bato-adv
کد خبر: ۷۷۸۹۲۹
میدل ایست آی بررسی می‌کند؛

پشت پرده سیاست منطقه‌ایِ جدید عربستان چیست؟

پشت پرده سیاست منطقه‌ایِ جدید عربستان چیست؟

«بر اساس سند ۲۰۳۰ عربستان، اینطور گفته می‌شود که "مردم ما دوباره جهان را شگفت زده خواهند کرد". عربستان این طرح را در ذهن دارد که بتواند در آینده به عضوی موثر در به حرکت درآوردن چرخ‌های اقتصاد جهانی تبدیل شود. در این راستا، سعودی‌ها مجموعه‌ای از ابرپروژه‌ها را تعریف کرده اند و احتیاط‌های خاصی را در حوزه سیاست خارجی خود لحاظ می‌کنند.»

تاریخ انتشار: ۰۲:۱۲ - ۰۵ مهر ۱۴۰۳

فرارو- پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی سعی کرده به این سوال مهم پاسخ دهد که چرا عربستان‌سعودی قویا در ماه‌های گذشته از تنش‌زایی با همسایگان خود فرار می‌کند و سعی در ایجاد روابط باثبات با آن‌ها را دارد؟ این در حالی است که این کشور پس از روی کار آمدن ملک سلمان در سال ۲۰۱۶، برای چند سال سیاست‌ها و رویکرد‌های تهاجمی قابل‌توجهی را در قالب‌هایی نظیر حمله به یمن به نمایش گذاشت. به بیان ساده تر، میدل‌ایست‌آی سعی در واکاوی این نکته دارد که چه چیز‌هایی برای عربستان تغییر کرده اند که این کشور را به سمت اتخاذ رویکرد‌های تازه در حوزه سیاست خارجی اش سوق داده‌اند.

به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی؛ وقتی که حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ قدرت را در ترکیه به دست گرفت، این حزب سعی داشت تا فصل جدیدی را در قالب روابط ترکیه با کشور‌های خاورمیانه‌ای ورق بزند. فصلی که در قالب آن هدف اصلی این بود که تنش‌های آنکارا با همسایگانش به صفر برسد. 

در دوره فعالیت "احمد داوود اوغلو" به عنوان وزیر خارجه ترکیه، این کشور شاهد توسعه روابط سیاسی و اقتصادی خود با آن دسته از کشور‌هایی بود که پیشتر ترکیه با آن‌ها چالش‌ها و مشکلات جدی داشت. این روند ادامه داشت تا اینکه بهار عربی رخ داد و با توجه به حمایت ترکیه از برخی طرف‌ها در قالب تحول مذکور، بسیاری از معادلات تغییر کرد. 

اکنون سیاستِ به صفر رساندن مشکلات با همسایگان، به نحوی عینی از سوی عربستان سعودی دنبال می‌شود. هنگامی که ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ میلادی قدرت را در عربستان به دست گرفت و جایگاه ویژه‌ای را در ساختار‌های قدرت به پسرش محمد بن سلمان داد، پادشاهی سعودی با نیرو‌های سیاسی متعددی در سطح منطقه در تضاد و چالش به سر می‌برد. 

در ماه‌های نخستین حضور ملک سلمان در قدرت، قدرت‌های غربی به سمت امضای توافق اتمی با ایران حرکت کردند و در عین حال، نیرو‌های حوثی متحد ایران در یمن هم تلاش‌های جدی را جهت توسعه دامنه قدرت خود به بندر عدن پس از قبضه قدرت در صنعا پایتخت این کشور در دستورکار قرار دادند. 

علی رغم کودتای سال ۲۰۱۳ در مصر علیه دولت نزدیک به جریان اخوان المسلمین در این کشور، نگرانی‌ها در مورد اوج گیری اعتراضات داخلی در عربستان هنوز قدرتمند نبود. رهبری جدید عربستان به سمت سیاست‌های جنگ طلبانه و پارانوئیدی گام برداشت. در این راستا، این کشور جنگی را علیه یمن آغاز کرد تا شاید بتواند بار دیگر حکومت مطلوب خود را در این کشور مستقر کند. 

همزمان با افزایش توانمندی‌های موشکی و پهپادی حوثی ها، این جنبش توانست اهداف راهبردی را در عمق خاک عربستان هدف قرار دهد. در این راستا، پادشاهی سعودی نیز تهدید کرد که از گروه‌های مخالف ایرانی که حملاتی را در داخل خاک این کشور ترتیب می‌دهند، حمایت مالی خواهد کرد. بن سلمان، نخست وزیر سابق لبنان یعنی سعد حریری را نیز مجبور کرد تا از قدرت استعفا دهد. 

محرک وی در این رابطه نیز عصبانیتش از وی به دلیل ناتوانی او در رصد قدرت حزب الله لبنان بود. در کنار اینها، ریاض اقدام به تحریم قطر هم کرد تا به حمایت دوحه از اسلام گرایان خاتمه دهد. در سال ۲۰۱۸ نیز عوامل دولت سعودی اقدام به قتل فجیع جمال خاشقچی روزنامه نگار مشهور عربستانی در کنسولگری این کشور در استانبول کردند. 


مایه مضحکه در سطح منطقه

رویکرد‌های جنگ طلبانه سعودی ها، پس از حمله به تاسیسات آرامکو در سال ۲۰۱۹ تا حد زیادی متوقف شد. مدتی قبل از این رویداد نیز چند تانکر نفتی در آب‌های امارات هدفِ حمله قرار گرفتند. عربستان سعودی عملا با وضعیتی رو به روشد که چد پهپاد و موشک توانسته بودند جریان صادرات نفت آن را به کل متوقف کنند. 

بدتر از همه اینکه دولت وقت آمریکا نیز در حمایت از عربستان هیچ کاری را انجام نداد. این مساله حقیقتا یک شوک بزرگ برای عربستان بود. مدتی بعد شاهد بودیم که جو بایدن نامزد حزب دموکرات توانست در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا پیروز شود. وی تحریم‌هایی را بر فروش و صادرات سلاح به عربستان به دلیل عملکرد آن در قالب جنگ یمن وضع کرد. مجموع این مسائل رهبران سعودی را وادار کردند تا در سیاست منطقه‌ای خود تجدید نظر کنند. سیاستی که صرفا سعودی‌ها را به مایه مضحکه در سطح منطقه تبدیل کرده بود. 

آنچه سعودی‌ها در ادامه در حوزه سیاست خارجی خود نشان دادند، یکی از مهمترین تغییر جهت‌ها در حوزه سیاست خارجی کشور‌های خاورمیانه‌ای در طی دهه‌های اخیر بوده است. در این رابطه، ملک سلمان و پسرش، دستورکار‌های اقتصادی را با جدیت دنبال کردند. در سال ۲۰۱۶، بن سلمان یک پروژه ۱۵ ساله را با هدف انتقال عربستان سعودی از یک کشور با اقتصاد نفتی به کشوری لیبرال و مرفه که دیگر تکیه چندانی به بخش نفتی ندارد، در دستورکار قرار داد. در حقیقت استدلال بن سلمان این بود که استعداد‌های جامعه عربستان به تدریج آزاد و آشکار خواهد شد. 

بر اساس سند ۲۰۳۰ عربستان، اینطور گفته می‌شود که "مردم ما دوباره جهان را شگفت‌زده خواهند کرد". عربستان این طرح را در ذهن دارد که بتواند در آینده به عضوی موثر در به حرکت درآوردن چرخ‌های اقتصاد جهانی تبدیل شود. در این راستا، عربستان مجموعه‌ای از ابرپروژه‌ها را تعریف کرده و احتیاط‌های خاصی را در حوزه سیاست خارجی خود لحاظ کرده است.

به عنوان مثال می‌توان به شهر هوشمند "نئوم" اشاره کرد. ایجاد یک مرکز تجاری بزرگ در مرکز شهر ریاض و یا بازسازی منطقه تاریخی ریاض به نام "دیریه" و همچنین پیشبرد پروژه‌های بزرگ ورزشی در این کشور، همه و همه جلوه‌های عینی از تلاش‌های عربستان جهت ارائه تصویری متفاوت از خود است. البته که این کشور پروژه‌های متنوع دیگری را نیز در سایر حوزه‌ها تعریف و اجرایی کرده است. 


قمار بزرگ سعودی‌ها

بیراه نیست اگر بگوییم رهبری عربستان سعودی تا حد زیادی آینده خود را روی این پروژه‌های بزرگ قمار کرده است. صندوق سرمایه گذاری دولتی عربستان چیزی در حدود ۱۶۸ شرکت دارد که بیشتر آن‌ها محلی هستند و در مجموع ارزشی بالغ بر ۱.۲۵ میلیارد دلار دارند. 

اکنون سعودی‌ها فشار‌های زیادی وارد می‌کنند تا بتوانند نمود‌های عینی سرمایه گذاری‌های خود را به نمایش بگذارند. موضوعی که مثلا جلوه‌هایی از خود را در قالب میزبانی این کشور از بازی‌های زمستانی آسیایی سال ۲۰۲۹ و یا برگزاری اکسپوی جهانی ۲۰۳۰ در ریاض و همچنین میزبانی عربستان از جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۳۴ به نمایش می‌گذارد. همگی این میزبانی‌ها در راستای تحقق چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی قرار دارند. 

البته که عربستان با برخی مشکلات نظیر کاهش قیمت نفت و همچنین سقوط سرمایه گذاری در این کشور به زیر ۱۰۰ میلیارد دلار نیز رو به رو است. حال در این وضعیت، عربستان به هیچ عنوان تنش‌زایی با همسایگان را در راستای منافع خود نمی‌بیند. درست به همین دلیل است که این کشور به سمت تنش‌زدایی با ایران و یمن حرکت کرده و در مورد جنگ غزه و عادی سازی روابط با اسرائیل نیز دست به عصا حرکت می‌کند. 

قبل از انعقاد توافق آتش‌بس میان حوثی‌های یمنی و عربستان در سال ۲۰۲۲، سعودی‌ها به خوبی از وخامت روند تحولات علیه خود آگاه شدند. در این راستا، موشک و پهپاد‌های حوثی‌های یمنی توانستند یکی از تاسیسات انرژی شرکت آرامکو در جده را هدف قرار دهند. در عین حال، آن‌ها تاسیسات آب شیرین کن عربستان و حتی شهر ریاض را نیز مستقیما هدف قرار دادند. جنگ یمن نه تنها به اعتبار بین المللی عربستان ضربه زد، بلکه صادرات سلاح آمریکا به عربستان را نیز دچار مشکل کرد و در عین حال، نوید بخش چالش‌ها و بحران‌های اقتصادی به مراتب جدی‌تری نیز بود. 

از آن زمان تاکنون، ریاض همواره به دنبال صلح با حوثی‌های یمنی بوده است. حوثی‌ها تهدید کرده اند که اگر عربستان بار دیگر روند خصومت‌ها علیه یمن را در پیش گیرد، آن‌ها مجددا حملات خود علیه این کشور را از سر خواهند گرفت. چند ماه قبل از اجرای عملیات هفتم اکتبر در سال ۲۰۲۳، هیاتی از عربستان سعودی از صنعا بازدید کردند و هیاتی از حوثی‌های یمنی نیز از ریاض بازدید کرد. میزبان یمنی‌ها در عربستان، "خالد"، برادر محمد بن سلمان و وزیر دفاع عربستان بود. 

عربستان سعودی در شرایطی به دنبال آرام سازی فضای خارجی در رابطه با خود و پیشبرد اصلاحات و برنامه‌های جاه طلبانه اقتصادی‌اش است که همچنان سرکوب‌های شدیدی در این کشور علیه طوایف و برخی اقلیت‌های مذهبی برقرار است. مسائل و معادلاتی که همه و همه جریان حکمرانی و سیاست خارجی عربستان سعودی را شبیه به ترن هوایی کرده اند که فراز و فرود‌های زیادی را تجربه می‌کنند و در قالب آن، فقط یک چیز مهم است و در موردش قمار می‌شود: چشم انداز‌های تعریف شده باید محقق شوند!

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین