bato-adv
پس از ترور هنیه چه رخ خواهد داد؟

نتانیاهو در حال تاس انداختن است / پاسخ تهران به طور قطع باید بزرگ باشد

نتانیاهو در حال تاس انداختن است / پاسخ تهران به طور قطع باید بزرگ باشد

اسرائیلی ‌ها همان طور که نتانیاهو در واشنگتن انجام داد استدلال می ‌کنند بهترین راه برای پایان دادن به جنگ آن است که ایالات متحده و اسرائیل به شکل متحد در برابر تهدیدات مشترک بایستند. این یک خط تشویق است که واقعیتی متفاوت را می پوشاند. علیرغم تمام صحبت ها در مورد تعهدات آهنین و حمایت از اسرائیل واقعیت آن است رهبران ایالات متحده و اسرائیل به مناقشه از زاویه ای یکسان نگاه نمی کنند.

تاریخ انتشار: ۰۶:۲۸ - ۱۴ مرداد ۱۴۰۳

نتانیاهو در حال تاس انداختن است / پاسخ تهران به طور قطع باید بزرگ باشدفرارو- استیون کوک؛ پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی، ستون‌نویس فارین پالسی.

به گزارش فرارو به نقل از فارین پالیسی، "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل در اولین بیانیه خود پس از حمله حماس به اسرائیل در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اعلام کرده بود: "نیرو‌های دفاعی اسرائیل فورا از تمام توان خود برای از بین بردن توانایی‌های حماس استفاده خواهند کرد. ما آنان را نابود خواهیم کرد و با استفاده از زور انتقام این روز سیاه را که آنان بر دولت اسرائیل و شهروندان این کشور تحمیل کرده اند خواهیم گرفت".

این بیانیه‌ای بود که جریانی از تفسیر مفسران را در مورد عدم امکان نابودی حماس به دنبال داشت. نتانیاهو و مشاوران اش آشکارا با این نظر مفسران مخالف بودند. آنان در تاریخ ۱۳ جولای "محمد ضیف" فرمانده نظامی حماس که عملیات ۷ اکتبر با اعلامیه‌ای با نام او منتشر شد را ترور کردند. اسرائیل معاون او را نیز در خان یونس ترور کرد.

سپس اسرائیل نگاه خود را معطوف به "اسماعیل هنیه" رئیس دفتر سیاسی حماس در قطر کرد که روز چهارشنبه در تهران ترور شد. در فاصله بین ترور دو رهبر حماس اسرائیلی‌ها بخشی از بندر حدیده در یمن را که تحت کنترل انصارالله است ویران کردند و "فواد شکر" مشاور نظامی "حسن نصرالله" رهبر حزب الله را ترور کردند.

تمام این خشونت‌ها پایان بازی اسرائیل را تقویت می‌کند: پیروزی. این دست کم از لحاظ نظری آن چیزی است که اسرائیل مطرح می‌کند حتی اگر ترور‌های روز‌های اخیر رهبران حماس آن سازمان را به زانو در نیاورده باشد. در واقعیت امر یک رهبر ترور شده با شخص دیگری جایگزین می‌شود.

با این وجود، نتانیاهو در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از حمله به ضیف و معاون او تاکید کرد که حماس در حال شکست خوردن و ضعیف شدن است. این تاییدی بر دیدگاه رسمی اسرائیل بود که بهترین راه برای تضمین امنیت کشور و بازگرداندن گروگان‌ها به خانه شکست حماس در میدان جنگ است.

نتانیاهو در این مورد به صراحت گفته و بار‌ها در طول ماه‌های طولانی جنگ و هم چنین اخیرا در سخنرانی در جلسه مشترک کنگره ایالات متحده اعلام کرده که اسرائیل از اهداف جنگی خود دست نخواهد کشید. رهبری اسرائیل به جای توجه به سخنان "کامالا هریس" معاون رئیس جمهور ایالات متحده و نامزد دموکرات‌ها در رقابت انتخابات ریاست جمهوری برای پایان دادن این پیام را ارسال کرده است: "ما نیز می‌خواهیم جنگ پایان یابد، اما طبق شرایط و جدول زمانی خودمان نه شرایط و جدول زمانی تعیین شده توسط شما".

به همین دلیل است که آتش بس هرگز قریب الوقوع نبود. در واقع، مذاکراتی که ماه‌ها به طول انجامید یک نیرنگ از سوی اسرائیل بود. اسرائیلی‌ها قصد نداشتند از نبرد با رهبری حماس دست نخورده دست بکشند و به نوبه خود حماس در تحت هدایت "یحیی سنوار" رهبر شاخه نظامی حماس در غزه معتقد است که با کشاندن اسرائیل به یک درگیری شدید که به اعتبار بین المللی اسرائیل لطمه وارد ساخته در جنگ پیروز می‌شود.

آمریکایی‌ها همزمان در حال بازی بودند. آنان تنها طرف مذاکره بودند که خواهان آتش بس بودند. در مورد قطری‌ها نتیجه مذاکرات اهمیت کم تری در مقایسه با ایفای نقش میانجی گری برای دوحه داشت. دوحه می‌خواست نشان دهد که در مسیر انجام خدمت به ایالات متحده گام برداشته است.

با این وجود، پرسش آن است که پس از آن چه رخ خواهد داد؟ علیرغم بیانیه تهاجمی تلویزیونی نتانیاهو خطاب به اسرائیلی‌ها در روز چهارشنبه مبنی بر این که هر کسی که اسرائیل را تهدید کند بهای سنگینی خواهد پرداخت او در حال تاس انداختن است.

ارتش اسرائیل می‌تواند حماس را از بین ببرد، اما این کار ممکن است وضعیت امنیتی اسرائیل را لزوما بهبود نبخشد. این یادآور ماجرای ترور ژنرال سلیمانی در اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی است که در جریان حمله پهپادی در نزدیکی فرودگاه بین المللی بغداد ترور شد. آن زمان تا حدی از دامنه تحرکات محور مقاومت کاسته شد. این امکان وجود دارد که اسرائیل اکنون با استدلالی مشابه فکر کند ترور‌های و نمایش‌های قدرت نظامی باعث می‌شود تا ایران و دیگر دشمنان اسرائیل بترسند، اما واقعیت آن است که اسرائیل نمی‌تواند در این باره به طور قطعی نظری بدهد.

بنابر گزارش‌ها اطلاعات نظامی اسرائیل معتقد بود ایران در واکنش به ترور دو افسر ارشد سپاه در دمشق در ماه آوریل حمله نخواهد کرد. در واقعیت امر، اما آنان اشتباه کردند. مطمئنا ترور هنیه در قلب تهران پس از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایران خطرات را افزایش می‌دهد، زیرا اگر تهران نتواند به طور قابل توجهی به اسرائیل پاسخ دهد به شدت ضعیف به نظر خواهد رسید. در واقع، به نظر نمی‌رسد راهی برای جلوگیری از تشدید تنش وجود داشته باشد.

مقام عالی رهبری جمهوری اسلامی ایران بلافاصله وعده دادند که انتقام ترور هنیه را خواهند گرفت و گمان می‌رود که پیش‌تر دستور حمله به اسرائیل را صادر کرده اند. پاسخ تهران تقریبا به طور قطع باید بزرگ باشد.

با این وجود، اگر انتقام جویی ایران باعث مرگ اسرائیلی‌ها شود یا به زیرساخت‌ها و تاسیسات نظامی حیاتی اسرائیل آسیب برساند اسرائیل احساس می‌کند مجبور است به گونه‌ای پاسخ دهد که بیش از خسارت وارده به ایران باشد.

بدین ترتیب درگیری‌های منطقه‌ای که از قبل در جریان بوده تسریع و تشدید می‌شود. اسرائیلی‌ها همان طور که نتانیاهو در واشنگتن انجام داد استدلال می‌کنند که بهترین راه برای پایان دادن به جنگ آن است که ایالات متحده و اسرائیل متحد در برابر تهدیدات مشترک بایستند.

این یک خط تشویق است که واقعیتی متفاوت را می‌پوشاند. علیرغم تمام صحبت‌ها در مورد تعهدات آهنین و حمایت از اسرائیل، رهبران ایالات متحده و اسرائیل به مناقشه جاری از زاویه یکسانی نگاه نمی‌کنند. برای اسرائیلی‌ها این جنگ به دلیل مقابله با تهدیدی وجودی است. در نتیجه، دولت اسرائیل حاضر است برای پایان دادن به جنگ به نفع خود ریسک کند اگرچه بسیاری از اسرائیلی‌ها با دولت مخالف هستند و از آتش بسی که گروگان‌ها را به خانواده‌های شان باز می‌گرداند حمایت می‌کنند.

در مقابل، مقام‌های امریکایی بر این باورند که ادامه دادن نبرد تا پایان بیش از آن که فایده داشته باشد آسیب رسان خواهد بود و باعث تلفات بیش‌تر غیر نظامیان و رادیکال شدن افراد بیش‌تر در منطقه خواهد شد و اهداف امریکا مانند یکپارچگی منطقه‌ای را به خطر خواهد انداخت. بنابراین، آنان ترجیح می‌دهند راه حل‌های دیپلماتیک با هدف کاهش تنش را دنبال کنند حتی در شرایطی که تمام مشوق‌ها برای طرفین درگیر این است که دقیقا بالعکس عمل کنند.

ناهماهنگی بین تصورات تهدید از سوی دو کشور تنش در روابط امنیتی ایالات متحده و اسرائیل را برجسته می‌سازد که به طور رسمی ایالات متحده را ملزم به دفاع از اسرائیل نمی‌کند. اسرائیلی‌ها حداکثر مانور برای پیگیری اهداف نظامی خود را می‌خواهند و قصد دارند اطمینان حاصل کنند که اگر به مشکل برخوردند امریکا برای کمک رسانی از راه خواهد رسید.

با توجه به آن چه که همه در مورد موشک‌های حزب الله و نیرو‌های موشکی ایران می‌دانند اسرائیلی‌ها به خوبی ممکن است با مشکل مواجه شوند. این بدان معنا نیست که برخلاف آن چه برخی می‌گویند اسرائیل به طور عمدی در تلاش است تا واشنگتن را به جنگ بکشاند بلکه هدف نشان دادن آن است که چگونه ماهیت غیررسمی روابط امنیتی که با سیاست‌های بسیار احساسی پیرامون روابط ایالات متحده و اسرائیل در هم آمیخته اسرائیلی‌ها را تشویق به قمار و پذیرش ریسک تشدید تنش می‌کند.

نتانیاهو و مشاوران اش می‌دانند که به دلایل سیاسی رئیس‌جمهور ایالات متحده مجبور است به کمک اسرائیل بیاید.

زمان تغییر فرا رسیده است. بهتر است یک پیمان امنیتی رسمی میان امریکا و اسرائیل امضا شود. چنین توافقی به تفصیل تعهدات ایالات متحده را مشخص می‌سازد و این که در چه شرایطی اسرائیل می‌تواند انتظار داشته باشد نیرو‌های آمریکایی برای کمک از راه برسند.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین