«رفتار دختر سردار شهید سلیمانی را الگو قرار دهید که در شورای شهر تهران جانب مردم را گرفته و بر آن است که شهردار نامتناسب با فضای فکری و سیاسی اکثریت مردم تهران را در روندی قانونی وادار به کنارهگیری کنند. پنجم این که چرا این قدر با انتخاب دکتر پزشکیان سر برخورد میکنید تا جایی که در خبر دیدار با او یک جمله تبریک از زبان مادرتان یا دیگر اعضای خانواده رییس جمهور فقید نشنیدیم. راستی این قدر از پیروزی او ناخرسندید؟»
عصرایران در یادداشتی نوشت: دختر مرحوم رییسی در اختتامیه نشستهایی با عنوان «ملت ابراهیم» نوع مدیریت مرحوم پدرشان را مدیریت فقیهانه توصیف کرده و گفتهاست: «جریان انقلاب به «ملا» وابسته است و نهاد دین باید فقه حکومت اسلامی را منظم کند».
مشارالیها همچنین گفته: «نهاد دین باید برای رهبری تعداد زیادی نیرو تربیت میکرد چرا که برخی عنوان میکنند رهبری بعد از شهید رییسی تنها شدهاند.»
سرکار خانم در پایان این حدیث منسوب به امام حسین علیهالسلام را در شکایت از مردم خواندهاند: «مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان میچرخد و تا وقتی زندگیهاشان بر محور دین بگردد، در پی آناند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک میشوند.» - (البته متن عربی را و نه مثل ما برگردان به فارسی را).
ضمن همدردی با ایشان به سبب رنجی که در فقدان پدر متحمل میشوند چند نکته را باید با ایشان در میان گذاشت:
۱. درست است که برای آقای سعید جلیلی بسیار فعالیت کردند (در حالی که والد فقید آقای جلیلی را به منصبی نگماشته و او در سایه نشسته بود) و در نهایت نامزد مورد نظر رأی نیاوردند، ولی زیبنده نیست مردم را شماتت کنند. این مردم با مردم زمان امام حسین مطلقا قابل قیاس نیستند. وقتی مقام رهبری به خاطر افزایش مشارکت در مرحله دوم انتخابات پیشانی بر خاک میسایند ایشان چگونه غیر مستقیم مردم را متهم میکنند؟
با هر متر و معیار دکتر پزشکیان نه تنها از سعید جلیلی کم ندارد که در تدین و انقلابیگری و صداقت سرتر است. چرا میگویید مردم بنده دنیا هستند؟ بله! مردم زمان امام حسین بنده دنیا بودند، ولی مردم ایران نه. اگر بودند وعدههای دنیایی آن سه نفر را باور میکردند و بعد که هر سه از کاندیدای مورد حمایت شما (سعید جلیلی) حمایت کردند او را برمیگزیدند.
۲. اگر قرار بر تعیین تکلیف برای نهاد دین باشد این کار را باید مراجع و علما انجام دهند. در تاریخ تشیع سابقه نداشته خانمهایی جلودار فعالیت دینی شوند. از یک طرف خانمها را به نام دین از امور سیاسی و اجتماعی عملا منع میکنند و نمیگذارند وزیر و مدیر زن انتخاب شود و به انجام وظایف همسرداری و مادری فرامیخوانند و از طرف دیگر برای نهاد دین تعیین تکلیف میکنند. این پدیده قطعا در تاریخ تشیع سابقه نداشته است. (از منظر فقهی عرض میکنیم. وگرنه ما که به برابری جنسیتی معتقدیم. ایشان بر برابر نبودن اصرار دارد).
۳. ایشان گفته از دختر پزشکیان خواسته برای پدرش دعا کند تا او عاقبت به خیر شود، چون این مسیر فقه و تفکر دینی میخواهد. اولا چرا تنها به او گفتید؟ مگر دکتر پزشکیان رییس جمهور شما هم نیست؟ خودتان چرا دعا نمیکنید؟ ثانیا پدرش که حالا رییس جمهور است چه کار کند؟ در ۷۰ سالگی و بعد از تخصص قلب برود فقیه شود؟ پدر خود ایشان که روحانی بود وقت داشت دروس حوزوی را هم زمان با ریاست جمهوری پی گیری کند؟
ثالثا مرحوم رییسی بیشتر امور را به نظامیان و کمتر به روحانیون سپرده بود. تعداد استانداران نظامی را بشمارید. این مدیریت فقیهانه بود؟ رابعا هنر پزشکیان این بود که به جای توقف در فقه سنتی نهجالبلاغه را مطرح کرد. هر چند توقف در آن و تکرار در موارد بیربط هم قابل نقد است.
پنجم این که چرا این قدر با انتخاب دکتر پزشکیان سرد برخورد میکنید تا جایی که در خبر دیدار با او یک جمله تبریک از زبان مادرتان یا دیگر اعضای خانواده رییس جمهور فقید نشنیدیم. راستی این قدر از پیروزی او ناخرسندید؟ تبریک نگفتن را به حساب تألمات روحی گذاشتیم، اما اگر تألمات چیره بود چرا اینجا و آنجا مدام سخنرانی میکنید؟
۴. دست آخر میتوان یادآور شد رفتار دختر سردار شهید سلیمانی را الگو قرار دهید که در شورای شهر تهران جانب مردم را گرفته و بر آن است که شهردار نامتناسب با فضای فکری و سیاسی اکثریت مردم تهران را در روندی قانونی وادار به کنارهگیری کنند.
شگفتی مجدد این که امام حسین از عهدشکنی ناراضی بود و از رنجی که بر او و خانواده رفت. خانم رییسی، اما باید از مردم شرکت کننده در مراسم تشییع پدرشان تشکر کند و اگر به اشتباه تصور کرده بود به خاطر حمایت ایشان و بقیه اعضای خانواده آقای سعید جلیلی پیروز میشود خطا از خودشان بود، زیرا انتخاب آقای رییسی هم محصول انتخاباتی سرد و غیر رقابتی بود و ظاهرا امر بر مشارالیها مشتبه شده است.
ایشان به جای الگو قرار دادن سخنان رادیکال برخی زنان اصولگرا صدای مردم باشند نه این که تصور کنند به صرف تدریس پارهای معارف دینی میتوانند برای مردان اصولگرا وعظ و خطابه بخوانند. چون آنان خود را به وعظ و اندرز نسوان محتاج نمیدانند و معتقدند باید به امور منزل برسند و کار دین را به مردان دین بسپارند.