موسوی لاری گفت: من احترام به جناحها را لازم میدانم، پذیرش نقد و انتقادشان و رفتن به استقبال مطالباتشان را قبول دارم، ولی میگویم که همه اینها را باید براساس مطالبات آن ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد محک زد. اگر مطالبات اینها در مسیر مطالبات ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد مردم است، آقای پزشکیان با تمام وجود باید عمل بکند. اگر این مطالبات در جهت مطالبات آن ۷۵ درصد مردم نیست، آنجا دیگر وفاقی وجود ندارد؛ چه وفاقی؟
جماران در گفتگویی مفصل از«موسوی لاری» پرسید: آقای پزشکیان قبل از حضور بهعنوان رئیسجمهور مسأله «وفاق ملی» را در شعارهایشان به این معنا عنوان نمیکردند. فقط میگفتند دعوا نکنیم تا کنار همدیگر بتوانیم کشور را اداره بکنیم. ولی الآن همانطوری که در صحبتهای شما هم است میبینیم، در این «وفاق ملی» تا هنوز یک بخش عمدهای از مردم در نظر گرفته نشده است.
فکر میکنم که این شعار «وفاق ملی»، حداقل در این گام اول تحقق خودش، ممکن است یک مقداری شبیه به وفاق جناحی بشود. آیا شما هم یک چنین عقیدهای دارید؟
در ادامه بخشی از پاسخ وزیر دولت اصلاحات آمده: من احترام به جناحها را لازم میدانم، پذیرش نقد و انتقادشان ورفتن به استقبال مطالباتشان را قبول دارم، ولی میگویم که همه اینها را باید براساس مطالبات آن ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد محک زد. اگر مطالبات اینها در مسیر مطالبات ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد مردم است، آقای پزشکیان با تمام وجود باید عمل بکند. اگر این مطالبات در جهت مطالبات آن ۷۵ درصد مردم نیست، آنجا دیگر وفاقی وجود ندارد؛ چه وفاقی؟ ۷۵ درصد مردم تغییر میخواهند و اینهامیخواهند وضعیت موجود را تثبیت بکنند.
معلوم است دیگر وفاقی وجود ندارد. وفاق آنجایی است که ما در کنار مردم قرار بگیریم. مردم هم عامه مردم است، نه یک حزب، یک گروه و تشکل. تشکلها نمایندگان نهادهای مدنی واسطاند؛ یک حزب واسطهای بین عقبه و هوادارانش با دولت است. اینها فقط حرف هوداران حزب را به دولت منتقل میکنند. حالا اگر یک حزبی فراتر رفت و مطالبات آن ۷۵ درصد یا ۸۰ درصد را مطرح کرد، آقای رئیسجمهور موظف است از این حزب بپذیرد آن چیزی را که میگوید. ما باید شاخصمان عامه مردم باشند. حالا آقای پزشکیان که معمولاً از آن منشور مالک اشتر استفاده میکند، درآنجا حضرت علی (ع) واقعاً همه اینها را تبیین کرده است؛ گفته است عماد دین و دنیا عامه مردم هستند.
خواص کسانی هستند که از شما انتظارات خاص خودشان را دارند در جهت عکس منافع مردم و عامه مردم. شما اگر خواستید نظر خواص را تأمین بکنید، از عامه مردم فاصله میگیرید.
بنابراین، من خیلی روشن میگویم که احترام به نظرات احزاب، چه موافق و چه مخالف، وظیفه دولت است، میدان دادن برای بیان عقیده اینها وظیفه دولت است، راه باز کردن برای نقد و اعتراض اینها وظیفه دولت است، اما بدهبستان و فاصله گرفتن از مطالبه مردم و در تنگنا قرار گرفتن برای تحقق مطالبات کسانی که با مردم نبودند و مردم آنها را کنار زدند، هم برخلاف عقل است و هم برخلاف میثاقی که رئیسجمهور با مردم دارد. حتماً به این مسئله توجه بکنند و همینطور وزارت کشور، وزارت اطلاعات و بقیه وزارتخانههایش هم باید توجه بکند.
ما وقتی به دوره احمدینژادمیرسیم -نمیدانم اسمش را چه بگذارم؟ نمیدانم- یکی از چیزهایی که از آن داریم این است که بهتدریج تلاش شد تا طبقه متوسط جامعه را زمینگیر بکنند. الآن طبقه متوسط از بین رفته است و تقریباً نیست. ما میآییم مشارکت مردم در ساخت، در تولید، در توزیع، در تجارت و امثال آن را شعار میدهیم، در حالی که طبقه متوسط وجود ندارد تا مشارکت کند. شما طبقه متوسط را نابود کردید؛ حالا میخواهید پروژه اجرا کنید، چه جوری اجرا میکنید.
بسیاری از شرکتهای قدرتمند تولیدگر ما به خارج از کشور رفتند؛ در کشورهای حاشیه خلیجفارس و ترکیه رفتند دفتر زدند. شما باید طبقه متوسط را بازسازی کنید. شما باید راه را برای سرمایههای خرد و کلان باز کنید تا اینها بتوانند بیایند سرمایهگذاری کنند. با نگاه امنیتی که نمیتوانید این کار را انجام بدهید. اگر رویکرد وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه، وزارت کشور، شورای امنیت کشور و شورای عالی امنیت ملی نسبت به حضور مردم و طبقه متوسط جامعه عوض نشود، هیچ اتفاقی نمیافتد، هیچ توسعهای صورت نمیگیرد و هیچ وفاقی صورت نمیگیرد. حتماً این رویکردها عوض بشود تا آقای پزشکیان بتواند اهدافشان را دنبال کند.