برجام یک روشی بود که امریکاییها ما را مجبور کنند خودمان با دست خودمان توان هستهای خود را نابود کنیم که موفق هم شدند. مقدمه برجام تصریح میکند که هر تعهدی اتحادیه اروپا و امریکا بدهد، داوطلبانه است و آمریکاییها و اروپاییها میتوانند اجرا کنند یا نه و هیچ اهرم فشاری علیه آنها در دست نداریم. اگر کسی با نگاه توهمی میخواهد پدیدهای را که تمام شده و تاریخ انقضای آن به پایان رسیده را زنده تلقی کند در خیال خود میتواند اینگونه فکر کند. اما همه اینها توهم است. برجام برای آمریکاییها تمام شده و بهرهای را که میخواستند هم از ان گرفته اند. آمریکاییها لبخندی تحقیر آمیز به این نوع افکار و توهمات میزنند.
فرارو- با مشخص شدن نتایج انتخابات ایالات متحده، اکنون همه تحلیلهای کارشناسان حول محور تصمیمهای احتمالی ترامپ در ۴ سال پیش روی او، به ویژه در حوزه سیاست خارجی میچرخد. این موضوع نه تنها برای متحدان ایالات متحده، بلکه برای کشورهای خاورمیانه و آسیا نیز مورد توجه قرار دارد.
به گزارش فرارو، اگرچه بعد از دولت دموکرات بایدن، قرار است دولت جمهوریخواه ترامپ سرکار باشد، اما این که این ۲ دولت در قبال مسائل ایران چه تفاوتهایی با یکدیگر خواهند داشت و آیا ترامپ دوباره به سیاستهای پیشین خود درباره ایران باز میگردد یا خیر جای پرسش دارد. محمد صادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با فرارو، به برخی از پرسشها در این زمینه پاسخ داده است:
محمدصادق کوشکی به فرارو گفت: «اگر نگاهی به تاریخ تقابل ۴۰ ساله امریکاییها علیه خودمان داشته باشیم، متوجه میشویم که بخش زیادی از فشارهای تحریمی و اقدامات ضدایرانی امریکاییها زمان دموکراتها اتفاق افتاد. شروع پرونده تحریمها در دوران جیم کارتر دموکرات بود و گسترده و جدیتر شدن تحریمها را نیز در دوران ۸ ساله بیل کلینتون مشاهده کردیم. به همین خاطر، هیچ تفاوت اصلی و مبنایی در رفتار آمریکاییها مشاهده نکردیم. علت هم این است که رویکرد اخلاق دوگانه امریکا بیشتر در حوزه سیاست داخلی نمود دارد، اما در سیاست خارجی راهبردهای طولانی مدت آمریکاییها حکمرانی میکند و اختیارات دولتها و روسای جمهور، اختیارات تاکتیکی است. راهبردها توسط اندیشکدهها به صورت تخصصی تدوین میشود و توسط وزارت دفاع و وزارت خارجه و سازمانهای اطلاعاتی امنیتی مرتبط بررسی میشود و راهبردهایی که مطلوبتر با اهداف سیاست خارجی امریکا است انتخاب میشود و رئیس جمهور صرفا نقش کسی را دارد که این تصمیمات را ارائه میکند و بنابراین خود، این تصمیمات را اتخاذ نمیکند. اساسا ساز و کار تصمیم سازی، ساز و کاری است که در اندیشکده ها، وزارتخانهها و در نهایت در اتاق بیضی کاخ سفید گرفته میشود. اینطور نیست که رئیس جمهور، شخصا بتواند تصمیم بگیرد.»
وی افزود: «اگر قرار بود آمریکا توسط یک نفر اداره شود، قطعا آمریکا در وضعیت فعلی نبود، اصلا آمریکا کشوری نیست که یک نفر بتواند ان را اداره کند. به همین خاطر باید توجه داشت که ما همیشه از سوی آمریکا در یک روند به هم پیوسته، زیر فشار، تهدید و تحریم در انواع مختلف سیاسی، اقتصادی و رسانهای بوده ایم. این موضوع و رفتارهای خصمانه، در همه دولتها از سال ۱۳۵۸ تا کنون، موجود است، درواقع تفاوت خاص و معناداری وجود ندارد که بگوییم جمهوریخواهان خشنتر بوده اند یا دموکرات ها.»
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: «فروش نفت ما در زمان ریاست جمهوری بایدن با اجازه بایدن بهتر نشد، بلکه ما راهکارهای تازه پیدا کردیم. واقعیت این است که موضع آمریکا نسبت به ما مشخص است و تغییر نخواهد کرد. ممکن است ابزارها جا به جا شوند، ممکن است تاکتیکها تغییر کنند، اما راهبرد یکی است. آمریکاییها به هیچ عنوان موافق تبدیل جمهوری اسلامی به یک کشور قدرتمند، صاحب توان دفاعی و صاحب توان اقتصادی نیستند. این، ما هستیم که باید سطح فکرمان را ارتقاء دهیم و از مدیریتهای باری به هر جهت و ساده لوحانه یا ساده انگارانه فاصله بگیریم، نمیشود که جامعه را با نمیدانم و بلد نیستم و نمیشود، اداره کنیم. در همین دوران تحریم ها، توان پزشکی ما به حدی افزایش پیدا کرده است که سالانه بین یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر تا یک میلیون و نیم، از کشورهایی مثل عمان، قطر، امارات و عراق، بیمار وارد کشورمان میشود و از پزشکان ما خدمات دریافت میکنند و هزینه آن را هم به دلار پرداخت میکنند و بر میگردند.»
وی افزود: «بنابراین ما یک درامد بیش از یک و نیم تا ۲ میلیارد دلاری، توسط کادر درمان داریم که خدمات درمانی به بیماران کشورهای حوزه خلیج فارس ارائه میکنند. این درامد جدید که درواقع حاصل علم و فناوری کادر درمان ما است، چاه نفتی است که هیچگاه تمام نمیشود. این مهارت، این امکان، هر چه افزایش پیدا کند، تابع هیچ تحریمی نمیشود. در همین سالهای اخیر هم، درامدهای زیادی توسط بخش خصوصی به کشور تزریق شده است. این درامد عمدتا تسهیل و به درون جامعه تزریق شده است. این اتفاق درستی است. این درامدزایی را چه کسی میخواهد تحریم کند؟ اصلا قابل تحریم نیست؛ بنابراین باید به این سمت برویم که جامعه، درامدهایی کسب کند که هیچ قدرتی از دموکرات تا جمهوریخواه و اروپایی، امکان نظارت و کنترل نداشته باشد.»
این استاد دانشگاه گفت: «تکلیف توافق هسته ای، سالهای سال است که روشن شده. سال ۱۳۹۴، زمانی که ما تعهدات هستهای را که باید انجام میدادیم، انجام دادیم و توان هستهای خود را به حداقل رساندیم، تکلیف برجام مشخص شد و اوباما اعلام کرد ما میخواستیم با برجام کاری کنیم که ایران توان هستهای خود را به حداقل برساند و نابود کند که موفق هم شدیم. برجام یک روشی بود که امریکاییها ما را مجبور کنند خودمان با دست خودمان توان هستهای خود را نابود کنیم که موفق هم شدند. مقدمه برجام تصریح میکند که هر تعهدی اتحادیه اروپا و امریکا بدهد، داوطلبانه است و آمریکاییها و اروپاییها میتوانند اجرا کنند یا نه و هیچ اهرم فشاری علیه آنها در دست نداریم. اگر کسی با نگاه توهمی میخواهد پدیدهای را که تمام شده و تاریخ انقضای آن به پایان رسیده را زنده تلقی کند در خیال خود میتواند اینگونه فکر کند. اما همه اینها توهم است. برجام برای آمریکاییها تمام شده و بهرهای را که میخواستند هم از ان گرفته اند. آمریکاییها لبخندی تحقیر آمیز به این نوع افکار و توهمات میزنند.»