اصولا اصولگرایان با ماجرای ماندن یا رفتن روحانی برخوردی دوگانه داشتهاند. بار قبل در مجلس پیشین طرح عدم کفایت سیاسی روحانی از سوی فراکسیون ولایی مجلس وقت دنبال میشد که استقبال رسانههای اصولگرا را بهدنبال داشت. نایبرئیس کمیسیون ولایی مجلس گفته بود: «اگر واقعا احساس میکند نمیتواند کشور را اداره کند، باید کار را به اهلش بسپارد».
این دومینبار است که میخواهند طرح عدم کفایت سیاسی روحانی را به نتیجه برسانند و استیضاحش کنند. بار قبل در مجلس نیمهاصلاحطلب نیمهاصولگرای دهم بود که امضاها را هم جمع کرده بودند؛ اما احتمالا با اشاراتی از بیرون، عدم همراهی طیف عقلای اصولگرای درون و بیرون مجلس و طبعا مخالفات طیف اصلاحطلب طرح مختومه شد. اکنون دوباره در مجلس یازدهم به راه افتادهاند تا طرح عدم کفایت را در سال آخر ریاستجمهوری حسن روحانی به نتیجه برسانند. به نظر میرسد اینبار هم این طرح سرانجامی مشابه بار قبل خواهد یافت.
شرق در ادامه مینویسد: جواد نیکبین، نماینده کاشمر، خلیلآباد و بردسکن از استان خراسان رضوی در مجلس، از جمعآوری امضا برای ارائه «طرح عدم کفایت رئیسجمهور» خبر داده و در توییتی نوشته است: «براساس اصل ۸۹ قانون اساسی و ماده ۲۲۹ قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی ما نمایندگان ملت شریف ایران به ۱۸ دلیل خواستار طرح استیضاح و اعلام عدم کفایت رئیسجمهور جناب حسن روحانی میباشیم». این در حالی است که مسئله طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهوری چیزی فراتر از یک بازی و دعوای جناحی است.
تبعات امنیتی سیاسی آن به حدی است که برخی چهرههای معتدل یا زعمای اصولگرا اصولا تمایلی برای ورود به این ماجرا ندارند تاجاییکه محمدرضا باهنر، نماینده اصولگرای چند دوره مجلس و دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین، پیشتر با اشاره به تعبات سیاسی عزل بنیصدر گفته بود امیدوار است هیچوقت در جمهوری اسلامی مشابه آن رخداد پیش نیاید.
بااینحال گویا تاکنون ۱۵ نفر درخواست عدم کفایت حسن روحانی را در مجلس امضا کردهاند، اما فقط نام یک نفر از آنها مشخص است و اسامی بقیه اعلام نشده است. موضوع جمعآوری امضا برای طرح بیکفایتی رئیسجمهور در حالی مطرح میشود که روز ۱۵ تیر، طرح سوال از رئیسجمهور با ۱۳۴ امضا تقدیم هیئترئیسه شد. در این طرح نمایندگان پنج سؤال با محوریت مسائل اقتصادی را مطرح کردند. در مجلس قبلی هم طرح عدم کفایت حسن روحانی به امضای ۲۳ اصولگرا رسیده بود که برخی از آنها در مجلس فعلی هم حضور دارند.
نیکبین، طراح استیضاح روحانی، گفته من قائلم به اینکه همان دلایلی که باعث شد بنیصدر عزل شود، همان دلایل الان وجود دارد و این دولت باید استیضاح و عزل شود؛ بنابراین میخواهیم روحانی را مانند بنیصدر عزل کنیم. او گفته غالب مسائلی که درحالحاضر با آن دستوپنجه نرم میکنیم، مثل نرخ بی کاری، نرخ تورم، بالارفتن نرخ ارز، بالارفتن نرخ مسکن و... به جهت سیاستهای غلط این دولت است.
نیکبین در واکنش به احتمال سقوط دولت در صورت استیضاح روحانی گفته رئیسجمهور جابهجا میشود، هیئت دولت طبق نظر رئیسجمهور موقت تا انتخابات معرفی میشوند و به کارشان ادامه میدهند. او گفته «تاجاییکه من اطلاع دارم، ۱۵ امضا برای استیضاح رئیسجمهور جمع شده است. البته ممکن است بیشتر هم شده باشد. در موقع لازم درباره استیضاح اطلاعرسانی میکنیم».
اصولا، اما اصولگرایان با ماجرای ماندن یا رفتن روحانی برخوردی دوگانه داشتهاند. بار قبل در مجلس پیشین طرح عدم کفایت سیاسی روحانی از سوی فراکسیون ولایی مجلس وقت دنبال میشد که استقبال رسانههای اصولگرا را بهدنبال داشت. نایبرئیس کمیسیون ولایی مجلس گفته بود: «اگر واقعا احساس میکند نمیتواند کشور را اداره کند، باید کار را به اهلش بسپارد». رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز گفته بود: «ما ۱۰ تا ۱۵ روز به دولت فرصت میدهیم تا برنامههای خود را برای مقابله با توطئههای دشمن در جنگ اقتصادی به مجلس ارائه کند و اگر نتواند، ما استیضاح وزرای اقتصادی دولت و موضوع عدم کفایت رئیسجمهور را در مجلس کلید خواهیم زد».
یحیی رحیمصفوی نیز گفته: «گاهی به نظر میرسد اگر دولت نباشد، کشور بهتر اداره خواهد شد. بخشی از این نارضایتیها، بهدلیل ناکارآمدی مسئولان است». آن زمان حتی برخی جریانها و چهرهها از بیرون مجلس به استقبال آن رفته بودند و خود را برای جانشینی او آماده میکردند. اسدالله بادامچیان، دبیر کل فعلی حزب مؤتلفه، گفته بود به یک حزب سالم، قوی و پاک نیازمندیم تا مسئولیت [دولت]را بر عهده بگیرد. هرچه به دولت ضعیف کمک کنیم، چون ناکارآمد است، نمیتواند پیش برود».
او حزب متبوع خود را به عنوان حلال مشکلات معرفی کرده و گفته بود: «مگر مؤتلفه اسلامی را نداریم؟ یکی از آن احزاب، مؤتلفه است. اینهمه حزب داریم، همه آنها که بد نیستند». وقتی عباس عبدی و پیش از او سعید حجاریان هم در یادداشتی بحث استعفای روحانی را مطرح کردند، جریان اصولگرایی به اعتراض برخاستند و آن را یک توطئه علیه روحانی دانستند و نوشتند که استعفای یک مقام مسئول در شرایطی که افکار عمومی در انتظار شنیدن پاسخهای اوست، نوعی فرار از پاسخگویی است.
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان، با انتشار مطلبی در توییتر تحلیل کرده بود: علت اصرار همراهان روحانی بر استعفا، فاصلهگذاری تصنعی برای انتخابات بهخاطر دستان خالی است. راهبرد بیدولتسازی کشور در شرایط موجود مشکوک است. او با بیان اینکه انقلابیون بهدنبال قهرمانسازی از بازندگان نیستند، نوشته بود: استعفای روحانی مطالبه انقلابیون نیست. اگر مردم رأیدهنده به مزایا و معایب دولت ناشی از رأی خود برسند، در انتخاب بعدی ریل را عوض میکنند. تغییر مردمسالاری باید اینگونه محقق شود.
خبرگزاری اصولگرای دانشجو هم نوشته بود که اگر روحانی استعفا دهد، تبعات آن چه خواهد بود و آیا مشکلات حل خواهد شد؟ این خبرگزاری در گزارشی نوشته بود: «پشت پرده پیشنهاد استعفای روحانی هرچه هست و هر دستاورد و یا ضرری برای آن متصور باشیم، اما به نظر میرسد در آینده باید شاهد طرح موارد بیشتری از این دست پیشنهادها باشیم، چراکه اگر چنین پیشنهادی محقق شود، همانطورکه گفته شد میتواند منافعی برای برخی حامیان پیشین دولت روحانی داشته باشد و اگر هم محقق نشود، حداقل منفعت آن این است که برای مدتی افکار عمومی را به خود مشغول کرده و از مسائل اصلی کشور منحرف میکند.
بااینحال رهبر انقلاب در تابستان سال گذشته که در آن مقطع نیز مباحثی نظیر استعفای روحانی مطرح شده بود، آب پاکی را روی دست ارائهکنندگان چنین پیشنهادهایی ریختند. ایشان در سخنان خود در آن مقطع فرمودند: بعضیها جوری حرف میزنند، جوری اقدام میکنند که به اسم اینکه میخواهیم اوضاع را درست کنیم... در نقشه دشمن کار میکنند، خودشان ملتفت نیستند. اینهایی که خطاب میکنند به دولت که بایستی دولت برکنار بشود و از این قبیل حرفها، اینها دارند در نقشه دشمن کار میکنند. حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: نخیر، دولت باید با قوّت سرِ کار بماند، کارها را باید این دولت انجام بدهد».
بهتر است این روزها که دوباره بحث طرح عدم کفایت سیاسی روحانی مطرح شده، آنها بار دیگر گزارههای چنین گزارشی را مرور کنند و این سوال را هم بپرسند که مسئله در رفتن روحانی است یا چگونه رفتنش؟