«کم نیستند مجاهدین یکشنبهای که، چون نیمروز واقعه به پایان میرسد و گردها میخوابند و روز میرود و شب فرامیآید بانگ طبلهایشان میرود تا هر سو که: شما خوابید، ما بیدار، خرم و آسودهتان خفتار.»
محمدرضا تاجیک در اعتماد نوشت: در جامعه امروز ما، کم نیستند مجاهدین یکشنبهای که اساسا انقلاب و جنگ را درک و تجربه نکردهاند، اما قبای انقلاب و جنگ را جز به قامت خویش نمیبینند و نمیپسندند.
کم نیستند مجاهدین یکشنبهای که چون نیمروز واقعه به پایان میرسد و گردها میخوابند و روز میرود و شب فرامیآید بانگ طبلهایشان میرود تا هر سو که: شما خوابید، ما بیدار، خرم و آسودهتان خفتار.
در تاریکی شب، به خود میجنبند و گرد انفعال و استیصال از شانهها میافشانند و چشم میدرانند و طرف سبیل میجنبانند و غضبان میگویند: ماییم آن گنهبخشا سعادتبخش شوکتمند، ماییم آن پیامآور روز شیرینی که با شمایان آشتی باشد…
اکنون، یکبار دیگر مجاهدین یکشنبه سوار بر رخش رویین خویش، هر سو گردباد بازنمایی برافراختهاند و بر هستی و حقیقت و واقعیت یک واقعه تاریخی چنگ زدهاند تا آن را از پدیدآورندگانش کش روند و به صورتی دیگر بیارایند و به مردمان بفروشند.