گزارشهای ماهانه یکی از دادههای مهم بنیادی در بورس تهران است که میتواند دید خوبی به سهامداران بدهد؛ یکی از کاربردهای مهم این گزارشها میتواند تشکیل سبدی از سهام بنیادی و ارزنده باشد.
یک گزارش با در نظر گرفتن صورتهای مالی سال گذشته، ۲۲ سهم را برای سبد بنیادی بهینه انتخاب کرد.
به گزارش دنیای اقتصاد، این شرکتها براساس اینکه رشد درآمد و سود دلاری لازم را داشته باشند و نسبت P/E آیندهنگر آنها در پایان سال گذشته پایینتر از میانگین صنعت باشد، انتخاب شدهاند. برآیند بازدهی این سبد با وجود بازدهی منفی شاخص کل در ۶ ماه اول۱۴۰۳، حدود صفر بوده است. با توجه به ریسکهای موجود در بازار، به نظر میرسد چینش سبدی با تنوع بالا و ریسک پایین حتی اگر بدون بازدهی باشد، ضرورت دارد.
گزارشهای ماهانه یکی از دادههای مهم بنیادی در بورس تهران است که میتواند دید خوبی به سهامداران بدهد. یکی از کاربردهای مهم این گزارشها میتواند تشکیل سبدی از سهام بنیادی و ارزنده باشد. با این تفاسیر، در پایان سال ۱۴۰۲ مجموعهای از نمادهای منتخب را میتوان در قالب یک پرتفو مورد بررسی قرار داد. در گزارشهای ماههای پایانی سال گذشته، برخی از صنایع بهخوبی درخشیدند و با محرک رشد دلار نیما نمادهای زیرمجموعه این صنایع میتوانستند بخش بزرگی از سبد مذکور را تشکیل دهند.
صنعت پتروشیمی و فلزات اساسی دو گزینهای بودند که انتظار میرفت بازدهی خوبی از محل رشد قیمت ارز نصیب آنها شود. بر این اساس صنایع کوچکتر سهم کمتری از این سبد خواهند داشت. اما صنعت سیمان یکی از صنایع ریالی است که میتواند در این سبد سرمایهگذاری جا خوش کند. در این گزارش ضمن دنبال کردن عملکرد درآمدی زمستان سال گذشته، گزارشهای ۹ ماهه سال ۱۴۰۲ و گزارش درآمدی زمستان، صنایع برتر و نمادهای برتر براساس دو معیار انتخاب شدند.
اول آنکه گزارشهای مالی شرکتها براساس رشد درآمد و سود دلاری امتیاز لازم را داشته باشد؛ دوم، نسبت قیمت به سود آینده نگر آنها در پایان سال گذشته پایینتر از میانگین صنعت بوده باشد. برآیند این ارزیابیها به ۲۲ سهم ختم شده است که مهمان سبد مورد بررسی خواهند بود. فرض بر آن است که ابتدای سالجاری و همزمان با رشد قیمت دلار این سهام انتخاب و خریداری شوند. جالب است که با وجود افت بیش از ۷ درصدی شاخص کل از ابتدای سال، سبد هموزنی از این ۲۲ سهم بدون بازدهی بوده است. هرچند، تغییر چینش این سبد براساس صنایع پُر پتانسیل، ابزارهای بدون ریسک و پوشش ریسک، میتوانست بازدهی بهتری خلق کند.
فولاد، صنعتی است که بهرغم نسبت قیمت به سود آینده نگر پایین همه سهام آن، انتخاب سختی را پیشروی سهامداران خود قرار میدهد. بهار فصل خوبی برای تولید آهن اسفنجی است؛ پس «فسبزوار» با نسبت قیمت به سود پایین خود گزینه خوبی در این صنعت بود. «فسبزوار» از ابتدای سال تا سقف اردیبهشت، ۲۰ درصد بازدهی داد و سهامدار آن میتوانست با شناسایی سود از سبد خارج شود. پس از آن «فخاس» به دلیل گزارشهای ماهانه پتانسیل خوبی برای حضور در این سبد داشت. هر چند بنیادیها نتوانستند بازدهی خوبی را در این سبد خلق کنند، اما سهام نوسانی این صنعت که در این سبد حضور ندارند، بازدهی خوبی را از ابتدای سال به ارمغان آوردند.
پتروشیمیها به دودهایها، متانول، اوره و صنایع پاییندست تقسیم میشوند و میتوان شویندهسازها را نیز در زمره شیمیاییها قرار دارد؛ صنعتی که در مجموع بیشترین تاثیر را از رشد دلار نیما میپذیرد. زیرمجموعه دودهای این صنعت در شرایطی که بازار رکودی و آرام است، بازدهی بهتری دارد؛ بهطوری که «شکربن» و «شدوص» دو گزینه امنی هستند که برای این سبد انتخاب شدند.
بازدهی این دو سهام به ترتیب ۲۸ و ۶۴ درصد بود و دو سهم برتر سبد مذکور به لحاظ بازدهی بودند. متانولیها به دلیل گزارشهای ضعیف از دور رقابتها خارج شدند. اما دو اورهساز ارزنده بازار یعنی «شپدیس» و «شیراز» به دلیل رشد قیمت اوره و P/E پایین به این سبد اضافه شدند؛ بهطوری که تاثیر رشد قیمت متانول در گزارشهای زمستان بهخوبی مشاهده شد. همچنین سایر پتروشیمیها براساس نسبت قیمت به سود و گزارشهای زمستان منتخب این سبد بودند. «جمپیلن»، «شجم» و «بوعلی» سه گزینه دیگر این سبد بنیادی هستند.
صنایع کوچک به دلیل استقبالی که از صنایع دلاری میشد، مغفول مانده بودند. با این حال، نماد بنیادی در ریالیها بهوفور یافت میشد. در صنعت سیمان دو سهام «سشرق» و «سمازن» با نسبت P/E پایین و گزارش درخشان فصلی منتخب این صنعت بودند. از صنعت شوینده، «کیمیاتک» و از صنعت کاشی و سرامیک، «کلوند» و «کپارس» به عنوان نمادهای برتر براساس دو معیار یادشده، انتخاب شدند.
در صنعت لاستیک و پلاستیک «پکرمان» از نمادهای پربازدهی بود که میتوانست سبد بورس را در برابر تندباد حوادث محفوظ نگه دارد. در صنعت محصولات کشاورزی تنها «زفکا» دارایی امن سرمایهگذاران با بنیاد مناسب بود که در صورت افزایش نرخ شیر، شاهد بهبود اوضاع این نماد خواهیم بود. هر چند از میان این ۲۲ سهم، ۱۳ نماد در صنایع کوچک و ریالی هستند، اما از هر صنعت کوچک بازار یک یا دو سهم منتخب در این سبد قرار دارد.
این در حالی است که در صنایع بزرگتر به دلیل پتانسیل بالایی که برای رشد نرخ دلار وجود داشت، تعدد نمادها مشاهده میشود. پتروشیمیها از زمستان سال گذشته، گزارشهای ماهانه خوبی را راهی کدال کردند و با P/E مناسب گروههای زیرمجموعه این صنعت گزینههای زیاد و جذابی برای سرمایهگذاری وجود داشت.
ضمن آنکه در صنعت فولاد، برخلاف پتروشیمیها انتظارات برآورده نشد و بازدهی مناسبی نصیب این سبد از محل فولادیها نشد. در مجموع با همه ماجراهایی که برای بورس تهران به وجود آمد و ریسک بالایی را به فعالان آن تحمیل کرد، چینش سبدی با تنوع بالا و ریسک پایین حتی اگر بدون بازدهی باشد، ضرورت دارد؛ چرا که اصل اول هر سرمایهگذاری، حفظ سرمایه اولیه است.