«درصدی هم هستند که برایشان آزادیهای سیاسی و اجتماعی مهم است، اما این تعداد ۵۰ درصد نیستند. نکته آن است که علت عدم رفع مشکلات اقتصادی، نبود وفاق است؛ به این معنا که نوعی پوپولیسم مخرب به اصطلاح سیاسی در اردوگاههای سیاسی کشور وجود دارد به همین دلیل وقتی مسئلهای مطرح میشود گروههای سیاسی به جای ارائه راهکار با یکدیگر مقابله کرده و میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند.»
محمدجواد ظریف روز گذشته در آیین آغاز به کار مرکز ارتباط (Focal Point) اتاقهای بازرگانی کشورهای عضو مجمع گفتوگوی همکاری آسیا (ACD) در جمع فعالان اقتصادی و اعضای اتاق اصفهان سخنرانی کرد. شاید بتوان گفت یکی از قابلتاملترین بخش اظهارات ظریف در سخنرانیهای دیروز او، توجه به جمعیت ۵۰ درصدی افرادی بود که پای صندوقهای رای حاضر نشدند. در واقع تاکید بر جلب همراهی این بخش جامعه برای ایجاد وفاق و آشتی مردم با حاکمیت آنچنان که ظریف از آن سخن گفته، نیازمند توجه ویژه به خواست و مطالبات مردم از یک سو و اجرایی کردن این مطالبات دارد.
به گزارش هم میهن، محمدجواد ظریف روز گذشته در آیین آغاز به کار مرکز ارتباط (Focal Point) اتاقهای بازرگانی کشورهای عضو مجمع گفتوگوی همکاری آسیا (ACD) در جمع فعالان اقتصادی و اعضای اتاق اصفهان سخنرانی کرد و از لزوم توجه به افرادی گفت که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر مشارکت نکردند.
او اظهار کرد: «نگاه ما باید معطوف به همه ذینفعان باشد و این نگاه مسیری قابل دوام و پایدار میسازد، لازم است بپذیریم که مردم صاحب اختیار و نکته اتکای ما بعد از خدا هستند. ما باید بپذیریم بخشی از مردم کشور از کارنامه ما راضی نیستند و باید رضایت آنها را حاصل کنیم، انتخاب دکتر پزشکیان بسیار هوشمندانه بود، اما باید بپذیریم حدود ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند و وظیفه ما این است که وفاق بین حاکمیت و مردم را ایجاد کنیم.»
ظریف به این موضوع هم اشاره کرد که وفاق تنها میان حاکمان نیست: «حدود ۲۰ درصد مردم به نامزد مخالف و حدود ۳۰ درصد نیز به رئیسجمهور رای دادند، اما ۵۰ درصد رای ندادند و ما باید تلاش کنیم اکثریتی که در انتخابات شرکت نکردند را با خود همراه کنیم. در این دوره ایران نیازمند نگاه دقیق و ایجاد وفاق نهتنها در سطح حاکمیت و ملی که در سطح بینالمللی بوده و این امر نیازمند اجماع، همراهی و هماهنگی در داخل کشور، کاهش تنش و افزایش تعامل با بخش خصوصی است. مشکلات ما مرتفع نخواهد شد اگر ما آماده شنیدن نظرات و سپس واگذاری اختیارات به استانها و تمرکززدایی نباشیم.»
معاون راهبردی رئیسجمهور همچنین دیروز در مراسم تودیع و معارفه استاندار اصفهان هم حضور یافت و در این مراسم از حق مردم گفت: ما صاحب اختیار آنها (مردم) نیستیم و این مردم هستند که در تمام ۴۵ سال گذشته ایستادگی کردهاند، اما از کشور و انقلابشان روی برنگردانده و در تمام هجومها از کشورشان دفاع کردهاند.
ظریف تاکید کرد که همه ما در یک کشتی هستیم و مشکلاتی چون معیشت، آب، آلودگی هوا برای همه ما وجود دارد. با این وفاق به همه چیز خواهیم رسید: «به مردم خیلی بدهکاریم. مردم برای مشکلات راهحلها دارند، مشکلات را میدانند و باید طرف مشورت ما باشند. نباید منتظر دستور تهران باشیم. دستور از مردم میرسد. آنها هستند که ما را سرپا نگه داشتهاند. اگر آنها را باور کنیم به راهحل میرسیم، مردم لایق بهتر از اینها هستند.»
او از مشکلات آب گفت: «در این روزگار چارهای جز حل مشکلات در کنار هم نداریم. نهتنها اصفهان، بلکه در کنار هم با خوزستان، چهارمحال و تمام کشور. مشکل آب؛ مشکل کل کشور است. با استفاده از همه اقشار مردم اصفهان و مدیران جوان کشور که روح تازهای به استان و کشور میدهند، موفق میشویم.»
شاید بتوان گفت یکی از قابلتاملترین بخش اظهارات ظریف در سخنرانیهای دیروز او، توجه به جمعیت ۵۰ درصدی افرادی بود که پای صندوقهای رای حاضر نشدند. در واقع تاکید بر جلب همراهی این بخش جامعه برای ایجاد وفاق و آشتی مردم با حاکمیت آنچنان که ظریف از آن سخن گفته، نیازمند توجه ویژه به خواست و مطالبات مردم از یک سو و اجرایی کردن این مطالبات دارد.
محمد نعیمیپور، عضو جبهه مشارکت و نماینده مجلس ششم دراینباره میگوید: «مسئله وفاق که شعار آقای پزشکیان بوده و در سیاست داخلی و سیاست بینالملل آن را مورد توجه قرار داده، موضوع مهمی است که ناشی از وضعیت سیاست داخلی ما و سیاست بینالمللی در ۴۰ سال گذشته بوده است. در این مدت توجهها بیشتر معطوف به کشمکش سلیقههای سیاسی مختلف در کشور و مبارزه با قطبهای اصلی قدرت در دنیا بهویژه قدرتهای غربی شده بود. این شرایط وضعیتی را ایجاد کرد که نیازمند همکاری و سازگاری نشان دادن از سوی مردم بود اما در عمل فضای ایجادشده در جامعه پرتنش و ناامیدکننده بود.»
او ادامه میدهد: «دکتر پزشکیان در چنین شرایطی بر سر کار آمده و اعلام کرد که ما باید بتوانیم مشکلاتمان را از طریق همکاری و سازگاری در سطح داخلی و بینالمللی حل کنیم. هر فردی هم با رویکرد و سلیقه خود سعی در تسهیل اجرایی کردن این سخن دارد. من فکر میکنم این سخن پزشکیان کاملاً ملموس و قابل درک برای همگان است. توجه کنید که دشمنتراشی کردن در داخل و خارج از کشور کارساز نیست. امروزه اصولگرا دشمن خود را اصلاحطلب میداند و برعکس، به همین دلیل هم موضوع وفاق ملی بسیار جدی است.»
نماینده پیشین مجلس ضمن طرح این سوال که آیا به عنوان نیروهای سیاسی یا نیروهای موثر در سیاست ایران حاضر هستیم بر سر ایران همکاری کرده و از یکدستسازی دست برداریم؟ اضافه میکند: «آیا حاضریم برای ایران همکاری کرده و از همه توان کشور برای پیشبرد و توسعه استفاده کنیم؟ این مبارزات و درگیریها چه در سطح داخلی و چه در سطح خارجی تنها موقعیتها و فرصتها را از ما گرفته است. این درگیریها برای ایران و برای جمهوری اسلامی چه دستاوردی داشته است؟ اصل بحث پزشکیان همین موضوع است.»
نعیمیپور به این موضوع هم اشاره میکند که وفاق ملی به چگونگی حل مشکلات کشور برای رسیدن به احساس همدلی با ساختار حاکم میپردازد: «این درحالیست که جریان تندرو که اندکی دستش از قدرت کوتاه شده و حتی جریان مقابل آن وفاق را به معنای بازگشت خود به قدرت و حضور خود تفسیر میکند، رسیدن به راههای موثر برای منافع کشور مدنظرشان نیست. متاسفانه برخی جریانات سیاسی وفاق را بهانهای کردهاند که سیاست و سلیقه خود را پیش برده و به نفی دیگران بپردازند. درحالیکه پزشکیان میگوید برای منافع ایران همکاری کنیم تا بتوانیم کشور را بسازیم و با جهان هم تعامل کنیم تا از این رهگذر مشکلات مردم رفع شود.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب نسبت به این موضوع که آمار افرادی که در انتخابات شرکت نکردهاند ۵۰ درصد اعلام شده را مورد انتقاد قرار میدهد: «با غلو کردن مشکلات کشور حل نمیشود و تنها باید بر واقعیات تمرکز کرد. این آمار ۵۰ درصدی از کجا آمده است؟ باید بگویند که چرا به این عدد استناد میشود؟ در کدام کشور ۱۰۰ درصد مردم رای میدهند؟ به نظر من متوسط شرکت مردم ایران در انتخابات ۶۵ درصد بوده و هرگز ۱۰۰ درصد نبوده است. بنابراین باید این موضوع را شفاف کنند که چرا به ۵۰ درصد استناد میکنند؟ ۵۰ درصد عدد بزرگی است، چرا باید این کار را بکنیم؟»
او معتقد است دلیل اکثر افراد قهرکرده با صندوقهای رای، مشکلات اقتصادی و معیشتی است و این مسئله در اکثر نظرسنجیها به اثبات رسیده است: «البته درصدی هم هستند که برایشان آزادیهای سیاسی و اجتماعی مهم است اما این تعداد ۵۰ درصد نیستند. نکته آن است که علتعدم رفع مشکلات اقتصادی، نبود وفاق است؛ به این معنا که نوعی پوپولیسم مخرب به اصطلاح سیاسی در اردوگاههای سیاسی کشور وجود دارد به همین دلیل وقتی مسئلهای مطرح میشود گروههای سیاسی به جای ارائه راهکار با یکدیگر مقابله کرده و میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند.»
نعیمیپور این را هم میگوید که از زمان روی کارآمدن پزشکیان گروههای تندرو سعی میکنند فضای سیاسی را با ادبیات خود پر کنند و بر اساس آن طرف مقابل خود را بزنند بدون آنکه برایشان مهم باشد این رفتار آنها چه تاثیری بر اقتصاد کشور میگذارد.
او علت سهمخواهی جریانات مختلف را ماندگاری در قدرت بدون توجه به منافع مردم میداند: «مثلاً در موضوع گشت ارشاد که حتماً هم باید جلوی آن گرفته شود، عدهای دوست دارند گشت ارشاد باشد تا بگویند آنچه ما میخواهیم نیست بدون آنکه برایشان مهم باشد که چنین روندی به کجا ختم میشود.»
نماینده پیشین مجلس تاکید میکند که وفاق ملی باید حول این موضوع باشد که مردم ایران به آرامش یکدست سیاست در اقتصاد، سیاست و فضای مجازی برسند و رسانهها هم از ایجاد تنش و التهاب در جامعه حذر کنند: «امروز یکی از مهمترین موضوعات کشور این است که آیا اسرائیل نسبت به یک حمله بزرگ اقدام میکند و ایران درگیر جنگ میشود یا نه؟
اینکه چه فردی وزیر و مدیرکل شود خیلی هم برای جامعه مهم نیست. در چنین فضایی باید ذهن مردم را نسبت به خسارات جنگ آگاه و اعلام کرد که باید چه کنیم تا دشمن بر کشور ما طمع نکند. بنابراین وفاق به معنای همراهی و همدلی با جناح مشخص نیست بلکه وفاق برای ایران و حل مشکلات مردم است و باید نسبت به حل مسائل مردم اقدام کرد. همچنین وفاق حکومت با مردم هم برای استحکام و دور نگه داشتن طمع دشمن نسبت به ایران ضروری است. هر زمان به این نقطه رسیدیم وفاق معنا مییابد.»
سیدرضا اکرمی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و مشاور عالی وزیر کشور در دولت روحانی هم معتقد است که در اولین قدم ضروری است مسئولان کشور زمان اقدامات مسئولیت خود را بررسی کرده و قصورهایی که احتمالاً داشتهاند را بپذیرند و برای حل مسائل راهکار ارائه دهند.
او بههممیهن میگوید: «در مکتب اسلام یک بحثی داریم که میگوید «لِکُلِّ شَیْء آفَةٌ» یعنی هر چیزی آفت و آسیبی دارد که باعث میشود آن مسئله کارآمدی نداشته باشد. یعنی در اسلام عزیز ما باید آسیبشناسی و آفتشناسی را جزو اقدامات روزمره خود قرار داده و بررسی کنیم که آیا تصمیمات ما نتیجه مثبتی داشته است یا خیر.
اما نکته بعدی ایجاد نظام جمهوری اسلامی بر پایه شعار «نه شرقی، نه غربی» است؛ در واقع جمهوری اسلامی بر استقلال و خودکفایی تمرکز داشته و بر همین مبنا هم تصمیم میگیرد. اما این ایده «نه شرقی، نه غربی» آرمان است و در مقام عمل شاهدیم که بسیاری از کشورها پذیرای آن نیستند. بنابراین با دشواریهایی مواجه میشویم که برای رفع آنها باید تدبیری بیاندیشیم. »
این فعال سیاسی اصولگرا ادامه میدهد: «دشمنان ما این رویکرد را نمیپذیرند و به همین دلیل هم دست به تحریم و جنگ و… زدند. در داخل هم عدهای پرتوقع هستند؛ یعنی آرمانی فکر و عمل میکنند. آنها میگویند در جامعه نباید بیکار، بیمار، فقیر، بیسواد و… وجود داشته باشد. این مسائل آرمانی هستند اما برای واقعی کردن آنها نیازمند تعاونی هستیم و باید از امکانات موجود استفاده کنیم.»
اکرمی تاکید میکند که باید راهکاری داشته باشیم تا مردم تنها باسواد نباشند بلکه مهارت و هنر داشته باشند: «یعنی جوانان باید متوجه باشند که محفوظات و معلومات به تنهایی کارساز نیستند و لازم است که مهارت هم داشته باشند و همراه با آرمان و اخلاق کار کنند. به عنوان مثال ایدهآل ما این بود که در کشور حداقل ۲۵ درصد تعاونی داشته باشیم اما این عدد از ۵ درصد تجاوز نکرده است.»
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز علت برخی معضلات را نبود برنامهریزی برای اقدام میداند: «نمیشود که اقتصاد و درآمد کشور درست نباشد و توقع هم داشته باشیم. حقیقت آن است که برخی مسائل آرمانی و واقعیت را از یکدیگر تفکیک نمیکنند. یعنی به این دلیل که آرمانها جواب نمیدهند به واقعیات هم توجه نمیکنند.»
او این را هم میگوید که امروز بیشترین نقد موجود در جامعه نقد سیاسی است. یعنی از رؤسایجمهور و وزرا انتقاد میکنیم: «درحالیکه ما باید نقد را از خودمان شروع کنیم و بپرسیم که به عنوان یک شهروند به وظیفه شکلگیری فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و دینی خود به درستی عمل میکنیم یا خیر.»
این فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که در دانشگاه، آموزش و پرورش و… باید از ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکتنکردهاند علت این موضوع را پرسید: «باید بررسی کرد که آیا علت اینعدم مشارکت در برآورده نشدن توقعاتشان بوده است یا اینکه مقصر مشکلات را دولت میدانند و به همین دلیل هم در انتخابات شرکت نمیکنند. تکلیف برای سرنوشت کشور یک مسئله است و انتقاد و نقد سازنده هم مقوله دیگری است. در واقع هر کسی که نقدی را مطرح میکند باید طرح و پیشنهاد هم داشته باشد. نقد و انتقاد در همه جهان وجود دارد.»
او میافزاید: «باید بررسی کرد آیا افرادی که در انتخابات شرکت نکردهاند ایرادهایشان تنها مربوط به دستگاه اجرایی و قانونی کشور است یا اینکه نقدی منصفانه داشته و میگویند ما هم کوتاهی کردهایم، پرتوقع بودهایم و اشکال داریم. این افراد باید راهحل داشته باشند و به این موضوع توجه کنند که اولاً انتخابات اخیر دومرحلهای شد و ثانیاً شرکتکنندگان در مرحله دوم بیشتر از شرکتکنندگان در مرحله اول بودهاند که این مسئله استثنایی بوده و تا به حال هرگز چنین مسئلهای را نداشتهایم. آنها باید توجه کنند که مردم احساس کردهاند فردی که در مرحله دوم به او رای دادند برای برآورده کردن خواستههایشان مطلوبتر است.»
اکرمی این را هم میگوید که راهحلهای ارائهشده نباید آرمانی باشند به این معنا که ما باید آرمانی بیاندیشیم ولی به واقعیات جامعه هم توجه کنیم. او در پاسخ به این سوال که رفع فیلترینگ و جمعآوری گشتهای ارشاد از مطالبات مردم هستند، آیا برای ایجاد وفاق ملی عمل به این خواستههای مردم ضروری است یا خیر؟ میگوید: «مسائل را دانشگاهی و طبقهای نکنید، اصلاً جامعه ما جامعه ناراحت و ناراضیآی است و مردم اضطراب دارند زیرا در جامعه ما تبعیض و تحقیر وجود دارد.
گاهی فکر میکنمای کاش تمام رؤسایجمهور، قوه قضائیه، مجلس و نمایندگان مجلس که در قید حیات هستند اقداماتی را که در دوران خدمت خود انجام دادهاند بررسی کنند. مگر میشود من که ۵ دوره نماینده مجلس بودهام بگویم که هیچ تقصیر و قصوری در کارهایم نداشتهام. مسئولان باید برای ایجاد وفاق بعد از پذیرش قصورهایشان تدبیری بیاندیشند زیرا این موضوع با فرافکنی حل نمیشود.»