بادامچیان درباره حصر موسوی و کروبی گفت: این آقایان (موسوی و کروبی) در آن جایی که مشکلات ایجاد کردند، اما آنها دیگر مدتهاست که در حصر نیستند؛ و این محدودیت آنها بیشتر به خاطر محافظت است وگرنه اینها دیگر تاثیری در جامعه ندارند.
دبیرکل موتلفه درباره انتصابات پزشکیان گفت: هر کس بیاید سر کار باید بر اساس قانون اساسی انجام وظیفه کند. در آمریکا هم دویست و خردهای سال است یک قانون اساسی دارند هزار تا اشکال دارد. هنوز هیچکس نیست که بگوید من قانون اساسی را نقض میکنم.قانون اساسی جایگاه ولایت فقیه یا جایگاه احزاب و تشکلها را قبول دارد. خُب یعنی چه؟ یعنی موافق، یعنی مخالف. اتفاقا در داخل کشور ما همه این گروهها با همه این حرفها یک نوع حریم نسبت به هم رعایت میکنند. همهشان. نه فکر کنید من فقط یک گروه را میگویم. ولی خُب من روش جناب آقای پزشکیان را در انتصابات نمیپذیرم. قبول ندارم. حالا یکی با لحن تند میگوید یکی با لحن آرام میگوید.
به گزارش خبرآنلاین، اسدالله بادامچیان افزود: در بخش عمده توانست این کار را بکند. ببینید وفاق همین است که طوری انجام بدهیم که همه موافقت داشته باشند. موافقت یعنی چه؟ در انتخابات گذشته شورای نگهبان آمد یک مجموعهای را گذاشت که دیگر کسـی حرف و اعتراضی نداشت. به فرموده امام که سال ۴۲ به ما فرمود شما حزب شدید، اکثریت و اقلیت پیدا میکنید. اکثریت، اقلیت را اقناع کند نه اسکات.
اینکه بگوییم حرف نزن ساکت شو، نه! اگر میخواهیم وفاق داشته باشیم باید یک برآیند مشترک را بگیریم. انتصابات آقای پزشکیان در بعضـی از افرادش وفاق مشترک را داشت. یعنی مثلا جناب آقای دکتر عراقچی را گذاشتند ما هم همه به ایشان رای دادیم. آقای اتابک را گذاشتند و چند نفر دیگر. درست است که من به هر نوزده نفر وزیر پیام تبریک دادم و محبت هم کردند جواب دادند ولی در عین حال بعضـی از اینها مورد توافق نیست وقتی مورد توافق جمع نیست، برآیند مشترک نیست، همین نقدی که من الان دارم به این فردی که وزیر محترم که اختیار با خودشان است بگذارند، مشکلی نیست اما من دعوا با او ندارم.
میگویم شما ممکن است بخواهید از این استفاده کنید اما در یک جای دیگر نه در وزارت فرهنگ و ارشاد که کارش ارشاد و فرهنگ است و صدای بقیه را در میآورد و شما هم جوابی نداری بدهی. بعضی از این وزرا هم همین شدند. اینها را هم میتوانست این سه چهار پنج تا ...
بادامچیان در خصوص اصلاح اقتصاد کشور اظهار کرد: ما معتقدیم که اصلاح اقتصاد کشور چند راه اصلی دارد. یکی و مهمترین آن، بودجه است. اگر بودجه درست شکل بگیرد یعنی بر طبق اصل ۵۲ قانون اساسی کلیه دریافتها، نه درآمد دولت، در بودجه بیاید وکلیه هزینهها در بودجه بیاید و مجلس نظارت کند که این هزینه و دریافت درست است یا غلط و بودجه تراز شود موفق خواهیم بود.
وی گفت: چون شما در بودجه کل دریافتهاتان کامل نمیآید. کل هزینهها هم نمیآید. این را همه میدانند،دولت و مجلس هم میدانند ، منتها مدارا میکنند با هم دیگر. خُب این علت باعث میشود که دریافتهای دولت کاملا به حساب دولت ریخته نمیشود. همین که آقای پزشکیان آمد گفت که شرکتهای دولتی زیانده باید تکلیفشان روشن شود حرف کاملا منطقی است. این همان پیشنهادی است که در بودجه به دولت دادهایم. شما از سه هزار و خردهای شرکت دولتی، پانصد و خردهای زیر نظر دیوان محاسبات است.
بقیه میگویند ما زیان میکنیم. اکثرشان خلاف واقع میگویند یا بخشـی هم بر اثر عدم مدیریت است، چون رفتهاند عناصر باندی خودشان را گذاشتهاند بالاخره هیات مدیره حقوقهای حسابی میگیرد و این باعث شده که آخر سال که میشود اصلا درآمدشان را مخفی میکنند و به دولت نمیدهند.
دبیرکل موتلفه درباره دولت سایه اظهار کرد: من اصلا نمیدانم دولت سایه را چرا باید بکار ببریم ولی اگر مقصود از این عناوین این است که یک مجموعهای میگوید این دولت نمیتواند این کار را بکند اگر من باشم این کار را میکنم این زیاد است دیگر. همه مجموعههای سیاسی، دولت در سایه هستند.
یعنی همه اینها میخواهند بیایند در مجلس رای بگیرند بعد هم دولت را بگیرند. پس همهشان هستند. من هم نمیآیم نسبت به مثلا جناب آقای جلیلی یا مثلا بخش پایداری و اینها موضعگیری بکنم. شما میدانید من اصلا نسبت به اشخاص موضعگیری نمیکنم اگر هم نکته ای دارم بحث میکنم، نقد میکنم یا ترسیم وضعیت موجود میکنم نه این است که به قول خودمان بیاییم جبهه متخاصم و متخالف و چه برسد به متضاد، اینها را تشکیل بدهم. در همین کشور هستند دیگر. این چند سال خیلیها کوشیدند که یکدست کنند. شده؟ امکان ندارد. خلق الانسان بالتفاوت.
وی افزود: من آقای جلیلی را لیدر نمیدانم؛ لغت لیدر را قبول ندارم. چون بیگانه است.
مبنای لغت لیدر در لاتین معنای رهبر نمیدهد. رهبر آن کسـی است که جلو است و دارد هدایت میکند. به این علت من اصلا جلیلی را لیدر نمی دانم آقای جلیلی هم برای یک مجموعهای مورد توجه کسانی است که سالهاست دارند در این مملکت زندگی میکنند. لذا من اصلا وارد موضعگیریهای اشخاص با این و با آن نمی شوم و سیاست های کلان نظام را دنبال میکنم.
بادامچیان درباره حصر موسوی و کروبی گفت: این آقایان( موسوی و کروبی ) در آن جایی که مشکلات ایجاد کردند در یک روزگاری شعار میدادند که باید اعدام گردند. ما در مجلس هشتم بودیم. من به دوستان گفتم که نظام اعدام کننده اینها نیست منتها خب شعار هم میدادند. اشتباهاتی که هر دو کردند فراوان است. راه اشتباه که ادامه دادند. حالا آقای کروبی که با ما از قبل از انقلاب در جنبه مبارزه بوده است. در زندان هم با ما جزو نقل فتواییها بود ولی خوب بعد این مسیر اشتباهی که رفت، اشتباه کرد.
بعد هم الان اینها حصـر نیستند. اینها را میروند می بینند، همه کار میکنند. یک دلیل حصر این است که این احتمال داده میشد دیگران اینها را به قتل برسانند و به پای جمهوری اسلامی بگذارند.
وی افزود: حصراینها دیگر تمام شده. آنها دیگر مدتهاست که در حصر نیستند. مگر اکنون آقای خاتمی در حصر است که نمیتواند بیاید در انتخابات شرکت کند؟ توده مردم اینها را قبول ندارند. بی رو دربایستی من به شما بگویم نه اینکه من با آقای خاتمی هم رفیقیم ...
صراحتا و دقیق به شما بگویم نه کسـی دنبال این است ببیند آقای خاتمی چه میگوید. نه دنبال این است ببیند آقای کروبی چه میگوید. نه دیگر دنبال این است که آقای مهندس موسوی چه میگوید.
اشتباه اینها این است که به جای اینکه بگذارند اینها در این آخر دوران زندگی که سن رفته بالا ( انشاءلله خداوند عمرشان را طولانی بگرداند، من دنبال فوت کسی نیستم ) بگذارند اینها کمی آرام زندگی کنند و بعد هم با آرامش از دنیا بروند مثل آقای مهندس بازرگان.