«درحالیکه کشورهای مختلف جهان با صرف هزینههای گزاف و تاریخسازی برای خود گذشته و اعتبار دستوپا میکنند تا نام خود را به دیگران بشناسانند, ما تاریخ و تمدنی کهن داریم و ملت بزرگ ایران چه در گذشتههای دور و چه در دوران اسلامی مردمان تاریخساز و فرهنگپروری بودهاند و آثاری که از خود بر جای گذاشتهاند، چنان ارزشمند است که هیچکس نمیتواند نقش آن را انکار کند.»
سید رضا صالحی امیری در یادداشتی در انتخاب نوشت: سرزمین ایران سرشار از نشانههایی است که ما را به گذشتههای دور وصل میکند و از ریشهدار بودن این سرزمین کهن و مردمانش میگوید.
محوطههای باستانی و سازههای کهنسالی مانند مسجدها، مدرسهها و کاخها از تنوع تاریخی این کهن بوم و بر حکایت میکنند. همین بناها و سازهها تا امروز تکیهگاه ما بودهاند و آنچه از گذشتگانمان برجای مانده است، مسیر ما را در درازای تاریخ روشن کرده است.
ایران را به درستی چهارراه فرهنگها و تمدنها خواندهاند و ما با بسیاری از کشورهای همسایه و حتی غیرهمسایه میراث مشترک داریم، بطوری که نشانههایی از فرهنگ ایران را در کشورهای بسیار دور میتوان یافت.
ایران اگرچه بارها مورد حمله مهاجمان خونریز قرار گرفته و هنوز در ویرانههای تاریخی باقیمانده از آن نشانههای حماسه ایرانیان هویداست، اما ملت بزرگ ایران همیشه در برابر فرهنگهای نو با درایت و هوشمندی آغوش گشوده و با توان و ظرافت و تجربه در غنی شدن فرهنگها طرحی نو در انداخته، تا آنجا که بیش از تاثیرپذیری از این تهاجم ها، اغلب بر حمله کنندگان تاثیر گذاشته است.
ایرانیان از ملتهای کمنظیر در جهان هستند. یکی از عوامل مهم در ماندگاری ایران میراث فرهنگی ماست. میراث فرهنگی امانت گرانقدری است که از گذشتگان به ما رسیده است. مهمترین نقش وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی امانتداری این میراث کهن است.
توجه به این میراث و حفاظت و نگهداری و معرفی آن یکی از مهمترین کارکردهای این وزارتخانه است که از آغاز تشکیل آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. باید بپذیریم که ما امانتداران خوبی نبودهایم. این میراث ارزشمند در هر جای جهان بود، بیش از این و بهتر از این با آن برخورد میکردند. گاهی یک استان یا حتی شهرستان ما بیش از برخی از کشورها بناها و فضاهای میراثی دارد.
هزینه در کشف، حفظ، نگهداری و معرفی این میراث ارزشمند، نوعی سرمایهگذاری فرهنگی و اجتماعی برای امروز و آینده این ملت بزرگ است. باستانشناسان، مرمتگران، پژوهشگران و حافظان میراث ملموس و ناملموس فرهنگی فقط کارکنان یک دستگاه اجرایی نیستند. آنان واسطههایی میان گذشته و حتی آینده این سرزمینند تا ما را با ریشههای فرهنگی مان آشنا کنند. آنان حافظان فرهنگ کهن ایران، هم ایران باستان و هم ایران اسلامیاند. آنان حافظان آبرو و اعتبار ما در جهان هستند.
توجه به محوطههای باستانی و موزهها و فضاها و بناهای میراثی و میراث ناملموس همزمان که دارای ارزش فرهنگی عمیقی است، پیشران توسعه کشور است. اگر ما در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بخواهیم اصلاح را از یک نقطه شروع کنیم، آن نقطه میراث فرهنگی است. اگر بتوانیم وظایف خود را در میراث به درستی انجام دهیم، نه تنها بخش بزرگی از مشکلات گردشگری و صنایع دستی نیز حل میشود که تصویر ایران در جهان نیز بهبود پیدا میکند. ما را در جهان به اعتبار این گذشته با شکوه و استقامت و پایداری امروزمان میشناسند. نقش ایرانیان در جهان کهن و جهان اسلام بسیار غنی و ارزشمند است.
در حالی که کشورهای مختلف جهان با صرف هزینههای گزاف و تاریخ سازی برای خود گذشته و اعتبار دست و پا میکنند تا نام خود را به دیگران بشناسانند، ما تاریخ و تمدنی کهن داریم و ملت بزرگ ایران چه در گذشتههای دور و چه در دوران اسلامی مردمان تاریخ ساز و فرهنگ پروری بودهاند و آثاری که از خود بر جای گذاشتهاند، چنان ارزشمند است که هیچ کس نمیتواند نقش آن را انکار کند.
به همین دلیل است که فکر میکنم توجه به میراث فرهنگی و اصلاح آن ضرورت دارد,، اما توضیح این نکته ضروری است که اصلاح وضعیت میراث فرهنگی نه تنها نیازمند مشارکت باستانشناسان، مرمتگران، پژوهشگران، متخصصان میراث فرهنگی و حافظان میراث ملموس و ناملموس است که نیازمند همراهی و همکاری نهادها و دستگاههای مختلف اجرایی مثل دانشگاهها، آموزش و پرورش و حتی فنآوریهای پیشرفته است. امیدوارم دست به دست هم بدهیم تا تصویری نو از ایران کهن بسازیم!