«ادعاهای ماسک نشاندهنده ناآگاهی شگفتانگیز او از اقتصاد و سیاست است. پیشنهادهای او به معنای کاهش حدود یکسوم کل هزینههای دولتی است – یعنی هشت برابر بیشتر از چیزی که دفتر حسابرسی عمومی (بازرس داخلی دولت) تخمین میزند بهعنوان اتلاف یا تقلب باشد. در این میان، آمریکا باید تمام هزینههای «اختیاری» را از جمله دفاع، بهداشت، آموزش و وزارت خزانهداری و بازرگانی، و همچنین برنامههایی مانند تأمین اجتماعی و مدیکر را که بهطور گسترده محبوب هستند، کاهش دهد.»
جوزف ای. استیگلیتز، اقتصاددان آمریکایی و برنده نوبل اقتصاد ۲۰۰۱ نوشت: با نزدیک شدن به انتخابات مهم ریاستجمهوری آمریکا، رقابتها به اوج خود رسیده است و ترامپ و همپیمانانش وعدههای هرچه افراطیتری درباره آنچه با قدرت خواهند کرد، میدهند.
به گزارش هم میهن، اما این وعدهها، بهویژه در مورد سیاست مالی، ناگزیر شکسته خواهند شد. در نهایت، از نظر ریاضی امکان ندارد که مالیات شرکتها و میلیاردرها کاهش یابد، برنامههای اساسی مانند دفاع و تأمین اجتماعی حفظ شود و کسری بودجه نیز کاهش یابد. برخی از وعدههای مضحکتر کمپین ترامپ از سوی ایلان ماسک ارائه شده است؛ کسی که ادعا میکند میتواند ۲تریلیون دلار از بودجه فدرال کاهش دهد.
این ادعا از کسی که شرکتهایش بهشدت به قراردادها و کمکهای دولتی متکی هستند، بسیار عجیب است (اگر وام ۴۶۵ میلیون دلاری که از دولت اوباما دریافت کرد، نبود، تسلا ممکن بود ورشکست شود).
ادعاهای ماسک نشاندهنده ناآگاهی شگفتانگیز او از اقتصاد و سیاست است. پیشنهادهای او به معنای کاهش حدود یکسوم کل هزینههای دولتی است – یعنی هشت برابر بیشتر از چیزی که دفتر حسابرسی عمومی (بازرس داخلی دولت) تخمین میزند بهعنوان اتلاف یا تقلب باشد.
در این میان، آمریکا باید تمام هزینههای «اختیاری» را از جمله دفاع، بهداشت، آموزش و وزارت خزانهداری و بازرگانی، و همچنین برنامههایی مانند تأمین اجتماعی و مدیکر را که بهطور گسترده محبوب هستند، کاهش دهد.
چنین کاهشهای شدیدی نشان میدهد که ترامپ سعی خواهد کرد کنگره را برای اعمال تغییرات عمده در این برنامهها متقاعد کند. اما منتظر نباشید. ترامپ قبلاً چهار سال برای از بین بردن «دولت اداری» وقت داشت، اما این کار را انجام نداد.
اکنون او وعدههای پوپولیستی میدهد که نهتنها کسری بودجه را کاهش نمیدهد، بلکه آن را بیش از ۷/۵تریلیون دلار در دهه آینده افزایش میدهد. چنین کاهشهای شدیدی، تأثیرات ویرانگری بر اقتصاد و جامعه ایالات متحده خواهد داشت. سیاستهای نابودگرانه همواره شکست میخورند.
همانطور که سیاست ریاضتی اندرو ملون، وزیر خزانهداری آمریکا، تحت ریاستجمهوری هربرت هوور به رکود بزرگ منجر شد، سیاستهای ریاضتی ۱۴سال حکومت محافظهکار در بریتانیا به یک دهه و نیم رکود انجامیده است.
تفاوت میان برنامههای اقتصادی ترامپ و کامالا هریس نمیتواند آشکارتر از این باشد. برنامه هریس هزینه زندگی را کاهش میدهد – با بهرهگیری از مفاد قانون کاهش تورم برای کاهش هزینه داروها و انرژی – و مسکن را مقرونبهصرفهتر میکند. در مقابل، تعرفههای ترامپ (که به منزله مالیاتی بر کالاهای وارداتی است) موجب افزایش قیمتها برای آمریکاییها، بهویژه خانوادههای با درآمد متوسط و پایین، خواهد شد.
در تقریباً هر زمینهای که کشور با چالشی مواجه است، سیاستهای ترامپ اوضاع را بدتر خواهد کرد. حتی پیش از همهگیری، امید به زندگی در ایالات متحده - که در میان اقتصادهای پیشرفته از همه پایینتر بود - در دوران ترامپ کاهش یافته بود. با هدف حذف قانون مراقبتهای مقرونبهصرفه و بخشی از قانون کاهش تورم که هزینه داروها را کاهش میدهد، ترامپ وضعیت را بدتر خواهد کرد.
همچنین، آمریکا در میان اقتصادهای پیشرفته از نظر نابرابری در صدر قرار دارد و کاهش مالیات ترامپ برای ثروتمندان این فاصله را بیشتر خواهد کرد. در مقابل، سیاستهای هریس مستقیماً بر بهبود استانداردهای زندگی طبقه متوسط تمرکز دارد.
علاوه بر بحرانهای بهداشتی و نابرابری، تغییرات اقلیمی با تلفات جانی و خسارات مالی بسیاری برای آمریکاییها همراه است. با این حال، ترامپ برای جذب کمکهای انتخاباتی از غولهای سوختهای فسیلی، وعده کاهش مقررات زیستمحیطی را داده است. این سیاست نهتنها آمریکا را در گذار به اقتصاد انرژی پاک از سایر کشورها عقب خواهد انداخت، بلکه این کشور را بار دیگر به یک طردشده بینالمللی تبدیل خواهد کرد.
اینها از جمله دلایلی است که ۲۳اقتصاددان برنده نوبل آمریکایی اخیراً نامهای علنی در حمایت از هریس امضا کردهاند. بهسختی میتوان دو اقتصاددان را پیدا کرد که بر سر موضوعی به توافق برسند، اما ما نتیجه گرفتیم که «بهطور کلی، برنامه اقتصادی هریس سلامت، سرمایهگذاری، پایداری، تابآوری، فرصتهای شغلی و عدالت در کشور ما را بهبود خواهد داد و بهطور چشمگیری برتر از برنامه اقتصادی نامطلوب ترامپ خواهد بود.»
مسائل اقتصادی تأثیر زیادی در این انتخابات دارند و ما اقتصاددانان نوبل به این نتیجه رسیدیم که، بدون شک، «کامالا هریس نگهبان بسیار بهتری برای اقتصاد ما خواهد بود.»
بسیاری از آمریکاییها بهدرستی خواهان فراموشی تمام هرجومرجها (و مرگهای اضافی ناشی از کووید-۱۹) هستند که در دوران ریاستجمهوری ترامپ حاکم بود. اما نباید این وقایع را فراموش کنیم. با ترامپ که آشکارا به دنبال انتقامگیری از آنچه «دشمنان داخلی» مینامد، و با حزب جمهوریخواه که به چیزی جز یک فرقه شخصیتی تبدیل نشده، تردیدی نیست که دور دوم ریاستجمهوری ترامپ بدتر از دور اول خواهد بود.
درحالیکه قدرت اقتصادی آمریکا بر پایههای علم و فناوری استوار است، ترامپ بارها پیشنهاد کاهشهای گسترده در بودجه تحقیقات فدرال را مطرح کرده است که این امر برای پیشرفتهای علمی بنیادی و بسیاری از بخشهای کلیدی اقتصادی پیامدهای منفی خواهد داشت. وقتی او در قدرت بود، حتی جمهوریخواهان خطرات این پیشنهادها را درک کرده و با آن مخالفت کردند. اما اکنون، سرسپردگی کامل حزب به او مشهود است.
در نامه علنی دیگری، همکاران اقتصاددان برنده نوبل و من، همراه با دانشمندان برنده نوبل (بیش از ۸۰نفر) تأکید کردیم که «افزایشهای عظیم در استانداردهای زندگی و امید به زندگی در دو قرن گذشته عمدتاً نتیجه پیشرفتهای علمی و فناوری بوده است. کامالا هریس این مسئله را میفهمد و درک میکند که حفظ رهبری آمریکا در این زمینهها به حمایت بودجهای دولت فدرال، دانشگاههای مستقل و همکاری بینالمللی نیاز دارد. هریس همچنین به نقش کلیدی مهاجران در پیشرفت علم اذعان دارد.»
متأسفانه، حتی ماسک - که شرکتهایش به علم بنیادی انجام شده توسط دیگران متکی است - کاملاً به این فکر نکرده که ریاستجمهوری ترامپ چه تأثیری بر کسبوکار او خواهد داشت. طمع کوتاهمدت - تمرکز بر کاهش مالیات و کاهش مقررات - بسیاری از رؤسای صنعت و امور مالی را به تیم ترامپ جذب کرده است.
ترامپ در حال ارائه نوعی سرمایهداری رانتخواری و رفاقتی است که حتی اگر برای ماسک و دیگر میلیاردرها خوب باشد، برای بقیه ما خوب نخواهد بود. اما هریس، حداقل، امید به ایجاد اقتصادی مقاومتر، فراگیرتر و دارای رشد سریعتر را مطرح میکند؛ اقتصادی که عملکرد بهتری نسبت به سرمایهداری رفاقتی دارد و مزایای رشد را بهطور عادلانهتری تقسیم میکند.