آقای پزشکیان بارها بر تعامل با جهان تاکید کرده اند. طی همین ماههای اول ریاست جمهوری ایشان نیز میبینیم که همه مجموعه وزارت امور خارجه در تلاش بوده تا در سطح منطقهای و جهانی، در تعامل با کشورهای دیگر باشد. طبیعیست که رئیس جمهور ایران نمیتواند در کوتاه مدت همه تحریمها را بردارد یا مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. این توقع که برخی از دولت چهاردهم دارند از عهده هیچ دولتی بر نمیآید.
فرارو- براساس آخرین نظرسنجی ها، در فاصله اندکی تا انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، کامالا هریس و دونالد ترامپ، به عنوان نامزد دموکراتها و جمهوریخواهان در رقابتی نفسگیر و شانه به شانه قرار دارند. رقابتی که پیش بینی برنده آن بسیار دشوار است. اما این انتخابات با توجه به رویکردهای متضاد نامزدهای اصلی آن، برای بسیاری از کشورها مورد توجه و مهم شده است.
به گزارش فرارو، سیاستهای کلی کشور در قبال ایالات متحده، به تعبیر برخی تحلیلگران ثابت است و قرار نیست رئیس جمهور جدید این کشور، تحولی ایجاد کند. اما برخی دیگر معتقدند ترامپ و هریس در بسیاری از اصول با یکدیگر متفاوند و ایران میتواند در قبال یک رئیس جمهور دموکرات، از ابزار دیپلماسی بهتر استفاده کند تا در برابر یک رئیس جمهور جمهوریخواه.
این اختلاف نظرها پرسشهایی را درباره نوع رویکرد ایالات متحده در قبال خاورمیانه، ایران و سناریوهای پیش رو ایجاد میکند، محمد هاشمی رفسنجانی، عضو هیات موسس حزب کارگزاران سازندگی و فعال سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
محمد هاشمی رفسنجانی به فرارو گفت: «سیاست خارجی خاورمیانهای آمریکا از سوی همه رئیس جمهورهای ایالات متحده یکسان است؛ بنابراین فرقی نمیکند که یک دموکرات سر کار باشد یا یک جمهوریخواه، همه رئیس جمهورهای ایالات متحده باید یک سیاست کلی را پیگیری کنند، این موضوع به خصوص در حوزه منطقه خاورمیانه یکسان است. از این جهت، نمیتوانیم اینطور استنباط کنیم که به محض این که رئئیس جمهور آمریکا عوض شود، سیاستهای ایالات متحده نیز تغییر خواهد کرد. این به این معنا نیست که سیاستهای روسای جمهوری آمریکا هیچ تفاوتی نخواهد داشت ولی معتقدم این تفاوت به ویژه در منطقه، چندان محسوس نخواهد بود. برخی معتقدند حزب دموکرات میتواند منجی باشد، اما این دیدگاه نیز چندان درست نیست. درست است که حزب دموکرات بیشتر به دنبال این است که با مردم در تعامل باشد و دیپلماسی حزب جمهوریخواه عمدتا، مبتنی بر شخص رئیس جمهور است و از جهاتی بیشتر ریاست محور است تا مردم محور، اما تفاوت این دو حزب در اجرای سیاستهای خارجی ایالات متحده بسیار اندک است. طبیعیست که با ریاست جمهوری ترامپ شرایط بسیار پیچیدهتر میشود و این موضوع نیز، کاملا ملموس است.»
وی افزود: «آنهایی که به آقای پزشکیان رای دادند و ایشان را انتخاب کردند، میدانند که سیاستهای آقای پزشکیان قرار است چگونه باشد. ایشان در بخشی از صحبتهای اخیر خود بر حل مسئله غزه تاکید کرده اند و خواهان حل مشکل فلسطین و لبنان شده اند؛ بنابراین برای ایشان مذاکرات منطقهای و تلاش برای حل مشکلاتی از جمله مسئله غزه در کانون توجه قرار دارد. اما فارغ از سیاست خارجی، یکی از گرایشهای مهم ایشان، حل مسئله برجام است. اگر برجام اجرایی شود، برای ایران، امتیازاتی بسیار قابل توجه خواهد داشت. این امتیازات از حل مسئله فروش نفت و گشایشهای اقتصادی تا احیای شرایط معیشتی مردم و نیز افزایش رضایت اجتماعیست؛ بنابراین نادیده گرفتن اهمیت برجام یا شکل گیری توافقی جدید، از ابتدا در دستور کار دولت چهاردهم نبوده و آقای پزشکیان هیچگاه این موضوع مهم را نادیده نگرفته است.»
آقای پزشکیان بارها بر تعامل با جهان تاکید کرده اند. طی همین ماههای اول ریاست جمهوری ایشان نیز میبینیم که همه مجموعه وزارت امور خارجه در تلاش بوده تا در سطح منطقهای و جهانی، در تعامل با کشورهای دیگر باشد. طبیعیست که رئیس جمهور ایران نمیتواند در کوتاه مدت همه تحریمها را بردارد یا مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. این توقع که برخی از دولت چهاردهم دارند از عهده هیچ دولتی بر نمیآید؛ بنابراین از زاویه داخل کشور اگر به موضوع سیاست خارجی ایران نگاه کنیم، دولت چهاردهم و در راس آن آقای پزشکیان با ماموریتهایی که به آقای عراقچی داده اند، تا جایی که امکان داشته، برای توسعه دیپلماسی کشور تلاش خود را کرده اند. اما اگر دیدگاهمان را به سمت زاویه رئیس جمهور جدید ایالات متحده برگردانیم، متوجه میشویم شرایط پیچیدهتر از باید و نبایدهایی است که برخی برای دولت تعیین میکنند یا متوقعند.»
وی افزود: «ترامپ گفته است که اگر به ریاست جمهوری برسد، با ایران وارد جنگ نمیشود، اما همچنین، نمیگذارد که ایران، انرژی هستهای داشته باشد. به هر حال میدانیم که یکی از بزرگترین مناقشات ما و غرب، مسئله انرژی هستهای است. این طرز فکر هم غلط است که فکر کنیم مسئله هستهای ما فقط و فقط برای جمهوری خواهان مهم است. اتفاقا چه کامالا هریس انتخاب شود و چه ترامپ، هر دو در حوزه مسائل هستهای حساسیتهایی دارند، اما روش برخوردشان میتواند تفاوتهایی داشته باشد. برای مثال ترامپ یک کاسب اهل معامله است که میخواهد کار خود را به نحوی انجام دهد که مثل یک معامله پر سود باشد. کامالا هریس، با توجه به دموکرات بودن، به نظر بیشتر مایل خواهد بود سر میز مذاکره بنشیند. هر چند در نهایت هر دو نفر نه تنها در زمینه هسته ای، بلکه در زمینه شکل گیری هر نوع توافق احتمالی با ایران، سختگیریهای جدی خواهند کرد.»