bato-adv
کد خبر: ۹۳۴۴۴

جایگاه ایران در توزیع جهانی درآمد

دکتر جواد صالحي‌اصفهاني

تاریخ انتشار: ۲۲:۴۶ - ۰۴ آبان ۱۳۹۰


دکتر جواد صالحي‌اصفهاني، پس از اتمام تحصيلات دوره دبيرستان در شهر نيشابور، با دريافت بورسيه تحصيلي از طرف بانک مرکزي ايران براي تحصيل در رشته اقتصاد به انگلستان و بعد به آمريکا عزيمت کرد و دکتراي اقتصاد خود را در سال 1977 از دانشگاه هاروارد دريافت كرد.

بخش عمده فعاليت آکادميک ايشان تا به امروز، به تدريس و پژوهش اقتصاد در دانشگاه ويرجينياتک (Virginia Tech) مربوط مي‌شود، ضمن آنکه دوره‌هاي کوتاه‌مدت تدريس و پژوهش در دانشگ اه‌هاي پنسيلوانيا (Pennsylvania) و آکسفورد (Oxford)، و نيز عضويت در چندين موسسه و انجمن پژوهشي معتبر اقتصادي را نيز در کارنامه خود دارد. 

مهم‌ترين زمینه‌های مطالعاتي و پژوهشي دکتر صالحي اصفهاني، در سه حوزه «بررسي شرايط اقتصادي کشورهاي خاورميانه»، «جمعيت‌شناسي اقتصادي» (demographic economics)، و نيز «اقتصاد انرژي» متمرکز بوده است، ضمن آنکه پژوهش‌هاي جدیدتر ایشان به تحلیل وضعیت فقر و نیز آموزش در کشورهای خاورمیانه می‌پردازد. 

مقاله پیش‌رو از وبلاگ شخصی دکتر صالحی‌ اصفهانی انتخاب و ترجمه شده، است:

برانکو میلانوویک از برجسته‌ترین اقتصاددانان صاحب‌نظر در زمینه‌ تحلیل توزیع درآمد و نابرابری درآمدی در سطح جهان محسوب می‌شود. او در کتاب تاثیرگذار خود به نام «جهان‌های مجزا» (Worlds Apart) در سال 2005 جامع‌ترین بررسی موجود را در ارتباط با چگونگی گسترش نابرابری در طی زمان، ارائه کرده و این دستاورد موفقیت‌آمیز را در نوشته‌های بعدی خود کامل کرده است. وی در کتاب‌های اخیر خود با جمع‌آوری داده‌هایی در مورد درآمد و هزینه‌ شهروندان کشورهای مختلف جهان از قرن یازدهم تا سال 2005، تز اولیه خود را به‌روزرسانی کرده ‌است. 

بر اساس این داده‌‌ها، با وجود سرعت بسیار زیاد رشد اقتصادی چین و هند که هر دو کشورهای بسیار بزرگ و بسیار فقیر هستند، اما در مجموع میزان نابرابری درآمدی در سطح جهان در سال‌های اخیر ثابت مانده و هم‌اکنون ضریب جینی درآمدی در سطح جهان در حدود 8/0 است. 

من در گفت‌وگویی از او خواستم که به من کمک کند تا بفهمم ایران در چه جایگاهی از توزیع جهانی درآمد قرار دارد. او این نمودار فوق‌العاده جالب را طراحی كرد و در اختیار من قرار داد: 

برای بررسی این نمودار، لازم است به مفهوم اعداد محورهای افقی و عمودی آن توجه ‌کنیم. روی محور عمودی وضعیت یک فرد نوعی در توزیع جهانی درآمد درج شده است و محور افقی وضعیت درآمد این فرد را در کشور خودش نشان می‌دهد. به عبارت دیگر اعداد محور عمودی به صدک‌های درآمدی در سطح جهان اشاره دارند و اعداد محور افقی دهک‌های درآمدی در سطح هر کشور را نمایش می‌دهند. 

بنابراین، به طور مثال، یک شهروند ایرانی که درآمد او در سطح میانگین درآمد سرانه ایران قرار دارد (متناظر با دهک شماره 5 در محور افقی)، تقریبا در صدک 75م توزیع درآمد جهانی جای می‌گیرد، به این معنا که وضعیت درآمدی او از 75 درصد مردم جهان بهتر است. به طور مشابه، شهروندی با وضعیت مشابهی در آلمان (دارای درآمدی برابر با میانگین درآمد سرانه کشور آلمان)، در صدک 90م توزیع جهانی درآمد جای گرفته و به بیان دیگر از 90 درصد مردم دنیا ثروتمندتر است. 

اینکه اطلاعات نمایش داده شده در نمودار پايين تا چه حد شما را غافلگیر کند، تا حد زیادی به اطلاعات قبلی شما در مورد سطح نابرابری درآمدی در کشورهای مورد اشاره در این نمودار بستگی دارد. برای مثال بر مبنای نمودار زير، میانگین درآمد دهک اول درآمدی شهروندان ایالات متحده (10 درصد از جمعیت کشور که فقیرترین افراد محسوب می‌شوند)، در صدک شصتم توزیع درآمد جهانی قرار گرفته و از درآمد متوسط فقیرترین پنجک درآمدی آلمان، به طور محسوسی کمتر است. همچنین میانگین درآمد دهک اول (فقیرترین دهک) درآمدی در ایالات‌متحده، حتی از میانگین درآمد دهک اول درآمدی اسپانیا (که اینجا اطلاعات مربوط به این کشور نمایش داده نشده) نیز کمتر است! 

ایالات متحده به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان به دلیل وضعیت معیشتی بد طبقه‌ کم‌درآمدش بسیار بدنام است که در مواردی بخشی از علت این اختلاف طبقاتی، با دلایل نژادپرستانه توضیح داده می‌شود. علاوه بر این بسیار قابل توجه است که صرف نظر از فقیرترین دهک، آمریکا و آلمان تقریبا از نظر درآمد سایر دهک‌ها دارای وضعیت یکسانی هستند. 

این مساله که فقیرترین دهک درآمدی در آمریکا، درآمدی نسبتا مشابه با افراد واقع در جایگاه 20 درصد پایین جامعه ایران را دارد، ممکن است تعداد بیشتری از افراد را دچار حیرت کند. با در نظر گرفتن این نکته، اگر فردی با درآمدی معادل میانگین درآمد فقیرترین دهک درآمدی آمریکا از ایران دیدن کند، دلایل کافی دارد تا به سطح زندگی 80 درصد از ایرانیان حسادت بورزد، در حالی که شخص مشابهی از آلمان، از لحاظ درآمدی تنها در مقایسه با 3 دهک پردرآمد ایران وضعیت بدتری دارد. 

چیزی که ممکن است عده بسیاری را دچار حیرت کند - همانطور که مرا واقعا متعجب کرد- این مساله است که توزیع درآمد ایران (در سال 2005) بدتر از توزیع درآمد آمریکا به نظر می‌رسد، هرچند هر دوی این کشورها شاخص جینی یکسانی -در حدود 40/0 الی 45/0- دارند. در واقع به نظر می‌رسد ایران تقریبا بدترین وضعیت توزیع درآمد را در بین این گروه از کشورها داراست. 

نمودار فوق نشان می‌دهد که بخش اعظمی از نابرابری در آمریکا فقط نتیجه فقر شدید پایین‌ترین دهک درآمدی این کشور است، در حالی که نابرابری در ایران از عدم تساوی در منتهی‌الیه هر دو سوی نمودار ایجاد شده که به معنای وجود همزمان افراد بسیار فقیر و بسیار ثروتمند در ایران است. نکته جالب توجه آنکه افراد بسیار فقیر ایران دارای وضعیتی به مراتب بدتر از افراد بسیار فقیر مصر و مالزی هستند، در حالی که ثروتمندان ایران در بالاترین صدک‌های توزیع جهانی درآمد قرار داشته و درآمد آنها فقط اندکی کمتر از درآمد ثروتمندترین دهک درآمدی آلمان و آمریکا قرار دارد. 

البته وضعیت نابرابری درآمدی ایران، در مقایسه با برخی کشورهای جهان بهتر است. به طور مثال برخی کشورهای آمریکای لاتین یا چند کشور واقع در صحرای آفریقا با وضعیت بدتری از نظر نابرابری درآمدی مواجه هستند. مثلا ضریب جینی در برزیل معادل 60/0 است که بسیار بالاتر از ضریب جینی 40/0 مربوط به ایران قرار دارد. 

نمودار ديگري که مجددا توسط میلانوویک طراحی شده، شاخص ضریب جینی تمامی کشورهای جهان را در قالب نموداری که به اصطلاح منحنی «کوزنتس» (Kuznets) نامیده می‌شود، نمایش داده است. این منحنی ضریب جینی را بر حسب میانگین درآمد سرانه هر کشور در سال 2005 نشان می‌دهد.



مترجم: مژگان جعفری
منبع: djavad.wordpress.com

bato-adv
مجله خواندنی ها