«پزشکیان آخرین فرصت برای عبور از این وضعیت بحرانی است. این فرصت آزمونی نهایی برای همه است. متاسفانه جریان اصولگرایی به دلیل بهرهمندی ناعادلانه از رانتهای گوناگون، شاید گمان میکند که همچنان میتواند بر همان مدار گذشته حرکت کند. اگر چنین باشد این را باید از ذهنیت خود بیرون کنند.»
روزنامه هم میهن در سرمقاله خود نوشت: آقای حدادعادل بهعنوان یکی از چهرههای شاخص جریان اصولگرایی ضمن استقبال از دعوت آقای پزشکیان درباره پیشنهاد افرادی بهعنوان وزیر به دو نکته مهم اشاره کرده و گفته است که «رهبری همه را به پشتیبانی از رئیسجمهور منتخب دعوت میکنند، اما عدهای حتی در داخل جریان اصولگرایی به جان هم میافتند…این مهم است که آقای پزشکیان از جریان اصولگرا هم درخواست کرده که برای وزارتخانههای مختلف پیشنهاد بدهند.»
پیش از هر چیز باید به جناب حدادعادل و دوستانشان گفت که فرصت چندانی برای هیچکس باقی نمانده است. نه برای ساختار سیاسی و نه برای اصولگرایان و نه برای اصلاحطلبان. فرصتها یکی پس از دیگری در حال از دست رفتن هستند.
پزشکیان آخرین فرصت برای عبور از این وضعیت بحرانی است. این فرصت آزمونی نهایی برای همه است. متاسفانه جریان اصولگرایی به دلیل بهرهمندی ناعادلانه از رانتهای گوناگون، شاید گمان میکند که همچنان میتواند بر همان مدار گذشته حرکت کند. اگر چنین باشد این را باید از ذهنیت خود بیرون کنند و بپذیرند که نهفقط اصلاحطلبان بلکه نیروهای بسیاری هستند که اگر شایستهترین نباشند؛ حداقل بهتر از تمامی نیروهای موجود در میدان سیاست رسمی ایران هستند.
پس اصولگرایان باید فراتر از خود فکر کنند. اگر آقای پزشکیان از شما هم میخواهد نیرو برای کابینه معرفی کنید، به دلیل اعتقاد راسخ او به مضمون و هدف وفاق ملی است؛ وفاقی که به دلیل یکدستسازی در سالهای اخیر، عنصر گمشده و نایاب عرصه سیاست در ایران بوده است.
اکنون نیز قرار نیست که دوباره مثل این دولت در سه سال گذشته ملغمهای بیهویت و متضاد در کابینه جمع شوند؛ بهطوری که گویی برای حداکثر کردن منافع خویش آمدهاند و نه خدمت به مردم و پیشبردن کشور بهسوی توسعه. به همین دلیل است که در شرایط کنونی هم به اقرار صریح خودتان به جان هم افتادهاند. چون اغلب بر سر رانت و توزیع آن است که افراد به جان یکدیگر میافتند.
اگر قرار است با این رویکرد افرادی را به پزشکیان معرفی کنید، بهتر است دست نگهدارید، چون آقای پزشکیان بهصراحت گفت که؛ «به همه میگوییم در تشکیل کابینه کمک کنند، اما آدمهای خودشان را معرفی میکنند.»
اگر قرار باشد همه کسانی که دعوت به مشورت میشوند، افراد خودشان را معرفی کنند اینکه دیگر کابینه نخواهد بود؛ در بهترین حالت میشود همین دولت کنونی که در این سه سال نتوانستند سیاستی مؤثر را انتخاب و به اجرا بگذارند و به اجبار برخی از وزرا و رؤسای مهم آنها بهویژه در حوزه اقتصادی تغییر کردند و هنوز هم فاقد حداقلهای لازم برای سیاستگذاری مؤثر و مفید هستند و اگر تا ده سال دیگر هم بودند، هیچ کار چشمگیری نمیتوانستند انجام دهند. بنابراین، در معرفی اعضای کابینه باید ببینید کدام نیروها هستند که میتوانند بخشی از جورچین (پازل) دولت وفاق ملی پزشکیان باشند.
در میان اصلاحطلبان هم این مسئله مطرح است که چه کسانی را اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا یا مستقل معرفی کنیم که بیشترین سازگاری را با هدف وفاق ملی داشته باشد و قطعات گمشده جورچین وی را پر کند. اصولگرایان با افرادی که معرفی میکنند نشان خواهند داد که تا چه حد ملتزم به همراهی با سیاست و راهبرد جدید حکومت و پزشکیان هستند.
مهمتر از این همکاری برخورد منصفانه سیاسی و حقوقی با نیروهای تندرو یا همان پاجوشهای چنار است. اگر نتوانید این پاجوشها را بهجای خود بنشانید یا مهار کنید، اطمینان داشته باشید که به نام شما و به کام دشمنان این ملت اقداماتی را خواهند کرد که نخواهید توانست خود را از آنها مبرا کنید. این آزمون اصلی اصولگرایان است. مشابه همین آزمون هم و به نحو دیگری نزد اصلاحطلبان است که به تناسب، به آن نیز پرداخته خواهد شد.