گرد و غبار در سالهای اخیر استانهای مختلف کشور را تحت تاثیر قرار داده و علاوه بر خسارتهای اقتصادی، سلامت مردم را نیز با تهدیدات جدی مواجه کرده است. در این میان، پنج استان خراسان جنوبی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان، غبارخیزترین استانهای کشور اعلام شدهاند.
گرد و غبار در سالهای اخیر مهمان ناخوانده تعدادی از استانهای کشور بوده است و در مقاطعی از سال، زندگی مردم را کمابیش مختل میکند. خراسان جنوبی نیز از جلمه استانهایی است که بیشترین درگیری را با این پدیده دارند. مسئولان این استان اخیراً از اقداماتی برای کنترل معضل گرد و غبار و پیشگیری از غبارخیزی در کانونهای بحرانی استان میگویند.
به گزارش تجارت نیوز، همین امروز محمدحاتمی، مدیر کل محیط زیست خراسان جنوبی، از اختصاص دو میلیارد تومان برای مقابله با این پدیده خبر داده؛ به گفته او بخشی از این بودجه، صرف اجرای طرح «قرق حفاظت و مدیریت چرا» در هشت هزار هکتار از کانونهای بحرانی شده است که متاثر از فرسایش بادی هستند.
او هدف از اجرای این طرح را نیز استفاده از نیروهای محلی برای نظارت بر چرای غیرمجاز دام و تخریب پوشش گیاهی در کانونهای غبارخیز استان اعلام کرده است. همچنین پیش از این نیز سازمان محیط زیست خراسان جنوبی، از احداث هلالی آبگیر و بذرپاشی برای تثبیت این کانونها خبر داده بود.
آنگونه که ایرنا گزارش داده است، تابستان امسال تقویت بادهای ۱۲۰روزه در شرق کشور، وزش باد شدید و خیزش گرد و خاک را تشدید کرده؛ این اتفاق به کاهش کیفیت هوا در اغلب شهرهای استان خراسان جنوبی منجر شده و کیفیت هوای برخی از شهرها را در مقاطعی به وضعیت خطرناک رسانده است. آمارها نیز نشان میدهد ۳۰ تا ۳۵ درصد گرد و غبار موجود در استان خراسان جنوبی منشاء داخلی دارد و ۶۰ تا ۷۰ درصد آن دارای منشاء خارجی است.
پیدایش چنین شرایطی هم سلامت و جان مردم را با خطر مواجه میکند و هم ضررهای اقتصادی بسیاری در پی دارد. چندی پیش، علیرضا نصرآبادی مدیرکل منابع طبیعی خراسان جنوبی اعلام کرده بود، گرد و غبار حاصل از فرسایش بادی، سالانه بیشتر از ۸۲ میلیارد و ۸۹۰ میلیون تومان خسارت به زیرساختهای استان وارد میکند.
به گفته او، ۴۱ کانون بحرانی فرسایش بادی در استان وجود دارد که مساحت آنها به حدود دو میلیون و ۱۳۶ هزار هکتار میرسد.
هرچند برخی از مسئولان استانی نقش «خشکسالی» چندساله و تغییر اقلیم را در شکلگیری وضعیت کنونی بسیار موثر میپندارند، اما نصرآبادی مدیریت نادرست در مناطق خشک، دخالت بیرویه انسان در زیستبوم و از بین رفتن پوشش گیاهی و همچنین تولید گازهای گلخانهای را نیز در این زمینه دخیل میداند.
در همین زمینه، حمیدرضا پیروان، استاد زمینشناسی و رئیس گروه پژوهشی «مهندسی حفاظت خاک و آب» در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور، در گفتگو با تجارتنیوز تاکید میکند خشکسالی عامل نخست شکلگیری و گسترش کانونهای بحرانی گرد و غبار نیست و عملکرد انسانی در این زمینه نقش پررنگتری دارد. او شکلگیری نظام جامعی برای مدیریت منابع آبی، اعمال دیپلماسی آب و روشهایی، چون تعریف معیشت جایگزین را برای مقابله با شرایط موجود ضروری میداند. به گفته پیروان، تنها بر اثر فرسایش «بادی» خاک، سالانه حدود ۱۰ میلیارد دلار خسارت به کشور تحمیل میشود.
متن کامل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
*مساله گرد و غبار برخی استانها از جمله خراسان جنوبی را بیشتر از مناطق دیگر متاثر کرده است. مسئولان این استان تاکنون به اقداماتی، چون «قرق حفاظت و مدیریت چرا»، «احداث آبگیر» و «بذرپاشی»، برای مقابله با این پدیده اشاره کردهاند. اما آیا با چنین راهکارهایی میتوان معضل گرد و غبار را کنترل کرد؟
به عنوان راهحلهای کوتاهمدت و احیاگر بله میتوانند موثر باشند، اما کافی نیستند. در واقع، اقدامات پیشگیرانه در خصوص گرد و غبار و فرسایش بادی را در یک دستهبندی کلی میتوان به دو نوع کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم کرد. طرحهایی مانند قرق حفاظتی که در عرصههای منابع طبیعی اجرایی میشوند در دسته نخست قرار میگیرند و به طور موقت میتوان آنها را اعمال کرد.
پس از اقدامات پیشگیرانه نیز، امکان اجرای طرحهایی مانند احداث آبگیر و بذرپاشی وجود دارد که از جنبه احیاکنندگی برخوردارند. چنین طرحهایی در مناطقی اجرا میشوند که استعداد رویش گیاه را از دست دادهاند و حالا به کانون گرد و غبار تبدیل شدهاند. در چنین مناطقی میتوان با روش بذرپاشی، پوشش گیاهی ایجاد کرد. البته شرط مهم این است که منابع آب در این حوزههای بیابانی را حتماً باید به روش آبخیزداری تامین کرد. به این معنا که متولیان امر باید آب حاصل از بارشهای ناگهانی در محل را با استفاده از روشهای آبخیزداری ذخیره و از آن برای آبیاری پوشش گیاهی استفاده کنند.
در این صورت است که خاک احیا میشود و میتواند در برابر جریان باد مقاومت کند. اما متاسفانه در مواردی دیده میشود که مسئولان پوشش گیاهی ایجادشده را با استفاده از منابع آبی دیگری آبیاری میکنند که مقرونبهصرفه نیست و در سطح وسیعی نمیتوان آن را اجرایی کرد.
*اشاره کردید که طرحهایی مانند قرق حفاظتی را به طور موقت میتوان اجرا کرد. چه عاملی باعث میشود اجرای بلندمدت آنها امکانپذیر نباشد؟
به طور کلی نمیتوان همه اراضی و منابع طبیعی کشور را به گونهای تحت قرق و حفاظت قرار داد که بهرهبردار امکان استفاده از آن را نداشته باشد. چنین طرحهایی به صورت موقت و در مناطق محدودی که در شرایط بحرانی قرار دارند قابل اجرا هستند.
به هر حال بهرهبرداران منابع طبیعی و اراضی کشاورزی باید از جنبههای اقتصادی آنها منتفع شوند؛ چراکه معیشت آنها به این موضوع وابسته است. نمیتوان سادهترین راه را که قرق کردن و ممنوعیت بهرهبرداری از منابع طبیعی است برای کنترل گرد و غبار در خراسان جنوبی یا هر استان دیگری انتخاب کرد. باید توجه داشت که بسیاری از کانونهای بحران در مناطق مختلف کشور، بر اثر اشتباهات مدیریتی ایجاد شدهاند.
برای مثال، منطقه هندیجان خوزستان که در سالهای گذشته به یکی از کانونهای گرد و غبار تبدیل شده بود، پیش از احداث سدهای متوالی روی رودخانه زهره، از پوشش گیاهی چشمگیری برخوردار بود. اما با محدودیت منابع آبی در بالادست، حقابه پاییندست پرداخت نشد؛ نتیجه آن هم شکلگیری کانون گرد و غبار در منطقه بود. البته پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور، یک طرح الگویی را در هندیجان اجرا کرده است تا با استفاده از روشهای بیولوژیک و آبخیزداری، پوشش گیاهی منطقه را احیا کند و اوضاع را بهبود بخشد.
*در کنار راهکارهای موقتی که اشاره کردید، راهحل بلندمدتی که میتواند گرد و غبار را در خراسان جنوبی و در کل کشور کنترل کند چه میتواند باشد؟
بحث اصلی در این زمینه، شکلگیری نظام جامعی برای مدیریت منابع آبی در سطح حوزههای آبخیز کشور است؛ به این معنا که همه منابع و مصارف آب باید تحت مدیریتی یکپارچه و منسجم قرار بگیرند تا حقابههای بالادست، میاندست و پاییندست حوزههای آبخیز رعایت شود. در این میان باید سهم آب شرب، کشاورزی و صنعت در هر منطقه محاسبه و بر اساس ظرفیتهای محلی تخصیص یابد. تصویب قانون جامع آبخیزداری و در ادامه اجرای آن گام مهمی در این زمینه است که میتوان بر اساس آن منابع پایه از جمله منابع آب را مدیریت کرد.
*در زمینه هدررفت منابع آبی، انتقادات زیادی به بخش کشاورزی وارد میشود. میتوان گفت در زمینه شکلگیری کانونهای گرد و غبار نیز رد پای این بخش دیده میشود؟
بله، کشاورزان باید اقداماتی را تحت عنوان کشاورزی حفاظتی اجرایی کنند تا شرایط بهبود یابد. البته مسئولیت تدوین الگوهای اجرایی در این زمینه بر عهده دولت است. بهویژه اراضی دیم باید در اولویت اجرای این روشها قرار بگیرند، چون اینگونه اراضی فرسایش زیادی دارند و اگر مدیریت منابع آب و خاک در مورد آنها اعمال نشود، بعد از مدتی رها شده و به منشاء تولید رسوب و گرد و غبار تبدیل میشوند.
*به نظر میرسد معیشت جایگزین نیز میتواند در این زمینه کمککننده باشد تا به طور کلی بهرهبرداری از منابع طبیعی و اراضی برای دامداری و کشاورزی کاهش یابد.
بله، بدون شک یکی از راهکارهای مهم در فرایند کنترل کانونهای بحرانی گرد و غبار همین مورد است. مدیران کشور باید به این باور برسند که حفاظت از آب، خاک و منابع طبیعی، بدون توجه به معیشت مردم ممکن نیست. بهرهبرداران، یا باید از منافع اقتصادی این منابع منتفع شوند یا معیشت جایگزین داشته باشند. اکنون کانونهای بحرانی گرد و غبار در سطح کشور شناسایی شدهاند و دولت باید در این مناطق، طرحهای اشتغالزایی را تعریف و اجرایی کند. برای استانی مانند خراسان جنوبی یکی از موارد جایگزین میتواند اکوتوریسم باشد.
*برخی از مسئولان استانی برای مثال در خراسان جنوبی، بر نقش خشکسالی در شکلگیری کانونهای بحرانی گرد و غبار تاکید زیادی دارند. اما شما به اشتباهات مدیریتی نیز اشاره کردید. کدام یک تاثیر بیشتری در وضعیت فعلی دارند؟
خشکسالی در شکلگیری این کانونها موثر بوده است، اما نه به عنوان عامل نخست. مدیریت آب در داخل و خارج کشور، نقش مهمتری در پیدایش این شرایط دارد. از یک سو، در داخل کشور حقابه مناطق پاییندست به دلیل سدسازیهای بیرویه در مناطق بالادست رعایت نمیشود. از سوی دیگر، کشورهای منطقه، چون ترکیه و افغانستان نیز با سدسازی، حقابه رودخانههای ایران را نمیدهند. همان اتفاقی که در شرق کشور و در سیستان و بلوچستان، در مورد هیرمند و خشکی هامون رخ داد، با سدسازیهای ترکیه در غرب ایران نیز در حال تکرار است. در اینجا دیپلماسی آب اهمیت زیادی مییابد که دولت باید آن را فعال کند. در غیر این صورت، در آینده نهچندان دور، استانهای غرب و شمال غرب کشور کشور نیز درگیر مشکلات مشابهی میشوند. متاسفانه رودخانه ارس که یکی از رودخانههای پرآب واقع در شمال غرب ایران است، در آینده تحت تاثیر اقدامات یکجانبه دولت ترکیه قرار میگیرد.
*مسئولان استان خراسان جنوبی اعلام کردهاند گرد و غبار سالانه حدود ۸۳ میلیارد تومان خسارت به زیرساختهای اساسی این استان وارد میکند. خسارتهای اقتصادی این معضل در کل کشور چقدر برآورد میشود؟
برآورد دقیقی در این زمینه ارائه نشده است؛ اما میتوان به طور کلی خسارت ناشی از فرسایش خاک را محاسبه کرد. بررسیها نشان میدهد سالانه دو میلیارد تن فرسایش خاکی در کشور اتفاق میافتد که حدود ۳۵۰ تا ۵۰۰ میلیون تن از این مقدار را از نوع فرسایش بادی تخمین میزنند.
بر اساس برآوردهای سازمان حفاظت خاک آمریکا در ارزشگذاری اقتصادی خاک، خسارت ناشی از فرسایش هر یک تن از این ماده، حدود ۲۸ دلار است. این خسارت ناشی از عدمالنفع است که خود را در قالب کاهش تولید محصولات کشاورزی یا آلودگی آب و هوا نشان میدهد. اخیراً اروپا این رقم را تا ۴۰ دلار نیز برآورد کرده است، اما اگر همان ۲۸ دلار و حداقل فرسایش بادی یعنی ۳۵۰ میلیون تن را در نظر بگیریم، سالانه در حدود ۹ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار فقط از این زاویه خسارت به کشور وارد میشود.
البته رقم کلی خسارت ناشی از فرسایش خاکی بیشتر از این رقم است. یک نکته را نیز باید در نظر داشت که خسارت ناشی از گرد و غبار فقط شامل استانی که منشأ تولید آن بوده است نمیشود. در برآورد این مسائل نوعی خسارت اقتصادی نیز وجود دارد که به آن «نابجا» گفته میشود؛ به این معنا که در منطقه وسیعی خارج از محل نیز موثر است. خسارت ناشی از گرد و غبار در همین دسته قرار میگیرد.