وزیر کشور دولت دوازدهم، گفت: ادبیات انتقاد مبتنی بر محکوم کردن، داوری کردن و قضاوت کردنهای زودهنگام و بدون توجه به اینکه کار هنوز شروع نشده و عملکرد مشخص نیست، مناسب نیست و نباید هم صورت بگیرد.
عبدالرضا رحمانی فضلی درباره علت عدم حضور خود در کابینه دولت چهاردهم میگوید: از طرف پزشکیان و یا کمیتهها و ستاد هیچ پیشنهادی به بنده نشد و الحمدالله در هر کمیته ۲۰، ۳۰ و ۵۰ نفر متقاضی بودند و وفور لطف و رحمت بوده و حتماً نیازی برای حضور بنده تشخیص داده نشده و بنده هم هر کاری کردم انشاالله خالصانه و صادقانه برای کشور، انقلاب و مردم باشد.
به گزارش خبرآنلاین، «نگاه منصفانه به کابینه پیشنهادی دولت چهاردهم» و «دادن مهلت به پزشکیان»، از جمله نکاتی است که این روزها سیاسیون حامی پزشکیان در پاسخ به انتقادات برخی از چهرههایی که از قضا آنها هم حامیان اصلی پزشکیان در انتخابات محسوب میشدند، مطرح میکنند.
چنانچه عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت دوازدهم انتقادات زودهنگام را انتقادات غرضورزانه میداند از جنس همان انتقاداتی که از نظر او یکی از عوامل اتفاقات سالهای ۹۶ و ۹۸ بودند. او در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید «انتقاداتی که بر حسب منافع حزبی و حسد مطرح میشوند بیضرر و بی زیان نخواهند بود و دولت را تضعیف میکنند.»
چند وجهی بودن برخی وزارتخانهها و اینکه فردی پیدا نمیشود که برای برعهده گرفتن تصدی این وزارتخانهها دارای چند وجه و تخصص باشد، از جمله پاسخهای رحمانی فضلی به منتقدین کابینه دولت چهاردهم است.
او همچنین با تاکید بر اینکه از طرف پزشکیان پیشنهادی برای حضور در کابینه نداشته، بر این نکته اشاره میکند که: «اجازه بدهیم پزشکیان کارش را انجام دهد.»
در ادامه گفتگو با عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت دوازدهم را میخوانید:
آقای رحمانی فضلی! در حال حاضر انتقاداتی نسبت به کابینه پیشنهادی پزشکیان از طرف چهرههایی صورت میگیرد که به نظر میرسد زودهنگام است و بسیاری بر این باور هستند که باید به پزشکیان مهلت داد چراکه در ابتدای راه است، نظر شما در این مورد به چه صورت است؟
یک بحث مربوط به نفس است، موضوع دیگر چگونگی انتقاد و دلایل آن است. در نفس انتقاد هیچ اشکالی نیست، بهرحال کابینه هم مانند همه امور سیاسی بلکه بیشتر و با اولویت بالاتری مورد توجه مردم قرار میگیرد و اگر این انتقاد از سر کار کارشناسی باشد، این نشاندهنده رشد جامعه و توجه و اهمیت مردم به این امر است، لذا این نوع نقد اشکالی ندارد.
اما اینکه چگونه انتقاد کنند، ادبیات انتقاد مبتنی بر محکوم کردن، داوری کردن و قضاوت کردنهای زودهنگام و بدون توجه به اینکه کار هنوز شروع نشده و عملکرد مشخص نیست، مناسب نیست و نباید هم صورت بگیرد. اما نکتهای که درباره علت انتقادات مطرح است، این است که برخی از انتقادات کارشناسانه هستند و ضرورت رشد و عقلانیت جامعه و حساسیت به سرنوشت خود را میرساند.
اما برخی انتقادات به دلیل منافع و مصالح حزبی، جریان و یا شخصی و دار و دستهای صورت میگیرد، حتی بعضی انتقادات به دلیل حب و بغضها مطرح میشوند، که الان واقعاً جای این نوع انتقادات نیست و به نظر من این نوع انتقادات را میتوانیم بک نوع ظلم تلقی کنیم، یعنی روا داشتن ظلم است به دولتی که هنوز کار خود را شروع نکرده است.
بهرحال درباره همه دولتهایی که روی کار آمدند همواره انتقاد نسبت به کابینه مطرح بوده و تنها مختص به این دولت نیست، هر دولتی که روی کار آمده ابتدا مورد بحث، نظر و گفتگو قرار گرفته و در بسیاری از موارد هم واقعاً راهگشا بوده، اما اگر انتقادات به دلیل امر مصالح و منافع باشد، کار شایستهای نیست. نکته بعد این است که باید توجه کنیم، به عنوان مثال درباره برخی افراد میگویند این فرد برای آن کار مناسب نیست چراکه تخصص آن کار را ندارد، در صورتی که درباره برخی وزارتخانهها مانند وزارتخانههای راه، مسکن و شهرسازی، اقتصاد، وزارت کشور و صنعت، که وزارتخانههای چند وجهی هستند. در مورد این وزارتخانهها هیچ وقت وزیری پیدا نمیشود که دارای چند وجه، چند تخصص و چند مدرک باشد. در این شرایط ناگزیر هستیم یکی از آن تخصصها و تجربهها را ملاک، معیار و اساس کار قرار بدهیم و آن وزیر است که باید تیم خود را بچیند چراکه تیم موثرتر از آن وزیر و یا فرد خواهد بود.
آن وزیر اگر درایت و تجربه لازم را داشته باشد و از طرفی مشورتهای لازم را انجام دهد، ولو اینکه یکی از تخصصهای لازم را داشته باشد میتواند نقش خودش و به تعبیر دیگر نیاز خودش را با افرادی که دارای تخصصها و تجربههای متفاوت از خودش هستند، ایفا و برطرف کند، قطعاً تیم موفق خواهد بود؛ بنابراین در اتهامزدن، قضاوت کردن و داوری کردن عجله نکنیم. بعضاً مواردی مطرح میشود که واقعاً خصمانه است. برای نمونه خطاب به رئیس جمهور میگویند قولهای خود را فراموش کردی و... در صورتی که باید مقداری صبر کرد، جلو برویم و به جای این نوع داوری و قضاوتها به یکدیگر کمک کنیم و مشاهده کنیم چه کمکی میتوانیم کنیم، حتی اگر نقد هم داریم باید نقد مشوقانه و کامل کننده باشد، نه اینکه باعث یأس و ناامیدی و از طرف دیگر دلزدگی مردم شود و رابطه و اعتمادی که مردم در این انتخابات به رئیس جمهور و به گونهای به نظام کردند و به آن رأی دادند، به نحوی شود که از الان اساس و پایه بیاعتمادی را بین مردم و نظام و یا همان ملت و نظام ضعیف کرده و دچار اشکال کنیم.
در هر صورت باید صبر کنیم، کمک کنیم، مشوقانه نصیحت و انتقاد کنیم، اما از آن طرف باید بدانیم که در هرصورت یک انتخاب انجام شده، مردم پای صندوقهای رأی آمدند، یک رئیس جمهوری را انتخاب کردند که تعهداتی داشته که برای انجام این تعهدات هم فرصت لازم است که انشاالله بتواند موفق شود.
نقد و انتقاداتی که بنابر تعبیری زودهنگام شروع شده و بعضاً هم منصفانه نیست...
این نکته را اصلاح کنم که عبارتهای زود هنگام و منصفانه شامل نفس انتقاد که امر درست، عقلانی و منجر به گفتگو میشود، نمیشود، اما آن دسته از انتقاداتی که براساس غرض، مرض، مصالح، منافع و حسد و کینه مطرح میشوند، نباید صورت بگیرند.
برخی به دنبال پررنگ کردن عبارت «من پشیمانم» بعد از معرفی کابینه پیشنهادی چهاردهم هستند، این اقدام تا چه اندازه منجر به شکلگیری فضایی مانند آنچه در سال ۹۶ اتفاق افتاد، میشود؟
تحولات اجتماعی مخصوصاً وقتی منجر به تنش میشود را نمیتوانیم تک بُعدی و مبتنی بر یک امر و یا دو امر تحلیل کنیم، قطعاً انتقاد فینفسه و یا حتی از منظر مصالح و منافع باشد، منجر به چنین امری نمیشود مگر اینکه در کنارش اتفاقات دیگری صورت بگیرد.
بهرحال موضوع سالهای ۹۶ و ۹۸ و بقیه تحولات و تنشهایی که در جامعه اتفاق افتادند، تحلیلهای خاص خود را میطلبند، اما این امر میتواند تبدیل به یک پایه و مبنا قرار بگیرد برای تضعیف دولت و کاهش اعتماد مردم به دولت و نهایتاً با توجه به مطالبات و انباشتگی نارضایتیها و شرایط سخت سیاست خارجی و شرایط داخلی، عکسالعمل آن میان مردم منجر به خسران و ضرر میشود؛ بنابراین این قبیل اقدامات بیضرر و بی زیان نخواهد بود و دولت را تضعیف میکند، اما اینکه آیا منجر به آن اتفاق میشود یا خیر، آن اتفاق تحلیل جای خود را دارد، چرا که عوامل زیادی داشته و یکی از عوامل آن هم یکی از مواردی است که در سوال اشاره شد.
آقای خاتمی هم در راستای حمایت از دولت پزشکیان و فرصت دادن به پزشکیان، اظهاراتی داشته، آیا اظهارات فردی مانند رئیس دولت اصلاحات میتواند این زمزمههای انتقادی را کاهش دهد؟
روند انتخابات به وضوح نشان داد مولفههای تاثیرگذار از انحصار خارج شده و به یک مطالبه عمومی و فراگیر تبدیل شده است و اینطور نیست مثل سابق تک بعدی باشد. علاوه بر این، انتظار جامعه این است و منطقی هم میباشد حمایت علاوه بر بیان و بیانیه در مرحله عمل هم نمود داشته باشد.
جا دارد در اینجا یک نقد عام به نوعی سیاست ورزی داشته باشم که کلی است و معطوف به فرد یا گروه خاصی نیست، اما گاهی مشاهده میشود و این در عرصه سیاسی مرسوم است که گاهاً گفتهها با اعمال متناقض هستند. از یک طرف فشار آورده میشود و به دنبال انحصارگرایی و اعمال نظرات با روشهای غیر منطقی و غیرعقلانی و سهمخواهی هستند و از طرف دیگر در افکار عمومی به گونهای نشان میدهند که خیرخواه هستند، اما همانطور که در اخلاق اجتماعی و فردی صداقت امر درست، مهم و با ارزشی است در سیاست هم باید سیاست صادقانه مبنا باشد.
قطعا حمایت افراد و گروههای مرجع در گستره تاثیرگذاری ولو محدود خوب است و البته مردم صداقت گفتار و رفتار در حمایت را به خوبی متوجه میشوند.
با توجه به اینکه زمان انتخابات شما از جمله حامیان پزشکیان بودید و از طرفی سابقه حضور در دولت را هم داشتید، آیا برای حضور در کابینه دولت چهاردهم به شما پیشنهاد شد؟
خیر، از طرف آقای پزشکیان و یا کمیتهها و ستاد هیچ پیشنهادی به بنده نشد و حتماً نیازی برای حضور بنده تشخیص داده نشده و بنده هم هر کاری کردم انشاالله خالصانه و صادقانه برای کشور، انقلاب و مردم باشد.
اساسا برای حمایت و کمک به رییس جمهور نباید فقط عضو کابینه بود به هر طریق ممکنی میتوان یاری و مشورت داد.
افراد حاضر در معاونتها نیز از جمله محورهای مورد انتقاد منتقدین است، نگاه شما به نقدهای صورت گرفته نسبت به افرادی نظیر ظریف، عارف و قائمپناه چیست و ...
متاسفانه در سیاست آلودگیهای اخلاقی و منافع پیدا شده است. الان هم آقای پزشکیان میخواهد با این افراد کار کند، بنده یا فلان حزب که نمیخواهیم با این افراد کار کنیم. ضمن اینکه آقای پزشکیان اهل فهم، درک و درایت در مسائل سیاسی است، چند دوره مجلس بوده، کار سیاسی انجام داده، در جبهه حضور داشته و جامعه و این افراد را کامل میشناسد، اگر بگوییم خیر انتخاب شما درست نبوده، شاید قضاوت داوری زودهنگام باشد.
اجازه بدهیم کارش را انجام بدهد، او را محدود نکنیم، البته این به معنای این نیست که مشورت ندهیم، میتوانیم مشورت بدهیم، تا مرحله قبل از تصمیم مشورت و نظر دادن بسیار خوب است و به قول سیاسیون لابی کردن خوب است، اما وقتی تصمیم گرفته شد، انتخاب کرد و انتخاب انجام شد باید دقیق، قوی جدی این مسئله را پیگیری کنیم و کمک کنیم که رئیس جمهور موفق شود. مبنا این است.
در حقیقت پزشکیان این انتخابها را انجام داده، خودش هم مسئولیتش را پذیرفته و اعلام هم کرده که من با علم و درایت مبتنی بر سیاست وفاق این کار را انجام دادم و از انتخابم راضی هستم، اجازه بدهیم ایشان کارش را انجام دهد.