از زمانی که تحریمهای نفتی ایران شدت گرفت، فعالیت کشتیهای موسوم به ارواح در ایران افزایش پیدا کرد. این کشتیها برای بارگیری کالا موقعیت مکانی خود را به نهادهای بینالمللی اعلام نمیکنند، اسم و مشخصات واحدی ندارند و فعالیت آنها به نوعی پنهان است. مسعود دانشمند، عضو اتاق بازرگانی ایران میگوید: «موسسههای بینالمللی فعالیت نفتکشها و تانکرهای انتقال نفت و میعانات گازی را ردیابی میکنند، اما کشتیهای ارواح کارگزاران انتقال انرژی بدون نظارت نهادهای بینالمللی هستند.»
حمله روسیه به اوکراین نقطه عطفی برای بازارهای بکر ایران بود. تا قبل از شروع جنگ و تحریمهای اروپا علیه روسیه، ایران پادشاه بلامنازع بازار تاریک نفت بود، اما روسیه بعد از تحریمهای غرب به بازارهای صادراتی ایران حمله کرد. طبق گزارش رسانهها روسیه توانست بسیاری از مشتریان نفت ایران را با تخفیفهای زیاد از آنِ خود کند و حالا هم خبر رسیده که ناوگان کشتیهای موسوم به اشباح که قبلا نفت ایران را جابهجا میکردند، حالا برای روسیه کار میکنند.
به گزارش هممیهن، ناوگان اشباح به نفتکشهایی گفته میشود که بهصورت پنهانی نفت را به خریداران تحویل میدهند و تحریمهای بینالمللی را دور میزنند. این کشتیها نام، مالک و ملیت مشخصی ندارند و دور از چشم نهادهای بینالمللی به تجارت نفت و گاز روی دریاها میپردازند. کشتیهای ارواح همان کشتیهای نجات کشورهای تحریمشده هستند؛ همان ابزار دور زدن تحریمهای شدید نفتی.
براساس گزارشها هزینهای که روسیه برای انتقال نفت خود به کشتیهای شبح پرداخت میکند، در کمترین حالت ۵۰ درصد بیشتر از هزینه حملونقل قانونی است. از طرفی تخفیفهای شدید روسیه به مشتریان خود باعث شده تا خرید نفت از روسیه برای مصرفکنندگان بسیار بهصرفهتر از خرید نفت از ایران باشد. تحریمهای نفتی روسیه به اندازه تحریمهای ایران سفت و سخت نیست و غرب هنوز به نفت و گاز روسیه نیاز دارد. بههمین دلیل اروپا و آمریکا برای نفت روسیه سقف قیمت تایین کردند و این اقدام بهمنظور کاهش درآمد کرملین از صادرات انرژی انجام شده است. حالا هر بشکه نفت اورال روسیه در بازارهای تاریک به قیمت ۴۰ دلار خرید و فروش میشود و این قیمت بازار دلالی بزرگی برای نفت روسیه ایجاد کرده است. براساس گزارش فایننشالتایمز، صادرات نفت روسیه با ناوگان شبح از کمتر از سه میلیون بشکه در روز در ماه نوامبر به ۹ میلیون بشکه در روز در ماه ژانویه رسیده است.
سوتلانا لوباچیووا، تحلیلگر نفتکش در شرکت گیسبون هم ادعا میکند که ۱۰ نفتکش که قبلا نفت ایران را جابهجا میکردند حالا در ناوگان نفتکشهای روسیه کار میکنند. علت اصلی گرایش ناوگان شبح به سمت روسیه درآمد بالاتر از محل جابهجایی نفت روسیه است، اما این تنها دلیلی نیست که اشباح ایران را ترک کردند. جابهجایی نفت ایران برای ناوگان اشباح ریسک بسیار بیشتری نسبت به نفت روسیه دارد. تحریمهای نفتی ایران سختتر از روسیه است و ناوگان اشباح در انتقال نفت ایران گاهی ماهها روی آب منتظر میمانند تا مقصد نهایی تحویل نفت مشخص شود و این موضوع مدتزمان سفر نفتکشها را افزایش و حاشیه سود آنها را کاهش میدهد.
براساس گزارش رسانهها در زمان اوج تحریمهای نفتی علیه ایران، کشتیها ارواح صادرات نفت در محدوده یک میلیون بشکه در روز را زنده نگه داشتند و براساس ادعای رئیس دفتر مطالعات انرژی وین، این صادرات حالا به بیش از دو میلیون بشکه در روز رسیده است.
آمارهای غیررسمی ادعا میکنند که ایران در سال ۲۰۲۱ بیش از ۳۳۷ میلیون بشکه نفت به ارزش تقریبی ۲۲ میلیارد دلار با ناوگان اشباح به دست مشتریان خود رسانده است. ابراهیم رئیسی هم در سخنرانی اخیر خود از افزایش ۴۰ درصدی صادرات نفت خبر داد و جواد اوجی، وزیر نفت هم گفت: «ایران به جاهایی نفت صادر کرده که آمریکا فکرش را هم نمیتواند بکند.» بازخوانی این آمارها نشان میدهد که اگرچه تحریمهای نفتی ایران کاهش نیافته، اما صادرات ایران به دلیل بهکارگیری ناوگان اشباح افزایش داشته است. حتی اگر میزان صادرات نفت ایران افزایش پیدا کرده باشد، هنوز تاثیر ورود ارز بیشتر در اقتصاد کشور دیده نمیشود و به نظر میرسد اظهارات مسئولین مبنی بر فروش نفت تاثیری بر اقتصاد جامعه ندارد. حالا با وجود تحریمهای شدید نفتی علیه ایران، ناوگان اشباح که روزگاری راه نجات اقتصاد ایران بودند، بیشتر به کار با روسیه گرایش دارند.
با حمله روسیه به اوکراین، روسیه تمرکز خود در فروش نفت را روی هند و چین گذاشت که بازارهای اصلی ایران بودند. ایران با شروع تحریمهای اروپا علیه روسیه با افت فروش نفت مواجه شد و روسیه با تخفیفهای زیاد، مشتریان نفت ایران را از آنِ خود کرد. بعد از گذشت چند ماه از جنگ روسیه و اوکراین مذاکرت ایران و آمریکا از سرگرفته شد. درحالیکه طبق گفته مسئولین یک قدم بیشتر تا توافق نمانده بود، مذاکرات متوقف شد و هیئت مذاکرهکننده ایرانی به امید زمستانی سخت برای اروپا، مذاکرات را به بعد موکول کردند. حالا مقامات ایرانی از آماده بودن برای برگشت پای میز مذاکره سخن میگویند، اما غربیها میگویند: «برجام مرده است.» حالا که برجامی وجود ندارد، از بین رفتن تحریمهای نفتی ایران دیگر امکانپذیر نیست و باید با همان روش قدیمی دور زدن تحریمها، نفت فروخته شود. در شرایطی که ناوگان اشباح هم گرایش بیشتری به روسیه دارد و روسیه هر روز بیشتر به بازارهای نفت ایران نفوذ میکند، چه اتفاقی برای اقتصاد تماما نفتی ایران میافتد؟
ایران فرصت توافق با غرب را به هوای زمستان سخت برباد داد و به تعبیر کارشناسان باید با روسیه برسر بازارهای سیاه نفت بجنگد. این درحالیست که ونزوئلا در چند ماه گذشته با آمریکا توافق کرده و شرکت نفتی شورون برای توسعه تجهیزات نفتی، سرمایهگذاری زیادی در ونزوئلا انجام داده است. تورم ونزوئلا از سه هزار درصد در سال ۲۰۲۰ به حدود ۱۵۰ درصد در چند ماه اخیر کاهش یافته است. ونزوئلا فرصت امضای برجام را ازآن خود کرد و حالا ایران مانده و بازارهای انرژی که خرید از روسیه برایشان بهصرفهتر است.
مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی ایران مطرح کرد: تجارت ۵ درصد نفت دنیا با ناوگان ارواح
از زمانی که تحریمهای نفتی ایران شدت گرفت، فعالیت کشتیهای موسوم به ارواح در ایران افزایش پیدا کرد. این کشتیها برای بارگیری کالا موقعیت مکانی خود را به نهادهای بینالمللی اعلام نمیکنند، اسم و مشخصات واحدی ندارند و فعالیت آنها به نوعی پنهان است. مسعود دانشمند، عضو اتاق بازرگانی ایران میگوید: «موسسههای بینالمللی فعالیت نفتکشها و تانکرهای انتقال نفت و میعانات گازی را ردیابی میکنند، اما کشتیهای ارواح کارگزاران انتقال انرژی بدون نظارت نهادهای بینالمللی هستند.»
کشتیهای ارواح چگونه بدون توجه نهادهای بینالمللی، سوخت بارگیری میکنند؟
همه کشتیهای فعال در تجارت بینالملل GPS دارند و موقعیت مکانی خود را گزارش میکنند و موسسات بینالمللی از همین طریق میزان انتقال نفت توسط نفتکشها را میان کشورهای مختلف بررسی میکنند و اینگونه حجم تجارت انرژی را زیر نظر دارند. اما کشتیهای ارواح برای انتقال نفت، موقعیت مکانی خود، بارنامه و مسیر حرکت خود را اعلام نمیکنند و وارد تاریکی اطلاعرسانی میشوند. در مدارک بارگیری نفت هم اساسا اسمی از کشتیهای موسوم به ارواح آورده نمیشود. کشتیهای ارواح در بسیاری از موارد روی آب بارگیری میکنند و روی آب هم بار خود را در نزدیکی محل، به مشتری تحویل میدهند. کشتیهای ارواح برای انتقال نفت کشورهای تحت تحریم روی دریا نفت را به خریداران تحویل میدهند و، چون وارد بندر نمیشوند هیچ اطلاعاتی از این کشتیها ثبت نمیشود.
ایران گزارش داده بود که ۱۸۰ کشتی ارواح نفت ایران را به دنیا میرسانند. تعداد این کشتیها چقدر است؟
شاید ۱۸۰ کشتی ارواح برای انتقال نفت ایران کمی اغراقآمیز باشد، اما در شرایط فعلی که ایران و روسیه نفت خود را از طریق کشتیهای ارواح به دنیا میرسانند، احتمالا این عدد برای فعالیت ارواح در ایران و روسیه زیاد دور از ذهن نباشد. ایران و روسیه حداقل سه میلیون بشکه نفت در روز با کشتیهای ارواح به دست خریداران خود میرسانند و اگر میزان باری که هر کشتی میتواند حمل کند را یک میلیون بشکه و مدت زمان سفر هر کشتی را دوماه در نظر بگیریم، فعالیت ۱۸۰ کشتی ملقب به ارواح زیاد دور از ذهن نیست.
گزارشهایی در رابطه با گرایش کشتیهای ارواح به روسیه وجود دارد. دلیل گرایش به روسیه چیست؟ این اتفاق چه تبعاتی برای صادرات نفت ایران دارد؟
کشتی ارواح چیزی شبیه به سوختبر یا کولبر است. کار این کشتیها جابهجایی تاریک کالاها و محصولات است و برای هرکسی که بیشتر و بهتر پول پرداخت کند، کار میکنند. ظاهرا روسیه پول بیشتری به کشتیهای ارواح برای انتقال نفت میپردازد. البته نکته مهم در این بحث وجود بازار تاریک است. وقتی بازار تاریک فروش نفت رونق بگیرد مطمئن باشید تعداد کشتیهای ارواح افزایش پیدا میکند. روزگاری آمارها از وجود ۵۰ کولبر در کردستان خبر دادند و حالا گزارشها حاکی از فعالیت بیش از دو هزار نفر در این مسیر است. وقتی بازار تاریک نفت رونق داشته باشد، تعداد کشتیهای ارواح هم افزایش پیدا میکند. فعالیت این کشتیها در روسیه تاثیر چندانی روی تجارت نفت ایران ندارد.
سهم کشتیهای ارواح از بازار بینالمللی نفت چقدر است؟ نهادهای بینالمللی میتوانند این بازار را تحریم کنند؟
روزانه حدود پنج درصد کل تجارت نفت دنیا را ناوگان ارواح جابهجا میکنند. این پنج درصد نفت تاریک برای دنیا صرفه اقتصادی دارد. مخصوصا اگر در شرایط فعلی جلوی این تجارت گرفته شود، قیمت انرژی در دنیا افزایش پیدا میکند. پس تا زمانی که بازارش وجود دارد و عدهای از این محل نفع اقتصادی میبرند، حتی ابرقدرت دنیا هم نمیتواند جلوی این بازار را بگیرد. دولت آلمان ظاهرا اعلام میکند که با اینگونه تجارت نفت مخالف است، اما اگر نفت تاریک وارد بازار نشود، قیمت انرژی و در نتیجه تورم برای شهروند آلمانی افزایش پیدا میکند و به همین دلیل این کشور چشم خود را روی اینگونه فعالیتها در جهت نفع شخصی بسته است. حکام میدانند که این تجارت جریان دارد و میدانند که در شرایط فعلی این تجارت بیشتر از اینکه ضرری برای آنها داشته باشد، به نفع آنها تمام میشود. پس چشم خود را روی این ماجرا بستهاند. البته هیچ آمار رسمیای در این رابطه وجود ندارد و اعداد مطرحشده فرضیات است.
با توجه به تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران، این تجارت میتواند ادامه داشته باشد؟ چرا این تجارت برای دنیا جذاب است؟
جامی میگوید: «پری رو تاب مستوری ندارد/ در ار بندی سر از روزن برآرد.» تا زمانی که بازار برای نفت کشورهای تحریمشده وجود داشته باشد این تجارت هم ادامه دارد. کشورهای تحریمشده نفت خود را با تخفیف عرضه میکنند و با وجود ناوگان ارواح، نفت را به خریدار در محل تحویل میدهند. این قیمت پایین و تحویل در محل برای خریداران نفت جذابیت ایجاد میکند و ریسک پایینی هم دارد. اگر در شرایط فعلی، با توجه به جنگ روسیه و اوکراین شما در اروپا پالایشگاه داشته باشید، از فرصت نفت ارزان استفاده نمیکنید؟ طبیعتا این بازار برای بازیگران نفع دارد.
سازوکار مالی این کشتیها چگونه است؟ خریداران عمده نفت تاریک چه کشورهایی هستند؟
هیچکس از این موضوع آماری ندارد، اما به نظر میرسد از پول نفت فروش رفته، هزینه انتقال این کشتیها پرداخت میشود. طبیعتا هزینه این کشتیها به دلیل ریسک بیشتر، از حملونقل عادی بیشتر است. کشورهای تایوان، کره، ژاپن و کشورهای صنعتی اروپا خریداران عمده نفت تاریک هستند.
فریدون مجلسی دیپلمات سابق و فعال اقتصادی هشدار داد؛ تحریم ایران صنعت قاچاق را رونق داده است
مدتهاست که آماری از میزان فروش نفت یا گاز از سمت نهادهای رسمی منتشر نمیشود و فقط گاهی مقامات مسئول در رابطه با میزان فروش نفت اظهارنظر میکنند. مثلا بسیاری از مقامات میگویند: «صادرات نفت ایران از روزانه دو میلیون بشکه عبور کرد، اما نمیگویند این دو میلیون بشکه نفت به چه قیمتی فروخته میشود و پول نفتهای فروشرفته حالا کجاست؟» فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و فعال اقتصادی در گفتگو با هممیهن گفت: «در ایران شفافیت که اصل اساسی مبارزه با فساد، قانونمداری و برابری شهروندان در برابر قانون است، به دلیل شرایط استثنایی رعایت نمیشود.»
چرا تجارت تاریک نفت در ایران شکل گرفت؟
در ایران شفافیت که اصل اساسی مبارزه با فساد، قانونمداری و برابری شهروندان در برابر قانون است، به دلیل شرایط استثنایی رعایت نمیشود. در شرایط استثنایی بهخاطر حفظ و بقای سیاستهای کشور شفافیت از بین میرود و بعد از پایان این دوره شرایط باید به حالت اولیه خود بازگردد. متاسفانه کشور ما از بعد از انقلاب همواره گرفتار شرایط استثنایی است و به این دلیل اکثر امور در لایهای از ابهام قرار دارد. سیاست جهادی و ایدئولوژی حاکم بر ایران اصلیترین دلیل ایجاد شدن شرایط استثنایی در کشور است. ایدئولوژی حاکم قصد صدور خود به خارج از مرزها را دارد و کشور ما در این نقطه با سایر کشورها دچار تعارض منافع میشود.
در چنین شرایطی منابع کشور در دست میدان قرار میگیرد و به دلیل تحریمها، نهادهای تجاری باید حجم، شیوه مبادلات اقتصادی و منابع مالی خود را پنهان کنند. در شرایط استثنایی کسانی روی کار میآیند که بتوانند محصولات را به صورت پنهان به منابع مالی تبدیل کنند و این منابع را در اختیار میدان قرار دهند. پس مخفی بودن منابع مالی، درآمدی، شیوه معامله و ارتباطات نهادهای تجاری در شرایط استثنایی توجیه میشود.
سازوکار مبادله پنهان نفت چگونه است؟
قبل از هر چیزی باید از اثر نفت بر اقتصاد ایران حرف بزنیم. اقتصاد ایران کاملا مبتنی بر نفت است. در دورهای شعارهایی مبنی بر اقتصاد بدون نفت بر سرزبانها افتاد، اما این گزاره در ایران اصلا معنا ندارد. ایران روزانه معادل ۵/۴ میلیون بشکه نفت و گاز معادل نفت مصرف میکند. کل مصرف کشور ترکیه یا پاکستان روزانه بیش ۵/۲ میلیون بشکه نفت نیست. اگر ایران نفت نداشت، در شرایط فعلی زندگی مردم بهشدت سختتر بود. اصل ماجرای اقتصاد نفتی ایران ناکارآمدی مدیریت شرکتی است. ایران منابع نفت خود را بهشدت مصرف میکند و در عرصه تجارت بینالملل هم حضور ندارد. چنین شرایطی تورم و گرانی را برای مردم به ارمغان میآورد و تحریم برای عدهای که تحریمها را دور میزنند، نعمت به ارمغان میآورد. تحریم باعث میشود که کشورهای تحریمشده انرژی خود را با تخفیف زیاد بفروشند و در این شرایط اشخاصی نفت را با قیمت پایین خریداری میکنند و در بازارهای بینالمللی به قیمت جهانی به فروش میرسانند. دلالان دریا مبالغی را به واسطهها مانند کشتیهای انتقال تاریک نفت پرداخت میکنند و این بازی ذینفعان بزرگ و زیادی دارد.
آماری در رابطه با میزان درآمد دلالان نفت وجود ندارد، اما ثروت بابک زنجانی که یکی از دلالان نفت بود، گویای درآمد کلان این تجارت است. سیاست دور زدن نیازمند شرایط استثنایی است. زمانی که تحریمهای بینالمللی اقتصاد یک کشور را نشانه میرود یک قشر خاص از سیاست دور زدن تحریمها استفاده میکنند و در این راه ثروت عظیمی بهدست میآورند. انزوای بینالمللی برای مردم تحریم است و برای عدهای تکریم.
درآمدهای صادرات انرژی چگونه به ایران برمیگردد؟
صنایع ما در تابستان به دلیل کمبود برق و در زمستان به دلیل کمبود گاز تعطیل میشود و این تعطیلیها تاثیر زیادی بر صنعت کشور دارد.
این درحالیست که صادرات گاز و برق به عراق، ترکیه و افغانستان ادامه دارد. درآمدهای حاصل از این صادرات هم به خزانه کشور واریز نمیشود و به صورت چمدانی وارد کشور میشود. بخشی از درآمد حاصل از این صادرات هم صرف خرید کالا از این کشورها میشود. روابط اقتصاد بینالملل برپایه صادرات و واردات شکل میگیرد، اما تحریمها در ایران زیرشاخه جدید ایجاد کرده است. من این پدیده را قاچرات مینامم. قاچرات در اصطلاح عامیانه همان صنعت قاچاق است، اما این صنعت در ایران بهشدت مترقی و پیشرفته کار میکند. تقریبا همه مبادلات تجاری ایران به نوعی قاچاقی انجام میشود. به همین دلیل است که ایران وارد FATF نمیشود.
راهکار خروج از وضعیت کنونی برجام است؟ احتمال بازگشت به برجام در شرایط فعلی چقدر است؟
برجام تمام شد. برجام یک سیاست غربی و بهخصوص آمریکایی در برابر دستیابی ایران به سلاح هستهای بود. اما غربیها حالا به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با برجام، ایران را از غنیسازی دور نگه دارند. بعد از اینکه برجام در دولت روحانی امضا شد، توسعه صنعت موشکی کشور رخ داد و غربیها دوباره از اقدامات ایران نگران شدند. این موضوع باعث شد که دوباره تحریمها علیه ایران اعمال شود. به نظر میرسد در شرایط فعلی برجام دیگر موضوعیت ندارد. در چنین شرایطی یا توافقی در حد مصالحه منطقهای انجام میشود یا جنگ اتفاق میافتد. البته جنگ مدت زیادی است که شروع شده و تحرکات نیروهای اسرائیل در کشور این موضوع را نشان میدهد. اگرچه جنگ شروع شده، اما این درگیریها هنوز به معنای شروع قطعی جنگ نیست و اگر ایران با غرب به توافقی جامع نرسد، احتمالا جنگ رخ میدهد.