شاید در نگاهی به فعالیتهای فرهنگی سفرای کشورها، بتوان اثرگذاری فرهنگی فعالیت سفیر کره را بعد از سفیر انگلیس در درجه دوم قرار داد.
شاید در نگاهی به فعالیتهای فرهنگی سفرای کشورها، بتوان اثرگذاری فرهنگی فعالیت سفیر کره جنوبی را بعد از سفیر انگلیس در درجه دوم قرار داد.
به گزارش فرهیختگان، عمده موضوعی که باعث شد، سفیر انگلیس در جامعه ایرانی شناخته شود، جنس روشی بود که او برای برقراری ارتباط با جامعه ایرانی استفاده کرد؛ خود را جذب فرهنگ ایرانی نشان میداد و عموما هم با زبان فارسی در بستر مجازی تولید محتوا میکرد.
نقطه تفاوت ماجرا آنجا مشخص میشود که اگر در میان سفرای کشورهای اروپایی از مردم بپرسید که در حال حاضر چه افرادی در سمت سفیر در ایران حضور دارند، احتمالاً بیشتر افراد پاسخی برای این سؤال ندارند، اما سفیر سابق انگلیس از معدود سفرایی بود که تلاش کرد با ارتباط برقرار کردن با فرهنگ و آداب رسوم ایرانی و تبلیغ آن در بستر مجازی با مردم ایران نیز ارتباط بگیرد و نقش یک سفیر را تنها در قالب روابط دیپلماتیک خلاصه نمیکرد که اولین اثر آن نزدیکی و همگرایی فرهنگی میان دو کشور است.
حالا در این میان روز سهشنبه، ویدئویی از اجرای آهنگی با خوانندگی سفیر کره جنوبی در ایران به زبان فارسی آن هم به مناسبت سالگرد تأسیس سفارت کره در ایران منتشر شده که واکنشهای زیادی داشته است.
کار ویژه سفرا در حوزه فرهنگی عموماً تلاش برای نزدیکی فرهنگ دو کشور است. در این راستا، سفرا عموماً تلاش میکنند تا اشتراکهای فرهنگی میان خود و آن کشور را برجسته کنند یا حتی اشتراکاتی بسازند. در این مسیر حتی سفرا خود را به فرهنگ و آداب رسوم کشوری که در آن قرار دارند نزدیک میکنند تا از این مسیر نزدیکی روابط و اهداف کشور خود را محقق کنند.
اینکه این اقدامات به چه شکل و سبکی انجام شود هم تا حد زیادی بسته به کشوری که در آن حضور دارند، تفاوت میکند. این موضوع که این اقدامات چه میزان اثرگذاری داشته باشد، بسته به برنامهریزی و در نظر گرفتن علایق مردم آن کشور دارد. در این چهارچوب تصور اینکه سفیر بودن یک مقام دیپلماتیک است و سفیر صرفاً باید در سطوح خاصی برقراری روابط داشته باشد، قطعاً نمیتواند هدف یک کشور را در حوزه فرهنگی و نزدیکی فرهنگ محقق کند.
اگر با همین عینک به فعالیت برخی سفرا در ایران نگاهی بیندازیم، میتوان مواردی را ذکر کرد که نشان میدهد برخی از سفرا دیپلماسی فرهنگی خود را با توجه به تغییرات نسلی و تکنولوژی و خواست جامعه، بهروز کرده اند و برای نزدیکی فرهنگی میان ایران و کشور خود، ایده مشخصی دارند.
شاید مثال روشن این ماجرا اقداماتی بود که سفیر پیشین انگلیس انجام میداد. البته عمده فعالیتهای «شرکلیف» در بستر مجازی و تولید محتوا در بستر اینستاگرام انجام میشد. ابزاری که او برای تحقق دیپلماسی فرهنگی در ایران انتخاب کرده بود، نزدیکی به فرهنگ و آداب ایرانی بود، اگرچه در میان ویدئوهای شاهنامهخوانی سفیر و پخت کباب با کارکنان سفارت در محوطه بیرون سفارتخانه، ویدئوی تبریک یلدایی او بازدید زیادی داشت. نگاهی به جنس فعالیتی که او در زمان سفارت خود استفاده میکرد، نشان میدهد غرق شدن در فرهنگ کشور مقصد با هدف نزدیکی فرهنگ و البته برقراری ارتباط با مردم جامعه ایرانی، هدف او بود.
در میان دیگر سفرا در ایران، شاید بتوان سفیر کرهجنوبی را نیز ازجمله سفرایی دانست که جنس فعالیتهایی که در حوزه دیپلماسی فرهنگی انجام میدهد، شباهتهایی با اقدامات سفیر انگلیس دارد، با این تفاوت که فرهنگ کرهجنوبی در میان بخشی از نوجوانان ایران طرفدارهای زیادی دارد.
شاید در نگاهی به فعالیتهای فرهنگی سفرای کشورها، بتوان اثرگذاری فرهنگی فعالیت سفیر کره را بعد از سفیر انگلیس در درجه دوم قرار داد. البته اگر نگاهی به صفحه اینستاگرام سفیر کره جنوبی بیندازید، این موضوع روشن است که مبنای اصلی سفیر کره در حوزه دیپلماسی فرهنگی، تلاش برای پیدا کردن اشتراکات فرهنگی برای نزدیکی فرهنگ دو کشور است. برای مثال در یکی از محتواهایی که در صفحه اینستاگرام سفارت کره منتشر شده، به تأسیس اولین زورخانه ایرانی در سئول اشاره شده است. انتشار این محتوا میتواند از چند جنبه حائز اهمیت باشد.
علاوه براینکه نشان میدهد این اقدامات در راستای افزایش اشتراکات فرهنگی میان دو کشور صورت گرفته است، همچنین با توجه به علاقهای که میان برخی نوجوانان ایرانی نسبت به فرهنگ کره وجود دارد، این اقدامات میتواند شدت این علاقه و علاوه بر این انگیزهها برای مهاجرت را بیشتر میکند. غذاهای مخصوص هر کشور نیز ابزار خوبی برای افزایش همگرایی فرهنگی کشورهاست.
در این راستا هم اگر نگاهی به صفحه اینستاگرامی سفارت کره بیندازیم، تقریبا ردپایی از تعریف و تمجید از غذاهای و خوراکیهای ایرانی دیده میشود. علاوه براین در آستانه اعزام تیم المپیکی ایران به پاریس، سفیر کره میزبانی از تیم تکواندوی ایران را انجام میدهد. از این جهت که این ورزش اساساً کرهای است، این اقدام را میتوان در راستای دیپلماسی ورزشی ارزیابی کرد.
در کنار همه این موارد، روز دوشنبه ویدئویی از اجرای آهنگ سفیر کرهجنوبی به زبان فارسی آن هم به مناسبت سالگرد تأسیس این سفارتخانه در تهران منتشر شد که البته بازتاب زیادی در رسانهها داشت. نکته مشخص ماجرا این بود اقدامی که سفیر کره انجام داد، اساساً با هدف دیده شدن و بازنشر آن در فضای مجازی صورت گرفته است.
همچنین انجام این اجرا با همکاری یک گروه موسیقی ایرانی نیز حائز اهمیت است، امری که نشان میدهد سفیر کره ظرافتهای فرهنگی و دیپلماتیک را در اجرای این آهنگ مدنظر قرار داده است. البته نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که در مواردی دیده میشود تکیه سفرا بر رسوم تاریخی و کمرنگ کردن آداب مذهبی است، بدون توجه به اینکه آداب مذهبی بخش جداییناپذیری از فرهنگ ایرانی است.
اگر بخواهیم اقدام اخیر سفیر کره جنوبی و اثری که میتواند برجامعه ایرانی بگذارد و هدفی که دنبال میکند را مورد بررسی قرار دهیم، چند نکته مورد توجه قرار میگیرد. نکته اول اینکه اساساً صحبت کردن سفیر یک کشور یا یک مقام خارجی به زبان آن کشور، میتواند در وهله اول احساس نزدیکی به کشور مقصد بدهد و همراهی و همگرایی فرهنگی و تقویت روابط را به همراه داشته باشد. این اقدامات همچنین نشان از احترام و توجه به فرهنگ آن کشور به حساب میآید.
آواز خواندن سفیر کره جنوبی به زبان فارسی اقدامی در راستای نزدیکی و همگرایی فرهنگی دو کشور به حساب میآید. علاوه براین با توجه به تلاشهایی که در راستای تقویت دیپلماسی فرهنگی از جانب سفیر انجام شده، این اقدام نیز در همان چهارچوب تعریف میشود و علاوه براین در حوزه دیپلماسی هم منجر به تقویت روابط دو کشور در حوزه فرهنگی میشود.
اقدام سفیر کره البته با هوشمندی در حوزه دیپلماسی فرهنگی صورت گرفته؛ چراکه صحبت به زبان فارسی، مسیری برد برد است که طبیعتاً در نقطه مقابل، علاقهمندی به زبان آن سفیر را نیز به همراه دارد، در شرایطی که اساساً با توجه به سیاستگذاریهای کره علاقه به فراگیری زبان کرهای رو به افزایش است. این اقدام حتی میتواند تبلیغاتی در راستای افزایش علاقه مردم به فراگیری زبان و فرهنگ کره را به همراه داشته باشد. نکته مهمی که عموماً در برقراری روابط کشورها مورد توجه قرار میگیرد این است که کشورها به دنبال این باشند که فرهنگ کشور مقصد را تحت تأثیر قرار دهند.
در این شرایط اتفاقاً ارائه این تصویر که فرهنگ و زبان مردم جایگاه ویژهای برای سفیر دارد، منجر به ایجاد احساس دوستی میان دو فرهنگ و همچنین مردم آن کشور میشود.
اولین پنجره و سطح اولیه برای برقراری ارتباط میان دو فرهنگ و کشور، صحبت کردن به زبان آن کشور است. اقدام سفیر کره در این چهارچوب در قالب ترویج فرهنگ و زبان کرهای تصویر میشود و توجهات بیشتری را به سمت فرهنگ آن کشور جلب میکند.
این درحالی است که کارویژه اصلی کره جنوبی، ایجاد مؤسسات آموزشی برای تدریس آموزش زبان کرهای بوده است؛ اقدامی که البته تقریباً اولین و ابتداییترین کاری است که کشورها برای ترویج فرهنگ خود انجام میدهند. در این قالب، صحبت به زبان فارسی نوعی تبادل فرهنگی میان دو کشور را تقویت میکند و این اقدامات در درازمدت اثرات مثبت به همراه دارد.
تقریبا از اوایل دهه ۱۹۹۰ کره جنوبی، برای اشاعه فرهنگ کرهای در جهان گام برداشت. در ابتدای امر انتشار فیلم و سریالهای کرهای این اقدام را انجام دادند و پس از آن نیز گروههای موسیقی کرهای یا همان کیپاپرها این اقدام را تداوم دادند. جا باز کردن سریالها و موسیقیهای کرهای در میان فرهنگها و کشورهای مختلف که از آن با عنوان موجکرهای یاد میشد تاثیر قابلتوجهی در گسترش فرهنگ کرهای میان مردم جهان گذاشت و علاوه براین نیز شدت علاقه به فراگیری زبان کرهای و حتی تحصیل و زندگی در کرهجنوبی را افزایش داد.
اقدامات و فعالیتهای سفیر کرهجنوبی را میتوان در همین چهارچوب دید. تلاش سفیر کره برای برقراری ارتباط با مردم و جامعه و صحبت به زبان فارسی اگرچه تلاشی برای نزدیکی فرهنگ کره و مردم ایران است، اما با نگاه به روشهایی که در موجکرهای استفاده شده تلاشهایی در راستای اشاعه فرهنگ کره محسوب میشود که تحقق این موضوع در سطح سفرا در کشورهای دیگر پیگیری میشود لذا از آنجا که در ایران نیز میزان علاقه ایرانیان به فرهنگ کرهای زیاد است نوع کار و اقدام سفیر کره اهمیت پیدا میکند.
یک سمت ماجرای نگاه به اقدامات سفرا در ایران همواره این موضوع وجود دارد که اقدامات سفرای ایرانی در کشورهایی که عموما روابط دوستانه در آن وجود دارد، در چه سطحی قرار دارد. نکته مشخص و واضح این است که اگر اقدامات و فعالیتهایی که در سطوح دیپلماتیک و رسمی انجام میشود را کنار بگذاریم کمتر اقدام جالب توجه و مثبتی در حوزه فرهنگی در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای همسایه دیده میشود. امری که نشان میدهد فقدان برنامهریزی و ایده درست در راستای تحقق دیپلماسی فرهنگی وجود دارد یا در مواردی مورد غفلت قرار میگیرد.
در سایه غفلت از این امر نیز شاهد این امریم که کشورهایی که حتی اشتراکات فرهنگی و زبانی با ایران دارند و حتی در حال حاضر محل جولان کشورهای غربیاند برای اشاعه فرهنگ خود در کشورمان برنامه دارند. اگر دیپلماسی فرهنگی و بهروز کردن روشهای جذب و جلب فرهنگی متقابل در این کشورها اصل قرار میگرفت شکاف و فاصله آنها در عرصه سیاسی و امنیتی با ایران میتوانست تا حد زیادی کمرنگ شود.
برای بررسی بیشتر اینکه اساسا انجام اقداماتی مثل آنچه سفیر کرهجنوبی در ایران انجام داد چه کارکرد و اهمیتی دارد با محمدجواد بادینفکر، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و افکار عمومی گفتگو کردیم که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
بادینفکر ویدئوی اخیری که از سفیر کرهجنوبی منتشر شده را در قالب دیپلماسی فرهنگی تعریف کرد و گفت: «مسئله اینجا دیپلماسی فرهنگی است و ابزارهایی که یک رایزن یا سفیر برای اثرگذاری فرهنگی دارد. یکی از ابزارهای مهمی که رایزن دارد اشاعه فرهنگی خود و ایجاد محملی برای انتقال ارزشها، رسومات و فرهنگهای کشوری است که از آن آمده است و در طرف مقابل اگر ما بخواهیم در حوزه نشانهشناسی فرهنگی نامگذاری کنیم رایزن به عنوان یک مرز عمل میکند و باید بتواند کارکرد ترجمهپذیری داشته باشد و کارکرد خود را به فرهنگ مقصد ترجمه کند و فرهنگ مقصد را به فرهنگ خودی ترجمه کند؛ لذا نقش مهمی به عنوان کاتالیزوری که میتواند روابط میان فرهنگی و ارتباطات میانفرهنگی را تسهیل کند، دارد.»
بادینفکر به ابزارهای رایزن برای تاثیرگذاری در فرهنگ مقصد اشاره کرد و در اینباره توضیح داد: «رایزن برای ایفای نقش ارتباطی ابزارهایی دارد، یکی از آنها استفاده از فرهنگ مقصد برای ایجاد توجه بیشتر، ایجاد مهمل برای گفتوگوی بیشتر و ایجاد برند ملی بیشتر برای خودش است. فرض کنید وارد یک کشور خارجی شدهاید میخواهید فرهنگ کشور خودتان را تبلیغ کنید، یک مدل این است که پرچم کشور خود را نصب و تزئین کنید و نمایشگاه برگزار کنید که این کارها هم انجام میشود.
مدل دیگر این است که از طریق مصرف نشانههای فرهنگی آن کشور وارد جریان زندگی آن فرهنگ شوید و سعی کنید نفوذپذیری پیدا کنید، از این طریق که بگویید من هم مثل شما یک شهروند ایرانیام و رسومات شما را همراهی میکنم. قرار نیست با همه رسومات همراهی کند، اما میتواند در این موضوع مشارکت کند. برای مثال زمانی که رئیسجمهور آمریکا سال نو ایرانی را تبریک میگوید و سفره هفتسین میاندازد دیپلماسی فرهنگی را اجرا میکند.»
اقدامات سفیر کره در حوزه فرهنگی تنها به این حوزه محدود نمیشود، مجموعهای از اقدامات در حوزه فرهنگی از جانب سفیر انجام میشود که البته تاثیرگذاری هم داشته است. بادینفکر اشارهای به اقدام اخیر سفیر کره کرد و گفت: «این اقدام سفیر کره اقدام جدیدی نبوده است، در یک سالی که از حضور سفیر کره در ایران میگذرد کارهای متنوعی انجام داده است. کارهایی که سفیر به عنوان یک کنشگر انجام میدهد به شبکه اقدامات دیپلماسی فرهنگی وصل میشود، از جمله راه اندازی مدارسی مثل سجونگ که برای آموزش زبان کرهای است و تا جایی که میدانم آموزش بهصورت رایگان برگزار میشود. در واقع آموزش زبان کره در کشورهای مختلف را ترویج میکنند. چین هم مدارسی اینچنینی دارد و اساسا مدل سنتی دیپلماسی فرهنگی ترویج زبان است.
این مدارس در تهران و اصفهان طرفدار دارد، این یکی از مسیرهاست. مسیر دیگر نمایشگاه غذا یا همان کیفود است که نمایشگاههای مختلفی برگزار میکند و بیشترین رستورانهای کرهای آنجاست و به نظر میرسد یک شبکه جغرافیایی هم دارد. نکته دیگر آنکه سفیر به طور مستمر با کیپاپرهای ایرانی در ارتباط است و داخل سفارتخانه رفتوآمد دارند و با بدنه اجتماعی و فرهنگی توانسته ارتباط برقرار کند. شاید بگویید نتوانسته توده جمع کند، اساسا هدف در دیپلماسی فرهنگی جمع توده نیست که الزاما بخواهید توده جمع کنید، بلکه شما در کشورهای مقصد به دنبال سفیرهای فرهنگیاید که بتوانید آنها را حنجره تبلیغاتی خودتان کنید.
این دومین کار پرسروصدای سفیر جدید است. کار قبلی که کمی بیشتر دیده شد قبل از سفر تیم ما به المپیک، تیم تکواندوی ایران را به سفارت کره دعوت کردند و رپورتاژی از این دعوت رفتند و از آن جهت دیپلماسی ورزشی را ذیل دیپلماسی فرهنگی تعریف کردند و در این حوزه تنوع را تعریف کردند لذا به نظر میرسد برای دیپلماسی فرهنگی یک پکیج طراحی شده است.» بادینفکر در خصوص اینکه آیا اقدامات در قالب موج کرهای تعریف میشود یا خیر نیز گفت: «الان دیگر نام آن موج کرهای نیست، فرهنگ کرهای است، در واقع دوره «هالیو» تمام شد و الان با فرهنگ کرهای، مواجهایم و این اقدامات در راستای این امر تعریف میشود.»