«آن از امضا گذاشتن پای بیانیه عربها علیه تمامیت ارضی ایران و این هم از هم پیاله شدن با علیاف و ماجرای کریدور زنگزور. پا روی چیزی میگذارند که میدانند خط قرمز ماست. آیا این رسمِ التزام به توافقات راهبردی است؟! البته بسیاری از ما براساس تجربه از آنان امید همراهی نداریم هرچند توقعی چنین در شرایطی که هزینه همراهی با آنان از حساب ما کسر میشود، بیجا نیست. اما آنان آدمهای به جایی نیستند که بتوان توقع به جا داشت.»
روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از دوستی ایران با روسیه پرداخت و عنوان کرد که روسیه کمتر از آمریکا به ایران جفا نکرده است.
این روزنامه نوشت: به گذشته تاریخی و تجاوز و تصرف خاکمان کار نداریم. از قرارداد تحمیلی ترکمانچای و گلستان هم چشم میپوشیم. حتی اشغال خاک میهنمان در جنگ دوم جهانی را هم فراموش میکنیم. تصرفِ تبریز و سپس حمایت تمام قد روسها از عراق در جنگ تحمیلی را هم به رو نمیآوریم.
همه اینها به کنار. جفایی که در جامه دوستی در حق ما روا داشتند را چطور تحلیل کنیم؟ در ماجرای برجام و کارشکنیهای گوناگون نوادههای تزار در موضوع هستهای را کجای دلمان بگذاریم؟ هی ما کوتاه میآییم و باز اینان در کاسه ما میگذارند. ما ندید میگیریم و اینان سرمه چشم میکنند.
آن از امضا گذاشتن پای بیانیه عربها علیه تمامیت ارضی ایران و این هم از هم پیاله شدن با علیاف و ماجرای کریدور زنگزور.
پا روی چیزی میگذارند که میدانند خط قرمز ماست. آیا این رسمِ التزام به توافقات راهبردی است؟! البته بسیاری از ما براساس تجربه از آنان امید همراهی نداریم هرچند توقعی چنین در شرایطی که هزینه همراهی با آنان از حساب ما کسر میشود، بیجا نیست. اما آنان آدمهای به جایی نیستند که بتوان توقع به جا داشت. آنان - مثل همیشه - ما را به چشم سپر نگاه میکنند. به سفره ما با دهان باز نگاه میکنند و همزمان، منافع خود را در سبدهای مختلف میجویند.
اما بیتوقعی از خود ماست که هر توقع روسها را دولا پهنا برآورده کردهایم. غرب دارد ما را به اتهام حمایت از روسیه در جنگ اکراین، یقه میگیرد و گلو میفشارد آن وقت روسیه هم با ماجراهایی چون جزایر سهگانه ایران و کریدور زنگزور ما را تحت فشار قرار میدهد.
دوستان «روسفیل» چه دارند که بگویند اما از دولت پزشکیان انتظار میرود هرگز بیش از آنچه روسها روی میز میگذارند، به میان نیاورد. توقع است که در تعامل با همه کشورها به اولویت منافع ملی توجه داشته باشد. به هیاهوی «شرقزدگان» توجه نکند همانطور که حرفِ «غربزدگان» را نمیشنود.
او باید و باید و هزار باید به منافع ایران فکر کند. برای به دست آوردن آن نیز از همه ظرفیتها در تعامل با دیگر کشورها هم بهره گیرد. شمشیر ملت ایران باشد برای قطع دستهای فزونخواه و پندارهای پر ولع. اما روسها هم باید بدانند ما کارت بازی پوتین نیستیم. او باید بداند تا زمانی میتواند روی ما حساب کند که دفتر خود را برای حساب کردن ما باز بگذارد. جز این کند، با رفتار متقابل ما مواجه خواهد شد.
باید بدانند که تنها گزینه جهانی ما نیستند که ناچار در خانه آنان را بکوبیم. در جهان تعاملات، شریک فراوان است. قرار نیست در همراهی با همسایه شرقی، هر قیمتی گه بگذارند را نسنجیده چشم بگوئیم. از این خبرها نیست. خبر را به گوش آنان باید رساند که ما هم گزینههای جایگزین داریم. دور بزنند، دور میخورند.
روی خطوط قرمز ما پا بگذارند، خطوط قرمزشان را سیاه میکنیم. همانطور که وقتی در باره جزایر سهگانه، گزافه امضا کردند، صدای ما را درباره جزایر اشغالی «آوانگاری» ژاپن، شنیدند.