این تنها آذربایجان نیست که از ایجاد کریدور زنگزور نفع میبرد، در صورتیکه پروسه مطابق میل باکو و آنکارا پیش برود، ترکیه میتواند از طریق زنگزور کالاهایش را به جمهوری آذربایجان و از طریق دریای خزر به آسیای مرکزی برساند. برخی از کارشناسان معتقدند بلندپروازیهای باکو و آنکارا در خصوص اتحاد دو کشور ترک میتواند یکی از علل دیگر نگرانی ایران در خصوص ایجاد کریدور زنگزور باشد.
آذربایجان مدعی است که ادعای سرزمینی در مسیر زنگزور نخواهد داشت. این ادعا البته با توجه به سوابق تاریخی و سیاسی در قفقاز چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. با اینحال باکو سعی دارد مساله را تنها موضوعی اقتصادی عنوان کند که به سود بیشتر برای جمهوری آذربایجان مرتبط است.
به گزارش خبرآنلاین، کریدور جعلی زنگزور تبدیل به عامل اختلاف میان روسیه و ایران شده است. در تهران مقامات وزارت خارجه میگویند با تغییر مرزها در کشور همسایه مخالفند. ارمنستان خود را مدیون موضع گیری ایران میداند. با اینحال روسها بهعنوان متحدان ایران، از دفاع از باکو برای افتتاح دالان موهوم زنگزور پا پس نمیکشند و مایلند هرچه سریعتر روابط خود را با باکو و آنکارا با آنچه رفع انسداد دالان زنگزور میخوانند، بیش از همیشه بهبود ببخشند. اما دالان زنگزور چیست و چرا برای ایران از اهمیت ویژهای برخوردار است؟
۱- دالان موهوم زنگزور قرار است در همسایگی ایران تاسیس شود. ایجاد چنین دالانی میتواند مرز دائمی ایران و ارمنستان را از بین ببرد و منافع اقتصادی و سیاسی ایران را دستخوش تغییراتی کند که به تعبیر تهران، مثبت نخواهند بود. کریدور زنگزور مسیری است که آذربایجان را به نخجوان از راه سیونیک ارمنستان متصل خواهد کرد. روسیه میگوید حمایت مسکو از ایجاد چنین کریدوری حتمی است. بعد از جنگ اول قرهباغ در دهه ۹۰، آذربایجان از مسیر ایران به نخجوان دسترسی داشت و تهران هم با وحود اختلافات و بالاوپایینهای روابط خود با باکو مشکلی با این اتفاق نداشت.
اما بعد در سال ۲۰۲۰ که جمهوری آذربایجان دست به تصرف بخش اعظمی از قرهباغ کوهستانی زد، بحث ایجاد دالانی در استان سیونیک مطرح شد. بهتر است کمی به عقب برگردیم، قبل از آنکه اتحاد جماهیر شوروی جای خود را به روسیه فعلی بدهید، کریدور زنگزور راه اتصال جمهوری خودمختار نخجوان به خاک آذربایجان بود. در اوایل دهه ۹۰ میلادی و پس از شدت گرفتن جنگ میان ارمنستان و آذربایجان و بالاگرفتن اختلافات، این دالان بسته شد.
چهار سال قبل، در سال کرونایی و بعد از جنگی شدید و ۴۴ روزه بین ارمنستان و آذربایجان، در توافقی ۹مادهای که مسکو میانجی آن بود؛ قرار شد تا جمهوری آذربایجان جاده لاچین را برای اتصال خانکندی به ارمنستان باز کرده و ارمنستان هم نیز زنگزور را برای اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان احیا کند. مخالفت ایران با این بندهای توافق بین دو کشور از همان سال ۲۰۲۰ بهصورت جدی آغاز شد.
۲- زنگزور در عهدنامه گلستان در زمان قاجار، از سوی ایران به روسیه واگذار شد. در سال ۱۹۲۰ و همزمان با تسلط اتحاد جماهیر شوروی بر ارمنستان، مقامات آذربایجان اعلام کردند که با هدف تمام کردن اختلافات ارضی، با گنجاندن زنگزور در جمهوری تازهتأسیس ارمنستان شوروی مخالفتی ندارند. از آن پس سرنوشت زنگزور بیش از آنکه با اذربایجان گره بخورد؛ با ایروان گره خورده است.
۳-جمهوری آذربایجان مدعی است که این دالان نه تنها دالانی برای اتصال به نخجوان به شمار میرود؛ بلکه کوتاهترین مسیر ممکن را برای ترانزیت کالاهای چینی با عبور از قفقاز و مرکز آسیا به سمت ترکیه و راوپا، برای این کشور فراهم خواهد کرد. باکو در افزایش میزان ترانزیت خود، طی سالهای اخیر موفق عمل کرده است و با باز شدن کریدور زنگزور، حجم ترانزیت زمینی این کشور دستخوش تفییرات مثبت خواهد شد.
۳- آذربایجان مدعی است که ادعای سرزمینی در مسیر زنگزور نخواهد داشت. این ادعا البته با توجه به سوابق تاریخی و سیاسی در قفقاز چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. با اینحال باکو سعی دارد مساله را تنها موضوعی اقتصادی عنوان کند که به سود بیشتر برای جمهوری آذربایجان مرتبط است.
با همه اینها روسیه و آذربایجان بر سر امری مشترک تاکید دارند که برای ایران و ارمنستان چندان جالب بهنظر نمیرسد. مساله تامین امنیت کریدور زنگزور قرار است در دست نظامیان روسی باشد. ایران با وجود ارتباط مثبتی که با مسکو دارد؛ مایل به چنین تغییراتی در کنار گوش خود نیست.
۴-کریدور زنگزور، ۳۶ کیلومتر است و از جمهوری آذربایجان شروع میشود و با امتداد در خاک ارمنستان تا منطقه نخجوان ادامه دارد. در صورتی که این کریدور که تهران آن را جعلی دانسته و با منافع خود در تضاد میبیند تاسیس شود؛ میتواند تبدیل به یکی از مهمترین مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب شود. اما در این راه منافع ایران از سوی طرفین درگیر چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
۵- دالان زنگزور آسیبی اساسی به ارتباط راهبردی میان ایران و اروپا میزند. درست است که تحریمهای شدید بینالمللی باعث شده تهران موفقیت چندانی در امور ترانزیتی بهدست نیاورده و در مقایسه با کشورهای حوزه قفقاز چندان بردی از این مساله نداشته باشد اما؛ به هیچوجه مایل نیست تا سهم خود را دو دستی تقدیم باکو و علیاف کند.
اما مساله تنها اقتصادی نیست. در صورتی که کریدور زنگزور بهراه بیفتد یکی از همسایگان ایران عملا کم خواهد شد. اتفاقی که باعث میشود منافع ژئوپلتیک ایران به خطر بیفتد. از سوی دیگر ایران معتقد است باکو بیش از آنچه که باید با تلآویو نزدیک است و در این شرایط، نفوذ آذربایجان و ایجاد یک دالان که ممکن است حفاظت از آن به دست باکو بیفتد، میتواند تهدید کننده منافع امنیتی و سیاسی ایران باشد.
۶- این تنها آذربایجان نیست که از ایجاد کریدور زنگزور نفع میبرد، در صورتیکه پروسه مطابق میل باکو و آنکارا پیش برود، ترکیه میتواند از طریق زنگزور کالاهایش را به جمهوری آذربایجان و از طریق دریای خزر به آسیای مرکزی برساند. برخی از کارشناسان معتقدند بلندپروازیهای باکو و آنکارا در خصوص اتحاد دو کشور ترک میتواند یکی از علل دیگر نگرانی ایران در خصوص ایجاد کریدور زنگزور باشد.
چرا که این دالان میتواند ترکیه و آذربایجان را بیش از پیش به یکدیگر وابسته کرده و آنها را تبدیل به متحدانی جدی کند. از طرف دیگر بهنظر میرسد نفوذ ایران در قفقاز برای مسکو امری چندان پذیرفته شده نیست. پوتین خواهان گسترش نفوذ سنتی روسها در منطقه قفقاز است. این درحالیست که ایران هم سهم تاریخی خود از نزدیکی به کشورهای قفقاز و پیگیری منافع اقتصادی را میخواهد.