از انتقادات جدی پرستاران، رقم پایین دریافتیشان بهعنوان یکی از اعضای کادر درمان بود. یکی از پرستاران گفته بود مجموع دریافتی پرستاران با سابقه کار بالای چند سال نیز رقمی حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیون است و در این میان نیز اضافهکارشان عددی بین ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان به ازای هر یک ساعت است.
دقیقا اردیبهشت و خرداد ماه امسال بود که پرستاران در بیمارستانهای مختلف برای به نتیجه رسیدن مطالباتشان، دست به استعفای دستهجمعی زدند.
به گزارش فرهیختگان، با وجود انتشار اخبار از رسانههای غیررسمی و فضای مجازی، اما ماجرا در سطح رسانههای کشور جدی گرفته نشد و از این گذشته نیز علیرغم پیگیری فراوان برای گفتگو با پرستاران بیمارستانها و شهرهای مختلف کشور، اما پرستاران حاضر به گفتگو نشدند و تنها تعداد معدودی از پرستارانی که خبر استعفای دستهجمعیشان منتشر شده بود، به گفتگو و درددل از وضعیت بد شغلی و معیشتیشان نشستند.
از انتقادات جدی پرستاران، رقم پایین دریافتیشان بهعنوان یکی از اعضای کادر درمان بود. یکی از پرستاران گفته بود مجموع دریافتی پرستاران با سابقه کار بالای چند سال نیز رقمی حدود ۱۲ تا ۱۵ میلیون است و در این میان نیز اضافهکارشان عددی بین ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان به ازای هر یک ساعت است.
حالا، اما چند روزی میشود که برخی از پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز و تعدادی دیگر از شهرهای کشور دست به اعتصاب زدهاند. اعتصابات اخیر از یکی از بیمارستانهای استان البرز شروع شده، اما آنگونه که پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز میگویند، در شیراز اعتراضات پرستاران به چندماه پیش برمیگردد و چندباری روبهروی استانداری، دانشگاه علوم پزشکی و دفتر امامجمعه تجمع کرده بودند.
تا اینکه چند روز گذشته، یکی از پرستاران بیمارستانهای دولتی شیراز خودکشی کرد. پس از چند روز هم یک بهیار در بیمارستان دیگر شیراز دست به خودکشی زد. پس از این دو خودکشی در فاصله چند روز، تعدادی از پرستاران بیمارستان چمران شیراز پیشنهاد اعتصاب را مطرح کردند. همچنین این مساله عنوان شد که برای شیفتهایشان حضور پیدا نکنند. در آخر همین اتفاق هم افتاد و ۱۵ مرداد حدود ۹۰ الی ۹۵ درصد از پرستاران بیمارستان چمران شیراز در شیفتهای کاریشان حاضر نشدند.
پس از عدم حضور پرستاران بیمارستان چمران شیراز، خبر در سطح دیگر بیمارستانهای شیراز منتشر شد و به دنبال آنها پرستاران بیمارستانهای نمازی و... هم دست به اعتصاب زدند. تا لحظه نوشتن این گزارش، بنا به گفته تعدادی از پرستاران شیراز، بیمارستانهای دولتی شیراز پذیرش ندارند و تنها بیماران اورژانسی پذیرش میشوند. همچنین از طرفی دیگر بیمارستانهای خصوصی نیز ظرفیتشان پر شده است و پذیرش خاصی ندارند.
یکی از پرستاران طرح بیمارستان چمران شیراز درباره واکنش مسئولان این استان میگوید: «جلساتی که اکنون در استانداری برگزار میشود، ظاهرا خروجی موفقی ندارد و آنطور که مطلع هستم، از سمت مسئولان وزارتخانه گفته شده به دلیل جابهجایی دولت، نمیتوان دست به اقدام خاصی زد. اعتصاب تا به اینجای کار همچنان پابرجاست. در سمت دیگر ماجرا که نظام پرستاری نهاد صنفی است در یک دعوای صنفی گیر افتاده است. امری که مشخص است، این است که بیمارانی از استانهای جنوبی مانند کرمان، سیستانوبلوچستان و خوزستان برای درمان به شیراز میآیند. امروز بیماری سرطانی برای دریافت دارو و درمان مراجعه کرده بود، اما پذیرش نشد؛ چراکه پرستاری نیست تا درمان بگیرد.»
این پرستار همچنین ادامه میدهد: «واکنش علوم پزشکی شیراز به ماجرا هم جالب است. در گروهها فراخوان جذب نیرو از سایر شهرها و کلانشهرها صادر میکند. بسیج جامعه پزشکی هم به نیروهای جهادی فراخوان داده است که برای جبران اعتصابات به بیمارستانهای دولتی شیراز مراجعه کنند. امروز در بیمارستان خودمان دیدم که به بیماربر روپوش داده بودند و در قالب کمکپرستار در بخش درحال فعالیت است. به پرستاران جدیدی که میخواهند جایگزین کنند، گفته شده که ساعتی ۱۰۰ الی ۲۰۰ تومان با شما حساب میشود. این درحالی است که ما از آبان ماه معوقه داریم و سیستم درحال لجبازی با ماست. همچنین تهدید میکنند که اگر حضور پیدا نکنیم، غیبت رد میشود و حتی میتوانند طبق آییننامه حقوق هم پرداخت نکنند.»
این پرستار طرحی همچنین درباره مطالباتشان میگوید: «یکی از مسائل جدی ما پایه حقوقمان است که نسبت به سایر ارگانها بسیار پایین است. در شیراز چه نیروی باسابقه و چه نیروی طرحی پایه حقوقش ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان است. همچنین اضافهکار بیمارستانهای دولتی در کل کشور نهایت ۲۳ هزار تومان است؛ درصورتیکه در همین بیمارستانهای خصوصی شیراز اضافهکار رقمی بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است. این ارقام البته بستگی به وزارتخانه دارد، ولی بههرحال در شهرهای مختلف، متفاوت است. مساله دیگر هم تعرفهگذاری است. یک قانون سال ۸۶ در مجلس تصویب شد که تا سالهای پیش اجرا نمیشد. درنهایت در دولت دوازدهم اجرا شد. منتها اصلا مشخص نیست براساس چه معیاری تعرفهگذاریها داده میشود. تعرفهها براساس تعداد بیمار است؟ سطح مراقبتی است؟ اصلا شفاف نیست تعرفهگذاریها چگونه است. البته همین اضافهکار نیز وضعیت مشخصی ندارد. ما که طرحی هستیم تا ۲۷۰ ساعت اضافهکار هم داریم. اما مشخص نیست باز هم فرمول اضافهکار چگونه محاسبه میشود و رقم دریافتی ماهی که اضافهکار بیشتری نسبت به ماه دیگر داریم، اصلا معلوم نیست.»
این پرستار همچنین عنوان میکند که دانشگاه علوم پزشکی شیراز پول معوقههای پرستاری را بهموقع پرداخت نمیکند. همچنین از سوی دیگر در بیمارستانهای دولتی شیراز مانند بیمارستان نمازی هر پرستار حداقل ۲ تا ۳ نفر را کاور میکند و حجم کار پرستاران بسیار بالاست.
این پرستار طرحی همچنین به این مساله اشاره میکند که نهتنها نظام پرستاری با پرستاران معترض همراهی نمیکند، ساختار وزارتخانه نیز به مطالبات گوش نمیدهد. متاسفانه به دلیل بیتوجهی مسئولان علوم پزشکی و وزارتخانه به مطالبات، وضعیت به شکلی است که پرستاران بیمارستانهای دولتی دیگر علاقهای به بازگشت به کار ندارند. پرستاران مطالبهگر این مساله را مطرح کردهاند که لااقل معوقات پرداختنشده، پرداخت شود تا برای ما یک دلگرمی ایجاد شود. اما به همین موضوع هم توجهی نشده است.
او میگوید یکی از ارقام عجیب واریزی از سمت علوم پزشکی شیراز حق مسکن است: «علوم پزشکی شیراز نفری ۱۲۰ هزارتومان حق مسکن برای ما واریز میکند. بارها معترض شدهایم. یا همین اضافهکار، مالیات آن بهروز کسر میشود، اما واریزی با اختلاف ۷ الی ۸ ماه واریز میشود. پرسنل شرکتی هم وضعیتی به مراتب بدتر از ما دارند. پایه حقوقهایشان ۷ میلیون تومان و دریافتیشان بسیار کمتر است. همچنین تعدادی دیگر هم نیروی پیمانی هستند که مدتها پیش به این افراد قول استخدام داده شده، اما عملی نشده است.»
محمدرضا سقائیانفر نیز یکی دیگر از فعالان صنفی پرستاری است. سقائیانفر، اما به شیوه اعتراض برای دستیابی به مطالبات پرستاران شیرازی منتقد است. او میگوید: «من یکی از منتقدان این روش هستم. ما قرار نیست تحت هر عنوانی، سلامت مردم را گروکش مطالبات صنفیمان کنیم. این روش را من اصلا قبول ندارم. برخیها میگویند که نه، ما همه راهها را رفتهایم. اما من این را رد میکنم. پیشنهاد دادم و درخواست کردم که دبیرکل خانه پرستار، شفاف کند که کدام راه قانونی برای اصلاح تعرفهگذاری پیش گرفته شد؟ به کدام سازمان شکایت شد؟ از همه چیز گذشته، مساله معوقات نهتنها در بیمارستانها، بلکه در کل علوم پزشکی مطرح است. اما آیا میتوان واکسن نوزادان را تعطیل کرد؟ آیا میتوان بازرسیها را تعطیل کرد؟ تحت هیچ عنوانی، این روش صحیحی نیست.»
سقائیان همچنین عنوان میکند: «ما باید دقت کنیم که قسمت عمده پول دانشگاهها از سمت سازمانهای بیمهگر دریافت میشود. اگر این بیمهها با تاخیر تسویه کنند، طبیعتا دانشگاه نیز معوقات پرسنلش را با تاخیر پرداخت میکند. چرخه وجود دارد. در اینجا هم همین اتفاق افتاده است و سازمانهای بیمهگر با تاخیر معوقات را پرداخت کردهاند.» این پرستار در انتقاد به تحصن صورتگرفته میگوید: «با این تحصنها بخشهایی دچار اختلال میشوند که بیماران شرایط خاص دارند. مثلا بیماران بخش آیسییو، آیسییوی نوزادان یا بخش شیمیدرمانی. آن وقت شما دست به کاری میزنید که بیمارستان مجبور میشود بخش شیمیدرمانی بزرگسالان را تعطیل کند؛ چراکه کسی نیست درمان را پوشش دهد. بیماران باید کجا بروند؟ روند درمانشان چه میشود؟ بیمار سرطانی فرآیند درمان منظمی باید داشته باشد. اگر در فرآیند درمان اختلالی ایجاد شود انگار که کاری از اساس شکل نگرفته است و حتی احتمال دارد که بیماری عود کند. بیماری که نوبت عمل داشته باشد، باید کجا برود؟ کسی اتاق عمل را پوشش نمیدهد. این کارها تحت هیچ عنوانی و با هیچ بهانهای، کار منطقی و انسانی در قبال بیمار نیست و به نظرم میتوانستند کار را از مجاری قانونی، راحتتر پیگیری کنند.»
سقائیانفر درنهایت اشاره میکند که پرستاران پتانسیل پیگیری از سوی سازمان نظام پرستاری را هم دارند. یعنی کار قابلیت پیگیری از چهارچوب قانونی را داشت.
با وجود پیگیری بسیار ، اما مسئولان دانشگاه علوم پزشکی شیراز حاضر به گفتگو نشدند و شرح ماوقع را به وزارتخانه محول کردند.
درمجموع و بهطور خلاصه میتوان گفت آنچه که امروز موجب نارضایتی پرستاران شیرازی و البته پرستاران سایر شهرهای کشور شده است، به چند مساله اصلی تقسیم میشود. یکی از مسائل ترمیم حقوق است که تا جایی ماجرا پیش رفت، اما بعدها متوقف شد. همچنین تعرفههایی که بهطور دقیق محاسبه نمیگردد و اضافهکاریهایی که بهطور شفاف ضریب آن مشخص نمیشود. حرف اصلی این روزهای پرستاران این است که آنچه به آنها در گذشته تخصیص داده شده، امروز پرداخت نمیشود و میتوان گفت که مطالبه بهحقی دارند. پرستاران نیز به دو دسته بهداشت و درمان تقسیم میشوند. پرستارانی که این روزها دست به اعتراض زدهاند متعلق به بخش درمانند.
اما اشکال ماجرا این است که وزارت بهداشت در برخی از موقعیتها دائما نوید اعطای امتیاز یا حقوقی را میدهد که اساسا بودجه آن تامین نشده است و حتی توانایی تامین بودجه لازم را هم برای وعدههایش ندارد. این وزارتخانه عمده بار تامین هزینهها را روی دوش دانشگاههای علوم پزشکی قرار داده است. از بودجه عمرانی گرفته تا تامین حقوق پرسنل دانشگاه؛ بنابراین در چنین شرایطی، دانشگاههای علوم پزشکی در تامین برخی از مطالبات یا بودجهها کم میآورند. حالا باید دید در آستانه شروع دولت سیزدهم، وزیر جدید بهداشت و درمان چه برنامهای برای بهبود وضعیت معیشتی پرستاران دارد.