ماجرا مربوط به فاطمه کشاورز، یکی از دختران اعزامی تیم ملی وزنهبرداری ایران به اسپانیا در این کشور است. مسئولان فدراسیون وزنهبرداری خبر دادهاند کشاورز هتل محل اقامت تیم ملی در این کشور را ترک کرده و بعد از آن تلفن همراهش را هم خاموش کرده است. اگرچه در خبرهای اولیه داستان عجیب و باورنکردنی دزدیدهشدن او به گوش رسیده، ولی به نظر میرسد فاطمه کشاورز یکی از جدیدترین پناهندههای ایرانی بین ورزشکاران باشد
فدراسیون وزنهبرداری ایران روزهای عجیبی را سپری میکند. درحالیکه این فدراسیون همین چند روز قبل به دلیل فهرست عجیب اعزامی برای دریافت ویزای سفارت اسپانیا زیر ذرهبین رفته و مورد انتقاد قرار گرفته بود، بهتازگی با پدیده نوظهور، اما تکراری گم شدن ورزشکارش در کشور اسپانیا مواجه شده است. ماجرا مربوط به فاطمه کشاورز، یکی از دختران اعزامی تیم ملی وزنهبرداری ایران به اسپانیا در این کشور است. مسئولان فدراسیون وزنهبرداری خبر دادهاند کشاورز هتل محل اقامت تیم ملی در این کشور را ترک کرده و بعد از آن تلفن همراهش را هم خاموش کرده است. اگرچه در خبرهای اولیه داستان عجیب و باورنکردنی دزدیدهشدن او به گوش رسیده، ولی به نظر میرسد فاطمه کشاورز یکی از جدیدترین پناهندههای ایرانی بین ورزشکاران باشد.
او به قول مسئولان، به بهانه اینکه سردرد دارد، سالن مسابقات را ترک کرده و یا اینکه به آنجا نرفته تا به هتل برگشته و استراحت کند. با وجود این، در بازگشت دیگر اعضای تیم ملی به هتل، مشخص میشود که فاطمه پاسپورتش را از کیف سرمربی که در اتاق بوده، برداشته و محل را ترک کرده است. با همین روایت، کاملا مشخص است که اتفاقی دیگر برای این دختر ورزنهبردار ایرانی که در مسابقات اسپانیا به عنوان هشتمی رسیده بود، نیفتاده و او قصد مهاجرت داشته است. البته در این بین و با توجه به تجربیات قبلی، یکی دو مورد مبهم هم وجود دارد که محل سؤال است: اینکه چطور پاسپورت او دمدست بوده و یا اینکه نقش مأمور حراست چه میشود؟ در این زمینه، یکی دو روز گذشته دبیر فدراسیون وزنهبرداری توضیحاتی داده که تلاش داشته به این ابهامات پاسخ دهد.
وحید ربیعی گفت: «فعلا هنوز خبری نیست و پیگیر هستیم. با پلیس اسپانیا صحبت کردیم و آنها هم پیگیر هستند، اما هنوز هیچ خبری نشده است. حتی پلیس اسپانیا دوربینهای هتل را چک کرده تا مشخص شود او با چهکسی از هتل خارج شده است، اما هنوز نتیجه آن مشخص نیست. مسابقه کشاورز تازه تمام شده بوده و مربیان برای وزنکشی و انجام مسابقه به پاسپورت ورزشکار نیاز داشتند و مربی، چون درگیر مسابقات نفرات دیگر بوده، فاطمه کشاورز از کیف مربیاش پاسپورت را برمیدارد. ولی کسی که قصد رفتن داشته باشد، حتی بدون پاسپورت هم این کار را انجام میدهد. ما تمام پروتکلها را رعایت کردیم و محکمکاری لازم را انجام دادیم؛ حتی از ورزشکار سفته گرفتیم، ولی متأسفانه این اتفاق رخ داده است. ضمن اینکه نمیتوانیم ورزشکار را در هتل زندانی کنیم. او مسابقهاش را داده و فردای آن روز با اعلام اینکه سرش درد میکند به هتل رفته برای اینکه استراحت کند».
مرور همین بخش از اظهارات مسئولان وزنهبرداری هم ماجرای گمشدن فاطمه کشاورز در اسپانیا را کمرنگ میکند و به فرضیه تلاش برای پناهندگی او قوت میبخشد. دبیر فدراسیون وزنهبرداری هم روی این نکته تأکید کرده که ضبط پاسپورت هم نمیتوانسته مانعی از این تصمیم شود؛ «ورزشکاری که قصد رفتن کرده باشد، بدون پاسپورت هم این کار را میکند و نبود پاسپورت فقط باعث میشود او نتواند از آن کشور سریع خارج شود. درهرحال ما امیدواریم بتوانیم فاطمه را پیدا و متقاعد کنیم که برگردد. این مسائل در ورزش رخنه کرده و ممکن است در رشتههای دیگر هم شاهد آن باشیم. اما همانطورکه مقام عالی وزارت گفتند تمام ورزشکاران فرزند ما هستند. متأسفانه با وعدههای پوچ ورزشکاران در این مسیر قرار میگیرند. ما اگر بتوانیم با این ورزشکار صحبت کنیم که دوباره کنار تیم برگردند و مسیر قهرمانی را طی کنند، بهنفع آنها خواهد بود. این ورزشکاران تا دوباره در مسیر قهرمانی قرار بگیرند و تمرینات را شروع کنند و زیر پرچم کشور دیگری در مسابقات شرکت کنند چندین سال طول میکشد و زمان زیادی را از دست میدهند. حتی خیلی از این ورزشکاران که به یکباره چنین تصمیماتی میگیرند پشیمان میشوند».
به غیر از اظهاراتی که در این زمینه انجام شده و شواهدی برای نیت این ورزشکار جوان وجود داشته، میتوان با بررسی اتفاقات مشابه قبلی هم دوباره به این نتیجه رسید که او تازهترین ورزشکاری است که ایران را به مقصد کشور و یا پرچم دیگری ترک کرده است. نکته درخور توجه اینکه او دقیقا از همان فرمولی استفاده کرده که پیش از این، چند ورزشکار ایرانی دیگر که دست بر قضا تعدادی از آنها هم خانم بودهاند، استفاده کردهاند.
محمد گنجخانلو، دوچرخهسوار مطرح ایرانی که پیشتر به عنوان نماینده ایران در رقابتهای جام جهانی گلاسکو در اسکاتلند به میدان رفته بود، از همین شیوه استفاده کرد. او در رقابتهای جهانی گلاسکو پس از اتمام مسابقه به هتل برگشته، وسایلش را جمع کرده و بدون اینکه به کسی بگوید، هتل را ترک کرده بود. در چند سال اخیر حداقل دو مورد مشابه دیگر هم که ابتدا اعلام شده ورزشکار گم شده و بعد ورزشکار مذکور در کشوری دیگر درخواست پناهندگی داده است را میتوان برجسته کرد. مرور داستان یکتا جمالی به این ماجرا رنگ دیگری میدهد. دختر ۱۷ساله وزنهبرداری ایران پیشتر به هراکلیون یونان سفر کرده بود تا در رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی جوانان جهان شرکت کند. او در آن تورنمنت توانست در دسته ۸۷ کیلوگرم مدال نقره یکضرب و عنوان چهارمی مجموع را به دست بیاورد و بعد دیگر خبر چندانی از او نشد. حتی در سالن رقابتها هم دیده نشد و برای تماشای رقابت دیگر وزنهبردار ایرانی که به هراکلیون سفر کرده بود نیز به سالن نیامد. کمی بعد فدراسیون وزنهبرداری هم بیانیهای صادر کرد و گفت او هتل محل اسکان را ترک کرده و دیگر برنگشته است. بعدها یکتا جمالی سر از آلمان درآورد و بهطور رسمی اعلام کرد پناهنده این کشور شده است.
این ماجرا برای شقایق باپیری در آذر ۱۴۰۰ هم رخ داد. شقایق که به همراه تیم ملی هندبال راهی اسپانیا شده بود، هتل تیم ملی را ترک کرد و برنگشت. اندکی بعد پلیس محلی، گمشدن او را تأیید کرد و گفت خبری در این زمینه به دستش رسیده ولی نمیتواند آن را تأیید کند. گمشدن شقایق درست بعد از ناپدیدشدن چهار ورزشکار کامرونی در اسپانیا رقم خورد که مشخص شد همگی به هدف پناهندگی، هتل محل اقامت تیمهایشان را ترک کردهاند. درحالیکه فدراسیون هندبال ایران خبر داد یکی در اسپانیا مانده تا شقایق را به تهران برگرداند، انتشار یک ویدئو از ملیپوش هندبال نشان داد که گمشدنی در کار نیست. باپیری با انتشار ویدئویی گفت که نه دزدیده شده و نه گم شده است، بلکه فقط درخواست پناهندگی به یکی از کشورهای اروپایی داده است.