نتایج جدید در پرونده زنی که رؤیای نمایندگی مجلس را داشت، گمانه شوهرکشی از سوی او را تقویت کرد.
مرد میانسالی که در کار خرید و فروش انواع کالاها به ویژه خودرو بود، اوایل بهار امسال از خانهاش در شمال غرب تهران بیرون آمد و به طور مشکوکی ناپدید شد.
به گزارش سایت جنایی، همسر مرد ناپدید شده موضوع را به خانواده شوهرش اطلاع داد و گفت پسرشان ناپدید شده و خبری از او نیست. پس از آن به اداره پلیس آگاهی تهران رفتند و شکایت کردند.
والدین و همسر مرد ناپدید شده گفتند: سابقه نداشت او بیخبر جایی برود و با کسی هم اختلاف نداشت. از طرفی گوشی تلفن همراهش هم خاموش شده است.
با دستور قضایی تحقیقات برای یافتن این مرد گمشده آغاز شد. در تحقیقات اولیه و حتی با گذشت هشت ماه از شروع ماجرا نتیجهای به دست نیامد. با این وجود تحقیقات ادامه یافت تا اینکه هفته قبل ماموران به سرنخهایی رسیدند که نشان میداد مرد مفقود شده و همسرش با هم اختلافهای شدیدی داشتند و حتی زن قصد داشت طلاق بگیرد. بررسیها نشان میداد آنها سر مسائل مالی نیز با هم دچار اختلاف بودند. در تحقیقات از آشنایان و نزدیکان این زوج، معلوم شد زن جوان به شوهرش میگفت من و خانوادهام به تو کمک مالی کردیم و حالا که اوضاع درست شده با من و آنها سر ناسازگاری داری.
بررسیها حکایت از آن داشت که مدتی بود کشمکش بین آنها ادامه داشته و زن، شوهرش را تهدید میکرد که هر طور شده اموالش را پس میگیرد. با کشف این سرنخها ماموران زن را بازداشت کردند. او در مرحله جدید تحقیقات گفت: با شوهرم اختلاف داشتم و این حرفهایی را که آشنایان زدهاند بین هر زن و شوهری اتفاق میافتد، اما قصد طلاق و جدایی نداشتیم.
ماموران در ادامه با جمع بندیهای اطلاعات بدست آمده متوجه شدند زن جوان چند سال قبل درصد بود کاندیدای مجلس شود و برای اینکه میخواست رای بیاورد دست به دامن رمال شده بود، اما نتوانست به مجلس راه یابد. پس از آن پیش همان رمال رفته و مرد رمال به او گفته بود که طلسم قوی برایش بستهاند و از این به بعد مشکلاتش بیشتر هم میشود، برای همین باید دعاهای قویتری بنویسد.
ماموران پی بردند مرد رمال و برادرش نسخههایی را به زن داده بودند تا شرایطش بهتر شود، اما در پی موفقیتهایی که از دست میرفت زن از دست دعانویس و برادر رمالش ناراحت بود تا اینکه آخرین بار رمال به او گفت: شوهرت تو را طلسم کرده و باید از بین برود. زن هم قبول کرده و گفته چند میلیارد تومان پول میدهم تا شوهرم را به قتل برسانید، اما آنها زیر بار نرفتند.
با بدست آمدن این اطلاعات دو برادر رمال چند روز پیش بازداشت شدند و گفتند: نسخهها را برای زن نوشتیم و پولش را گرفتیم. حتی زن آمد و برای کشتن شوهرش هم نسخه رمالی گرفت و نسخهای را که بتواند او را بکشد برایش نوشتیم، اما خودمان برای زن آن نقشه را اجرا نکردیم.
با این نتایج زن بار دیگر مورد مورد تحقیق قرار گرفت و گفت یک نفر را اجیر کرده بود تا طلسم سیاه را اجرا کند و شوهرش را بکشد. بعد هم دیگر خبری ندارد که چه اتفاقی برای مرد افتاده است.
با سرنخهای بدست آمده پلیس جنایی احتمال کمی برای زنده بودن مرد گمشده در نظر گرفته و به قتل رسیدن او محتملترین فرضیه بود تا اینکه مردی که رمالان به زن معرفی کرده بودند شناسایی و دستگیر شد.
مرد دستگیر شده در بازجوییها گفت: این زن به من بستهای داد و خواست آن را در اطراف تهران دفن کنم. البته من با این خانم اتفاقی آشنا شدم و قبل از دفن بسته که کیسه بزرگی بود آن را باز کردم و دیدم جسد یک مرد است که بدنش هم سرد بود و معلوم بود خیلی از مرگش گذشته است. جسد را در اطراف تهران دفن کردم که البته بابتش پول هم گرفتم.
در ادامه زن بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و منکر گفتههای متهم جدید پرونده شد و گفت: تا به حال با این مرد قرار نداشتم.
در ادامه روند تحقیقات در محلی که متهم جدید پرونده به ماموران نشان داده بود موهایی بدست آمد که به دستور بازپرس جنایی مورد آزمایش دیانای قرار میگیرد.
از طرفی پیج اینستاگرامی برادران رمال هم با دستور قضایی بسته شد و در پی این اتفاق افرادی که با پیج بسته روبرو شدند، اما برای دریافت نسخه مبالغ میلیونی پرداخت کرده بودند برای شکایت به دادسرایی مراجعه کردند که موضوع به اطلاع بازپرس جنایی رسید و مشخص شده است تا کنون آن پرونده ۱۰ شاکی دارد.