقتصاد ایران کنترل کنندهی رشد نقدینگی نیستند. نظام بودجه ریزی و بانکی در کشور همچنان تداوم دهنده رشد نقدینگی هستند؛ بنابراین باید تلاش شود این ساختارها اصلاح شوند.»
علی سعدوندی تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره اثرات افزایش نقدینگی بر اقتصاد کشور گفت: در صورت ادامه وضع موجود تورم افزایش یافته و به دنبال آن نابرابری و فقر نیز تشدید خواهد شد. افزایش رشد نقدینگی تاثیر منفی بر زندگی خانوارهای ایرانی به خصوص قشر متوسط و ضعیف جامعه دارد. راه مقابله با وضعیت موجود پذیرش واقعیتهاست. در واقع در دو جنبه با دولتی انکارگر رو به رو هستیم. اول اینکه مسئولان میگویند وضعیت نقدینگی امروز بد نیست و دولت رو به اصلاح گام برمی دارد، اما میدانیم که به هیچ عنوان چنین ادعایی صحت ندارد.»
او در ادامه افزود: «اگر بنا بر اصلاح بود باید سیاست های متفاوتی با آنچه که امروز شاهد آن هستیم اتخاذ میشد. دیگر اینکه میگویند رشد نقدینگی تاثیری بر تورم ندارد، این گزاره نیز جزو مهملات اقتصادی است در واقع برخی تصور میکنند که مطرح کردن چنین ادعاهایی برای آنها نفع شخصی دارد. افزایش نقدینگی هم بر نرخ تورم و هم بر نرخ ارز تاثیر دارد و باعث افزایش هر دوی این شاخصها میشود. اخیرا هم شاهد این موضوع بودهایم که کنترل بازار ارز نیز از دست بانک مرکزی خارج شد و بانک مرکزی به صندوق اعانهی دولتی تبدیل شد. دولت هرچه خواسته از این صندوق برداشته و از پول با قدرت بانک مرکزی استفاده کرده است. در این میان، اما بدترین عملکرد را مجلس داشته است این نهاد نه تنها در جهت کنترل تورم گام برنداشته بلکه در بودجه ۱۴۰۱ نیز تلاش مجلس آن بود که بودجهی انبساطی را متاسفانه تشدید کند.»
سعدوندی با بیان اینکه انکار واقعیتهای اقتصاد کشور مهلکترین اشتباه دولت در کنترل نقدینگی بوده است گفت: «وقتی افرادی به غلط ادعا میکنند رشد نقدینگی آثار سوئی بر اقتصاد ایران ندارد و حتی باعث رشد اشتغال میشود و این ادعاها نیز پذیرفته میشود نتیجه این خواهد شد که هیچ مقاومتی در برابر کسری بودجه، بودجهی انبساطی و سیاستهای انبساطی پولی دیده نمیشود. درواقع هیچ گونه باز خواستی از دولت صورت نمیگرد تا جایی که مسئولان حتی ادعا دارند که با چاپ پول خدمت کردهاند.»
او در ادامه افزود: «از سوی دیگر تجربهی کافی در میان تصمیم گیرندگان مشاهده نمیشود و از نظر صاحب نظران نیز استفاده نمیکنند. به صورت مشخص سیاستگذار پولی و بودجهای دولت کنونی هیچ تفاوتی با دولت تدبیر و امید ندارد. افراد و تفکرات در بسیاری از موارد یکی است بنابراین نمیتوان انتظار تغییر داشت. دولت باید در ابتدا عزم اصلاح امور را داشته باشد؛ متاسفانه دولت راضی به ادامهی وضع موجود در زمینهی نقدینگی است بنابراین شاهد هیچ تلاشی از سوی دولت برای تغییر این وضعیت نیستیم.»