برخی از تئوریسینهای اسرائیلی نظیر ژنرال اسحاق بریک از فرماندهان ارتش اسرائیل اشاره میکنند که اسرائیل، استقلال سیاسی و امنیتی خود را از دست داده و به «کودکِ کتکخور منطقه غرب آسیا» تبدیل شده است. حال در این فضا، تلآویو دست به هر اقدامی میزند تا شاید بتواند حدی از آبروی از دست رفته خود را جبران کند.
فرارو- رژیم اسرائیل در روزهای اخیر، جنجال تبلیغاتی گستردهای را با محوریت حمله به مصیاف سوریه به راه انداخته است. برخی جریانهای رسانهای نزدیک به اسرائیل مدعی شدهاند که کماندوهای اسرائیلی در یک عملیات هلی برن با هلی کوپتر، به یک پایگاه موشکی ارتش سوریه در منطقه مصیاف این کشور (شمال غربی سوریه) حمله کرده و ضمن منفجر کردن این مرکز، برخی نظامیان مستقر در آن از جمله ۲ تا ۴ مستشار نظامی ایرانی را به اسارت گرفته اند.
به گزارش فرارو؛ این ادعا خیلی زود از سوی ایران رد شد و سفارت ایران در سوریه نیز در پیامی، ادعای اسارت مستشاران نظامی ایرانی در سوریه توسط اسرائیل را کذب محض دانست. با این همه، همچنان جریانهای رسانهای و تبلیغاتی اسرائیلی و غربی، مانور گستردهای را با محوریت ادعاهای اسرائیل در حمله به مصیاف سوریه انجام میدهند.
این حمله یکی از جدیترین حملات اسرائیل به سوریه در طی سالهای اخیر بوده که به شهادت و مجروح شدن بیش از ۵۰ نفر منجر شده است. با این همه، یک سوال مهم مطرح است: دلیل هیاهو و جنجال سازیهای اسرائیل با محوریت حمله به مصیاف سوریه چیست؟ به نظر میرسد در این رابطه میتوان به ۳ محرک اشاره کرد.
برخی از تئوریسینهای اسرائیلی نظیر ژنرال "اسحاق بریک" از فرماندهان ارتش اسرائیل به صراحت به این مساله اشاره میکنند که اسرائیل، استقلال سیاسی و امنیتی خود را از دست داده و به "کودکِ کتکخور منطقه غرب آسیا" تبدیل شده است. حال در این فضا، تلآویو دست به هر اقدامی میزند تا شاید بتواند حدی از آبروی از دست رفته خود را جبران کند.
به عنوان مثال، وقتی ناتوانی این رژیم در متوقف کردن حملات حزب الله لبنان به شمال اراضی اشغالی آشکار میشود، اسرائیل کارزار ترور فرماندهان حزب الله در خاک لبنان را در دستورکار قرار میدهد تا شاید بتواند اندکی، ضعفهای خود را بپوشاند. در مورد ماجرای حمله به مصیاف سوریه و جوسازیهای گسترده در این رابطه نیز وضعیتی مشابه پدید آمده و اسرائیل سعی دارد از طریق مانورهای رسانهای و ارائه تصویری هالیوودی از این عملیات، تا حدی اعاده حیثیت کند.
دولت نتانیاهو در مدت اخیر با سیلی از بحرانهای داخلی رو به رو بوده است. پس از پیدا شدن اجساد شش اسرائیلی در بندِ جنبش حماس در یکی از تونلهای شهر رفح، انفجار اعتراضات و اعتصابات در بخشهای مختلف فلسطین اشغالی رخ داد. به طور خاص، برگزاری اعتراضات کمسابقه نیم میلیون نفری در فلسطین اشغالی به یک ابربحران برای نتانیاهو تبدیل شده است. معترضات خواستار پایان فوری جنگ غزه و امضای توافق آتش بس با حماس و مبادله اسرا هستند. از سوی دیگر، در مدت اخیر، شمار قابل ملاحظهای از مقامهای ارشد اسرائیلی با اوجگرفتن روند تحولات جنگ غزه استعفا داده اند.
اخیرا "یوسی ساریل" فرمانده یگان ۸۲۰۰ ارتش اسرائیل و ژنرال "یادائی" فرمانده نیروی زمینی این ارتش و همچنین فرمانده نیروی پلیس اسرائیل در کرانه باختری، از سِمتهای خود استعفا داده اند. یک هلیکوپتر اسرائیل نیز به تازگی در نوار غزه سقوط کرده که به کشته و زخمی شدن چند نظامی اسرائیلی ختم شده است. در عرصههای منطقهای و بین المللی نیز شرایط روشنی پیش روی اسرائیل قرار ندارد.
از این رو، اسرائیل شدیدا به رویدادهایی نظیر جوسازیهای تبلیغاتی حمله به مصیاف سوریه نیاز دارد تا توجهات افکار عمومی ساکن در فلسطین اشغالی را در وضعیت فعلی منحرف سازد.
ناکارآمدی رژیم اسرائیل در محافظت از اسرائیلیها سبب شده که نوعی حس بیاعتمادی در میان آنها ایجاد شود. موضوعی که عینیترین نمود خود را در فرار بیش از ۲۰۰ هزار نفر از ساکنان مناطق شمالی فلسطین اشغالی از خانههای خود از ترس حملات حزب الله لبنان و یا مهاجرتِ معکوس بیش از نیم میلیون اسرائیلی از زمان آغاز جنگ غزه به نمایش گذاشته است.
اسرائیل عملاً خود را در موقعیتی یافته که انگار ساکنان اراضی اشغالی، آن را به مثابه بازیگری قابل اعتماد جهت تامین امنیت در نظر نمیگیرند. در این فضا، اسرائیل قویا نیاز به رویدادهایی دارد که این طرز تفکر را تغییر دهند. با ماجرای حمله رژیم اسرائیل به مصیاف سوریه و سناریوپردازیهای رسانهای، تلآویو تلاش میکند بار دیگر نفوذ این رژیم بر ساکنان فلسطین اشغالی را افزایش دهد.
اسرائیل پیشتر نیز در قالب اقداماتی نظیر حمله به کنسولگری ایران در دمشق هم سعی در پیشبرد دستورکاری مشابه را داشت. حال اسرائیل بار دیگر دست به آزمونی مشابه در مقیاسی کوچکتر زده تا شاید بتواند حدی از اعتماد ساکنان فلسطین اشغالی به خود را احیا کند.