«شیرینکاری آن روز دولت خاتمی و مجلس ششم در تمجید از آمریکا و ایجاد اختلاف درگیری در داخل، پیامدی جز توهین و طلبکاری و افزایش گستاخیهای آمریکا و اروپا نداشت. طرف اروپایی هم به مدت دو سال دولت روحانی و تیم روحانی- ظریف را سر کار گذاشت و نهایتا خواستار تعطیلی دائمی برنامه هستهای ایران شد.»
روزنامه کیهان به انتقاد از اظهارات پزشکیان در سازمان ملل پرداخت و نوشت که معتقد است اظهارات پزشکیان شیرین کاری خاتمی است.
این روزنامه نوشته است: روزنامه زنجیرهای اعتماد میگوید تعبیر «دعوا نکنیم» که آقای پزشکیان میگوید، ترجمان «گفتوگوی تمدنها» ست که خاتمی گفت. اعتماد نوشته است که هر اندازه که گفتمان سید محمد خاتمی بهرهمند از اصول آکادمیک، ثقیل و تو در تو بود و توجه استادان دانشگاه و آکادمیسینها را به خود جلب میکرد، گفتمان پزشکیان ساده، صمیمی و همه فهم است.
خاتمی در شرایطی که هانتینگتون تئوری برخورد تمدنها را در سال۹۳ میلادی مطرح کرده بود، چارچوب نظری گفتوگوی تمدنها را در سال ۹۸ میلادی در سازمان ملل ارائه کرد. گفتمان مسعود پزشکیان که میتوان آن را ذیل عنوان کلی «دعوا نکنیم» چارچوببندی کرد، هرچند در ظاهر پیچیدگی و ساختارمند بودن بحث «گفتوگوی تمدنها» ی خاتمی را ندارد اما از منظری خاص ترجمان همان ایده است.
در واقع به نظر میرسد با گذشت بیش از ۲ دهه از طرح بحث گفتوگوی تمدنها یکی از وزرای خاتمی، ترجمهای همه فهمتر و صمیمیتر از همان مفهوم را ارائه کرده است. دوری از تنش، دعوا و درگیری تلاش برای توسعه و صلح و بهبود روابط، واقعیتی است که امروز منطقه و جهان بیشتر از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد.
این روزنامه همچنین از قول علی شکوریراد دبیر سابق حزب اتحاد ملت مینویسد: دیپلماسی در سطح بینالملل، شباهت جالبی به برخی رفتارهای بچگانه افراد عادی با هم دارد. روندی که ایده تنشزدایی را در سطح بینالملل با دشواریهایی همراه میکند. تصویری از بچههایی که با هم قهر یا کل کل میکنند و قصد رو کم کنی دارند، بعضا در سطح بینالملل هم ظهور و بروز پیدا میکند. وضعیتی که باعث میشود تنشها، ادامه یافته و چنانچه یک قوه عاقله دخالت نکند، تداوم یابد.
امروز دکتر پزشکیان در عرصه سیاسی و دیپلماسی رویکرد ساده، تخصصی و صادقانهای دارد و آن را چه در عرصه داخلی و چه در صحنه بینالملل ابراز میکند. در واقع پزشکیان به جای اینکه جنبههای منفی و تشنجزای مسائل را مبنای روابط دیپلماتیک قرار دهد، مبنا را بر حسن نیت، برادری و احترام متقابل میگذارد. رویکردی که افقی تازه را به روی ایران باز میکند. علیرغم اینکه بیان دکتر پزشکیان فاقد پیچیدگیهای مرسوم سیاستمداران است، اما شاخصههایی دارد که توجه مخاطب را به خود جلب میکند. این امکان وجود دارد که همین رویکرد ساده و صمیمی و مثبتاندیش به تحقق ایده تنشزدایی در سطح بینالملل کمک کند.
شکوریراد در پاسخ این سؤال که «اگر قرار باشد مهمترین اولویتهای دکتر پزشکیان در عرصه بینالمللی را بیان کنید به چه موضوعاتی اشاره میکنید؟ کدام گرههای بزرگ وجود دارد که باید توسط رئیسجمهور باز شود؟»، گفت: مشکل بزرگ ایران، اعتمادسازی است. البته دکتر پزشکیان ظرفیت این اعتمادسازی را دارد، آن هم به خاطر رفتار معطوف به هدف و صمیمیتی است که پزشکیان دارد.
وی در پاسخ این سؤال که آیا میتوان گفتمان پزشکیان در پرهیز از دعوا و تنش را تداوم ایده گفتوگوی تمدنها دانست؟ ، اظهار کرد: «حقیقت آن است که نمیتوان گفت، گفتمان پزشکیان ادامه ایده گفتوگوی تمدنهای خاتمی است، چون ویژگیهای خاص خود را دارد، اما حتما متاثر از فضای گفتمانی دوران اصلاحات است. گفتمانی که ترجمان تازهای از گفتمان اصلاحات است. گفتمان پزشکیان ذیل عنوان وفاق یا پرهیز از دعوا، هرچند از نظر ظاهری سادهتر از گفتمان پیچیدهای است که خاتمی در بحث گفتوگوی تمدنها ارائه میکرد اما هم در عرصه داخلی و هم در عرصه بینالمللی، کارایی خاص خود را دارد.»
این همان پنداری «دعوا نکنیم» پزشکیان و «گفتوگوی تمدنهای» ی خاتمی از سوی روزنامه اعتماد در حالی است که ماجرای گفتوگوی تمدنها، یک عبرت تاریخی و نه درسی برای الگوبرداری. درست در همان سالی که به پیشنهاد دولت خاتمی از سوی سازمان ملل گفتوگوی تمدنها نامگذاری شد، رژیم آمریکا با سکوت و همراهی سازمان ملل، افغانستان را اشغال کرد و صدها هزار بیگناه را به خاک و خون کشید و دو سال بعد هم جنایت مشابهی را در عراق مرتکب شد. پس از آن هم ادعا کرد ایران محور شرارت است و باید مورد حمله اتمی قرار بگیرد.
شیرینکاری آن روز دولت خاتمی و مجلس ششم در تمجید از آمریکا و ایجاد اختلاف درگیری در داخل، پیامدی جز توهین و طلبکاری و افزایش گستاخیهای آمریکا و اروپا نداشت. طرف اروپایی هم به مدت دو سال دولت روحانی و تیم روحانی- ظریف را سر کار گذاشت و نهایتا خواستار تعطیلی دائمی برنامه هستهای ایران شد. بنابراین عبرت و سرشکستگی دولت خاتمی و افزایش تهدیدها، چیزی نیست که کسی بخواهد از آن الگوسازی بکند.
نکته دیگری که باید متذکر شد، این است که طرف مقابل در غرب برعکس جریان منفعل در ایران، صراحتا و با گستاخی در قول و فعل میگوید که دعوا دارد و همه نوع شرارت را مرتکب میشود و تعهداتش در مذاکرات را هم زیر پا میگذارد. اصلا هم در قید و بند اخلاق و برادری و دعوا نکنیم و این تعارفات نیست. بنابراین چنان ادبیاتی را حمل بر ضعف و غفلت و بیخبری و ناتوانی میکند و گستاخانهتر با طرف منفعل مواجه میشود.
و بالاخره این که رویدادهای تاریخی برای درس گرفتن و عبرت آموختن است و اگر کسانی به این عبرتها پشت کنند، مصداق فرمایش امیر مؤمنان (ع) هستند که فرمود: «إنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ نَفعَ ما اُوتِیَ مِنَ العَقلِ و التَّجرِبَةِ. شقی و بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربهای که به او داده شده، محروم بماند».