«اعضای کابینه قرار نیست تصادفی و یا براساس قرعهکشی از میان یک جمع انتخاب شوند. رئیسجمهور قولِ کار تخصصی و وعدۀ پیشبرد چند سیاست خاص را داده است، از این جهت اعضای کابینۀ او ضرورتاً باید در حوزۀ کاری خود متخصص و با سیاستهای اصلی رئیس دولت همسو و همدل باشند، وگرنه اصل ماجرا به نقض غرض تبدیل میشود.»
احمد زیدآبادی در یادداشتی برای هم میهن نوشت: ترکیب کابینۀ مسعود پزشکیان مورد بحث و حساسیت نیروهای سیاسی و احزاب مختلف قرار دارد. طبیعی است که هر گروه و دسته و گرایشی مایل است که افراد مورد اعتماد خودش در پستهای کلیدی کابینه قرار گیرند و برای این مقصود تلاش و کوشش لازم را هم به خرج دهند. در اغلب نظامهای سیاسی جهان، بعد از پیروزی یک فرد یا یک حزب در انتخابات، چیدن کابینه معمولاً آسانترین بخش کار است چراکه همکارانِ طرف پیروز در انتخابات از قبل مشخصاند.
در کشور ما به دلیل اینکه انتخابات حزبی نیست و در عین حال، حیطۀ قدرت و اختیارات رئیسجمهور محل مناقشۀ فراوان است، چینش کابینه به امری پرمسئله و همراه با منازعات بعضاً تلخ تبدیل میشود و نهایتاً هم کدورتهای فراوانی را به دنبال دارد.
اگر این اصل به رسمیت شناخته شود که هر دوره و زمانهای ملزومات خاص خود را دارد و یک فرمول را نمیتوان برای همۀ دورهها، تجویز و اجرا کرد، در آن صورت گروههای مختلف سطح انتظارات خود را از ترکیب کابینه تعدیل میکنند و به رضایت نسبی میرسند. روشن است که کابینۀ آقای پزشکیان بنا به اقتضای دورۀ بغرنجی که مسئولیت را به عهده گرفته است، قرار نیست از یک گرایش سیاسی خاص انتخاب شود، بنابراین، انتظار حضور چهرههایی با پیشینۀ متفاوت، در دولت او دور از انتظار نیست.
با این حال، اعضای کابینه قرار نیست تصادفی و یا براساس قرعهکشی از میان یک جمع انتخاب شوند. رئیسجمهور قولِ کار تخصصی و وعدۀ پیشبرد چند سیاست خاص را داده است، از این جهت اعضای کابینۀ او ضرورتاً باید در حوزۀ کاری خود متخصص و با سیاستهای اصلی رئیس دولت همسو و همدل باشند، وگرنه اصل ماجرا به نقض غرض تبدیل میشود.
افراد جامعه معمولاً به فردی متخصص میگویند که کارشناسان یک رشته یا نهاد حرفهای مربوط به آن، تخصص او را به رسمیت بشناسند. تخصص هم مراتب گوناگونی دارد و در هر رشته، متخصصترین فرد لزوماً بهترین مدیر یا وزیرِ آن حوزه نیست.
بنابراین، در کنار تخصص، قدرت مدیریت، بینش سیاسی کلان و فهم امکانات و محدودیتها هم از ضروریات عضویت در کابینه است. علاوه بر اینها، وزیران کابینه الزاماً باید با ایجاد توازن در سیاست خارجی، لغو تحریمهای اقتصادی از راه گفتوگو و توافق و مخالفت با استفاده از زور در حوزههای فرهنگی و اجتماعی با رئیس دولت همسو و همدل باشند.
این سه مورد، از وعدههای تکراری آقای پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی است وعدم همدلی هر یک از اعضای کابینه با این موارد، دستگاه دولت را از انسجام تهی میکند و اسباب منازعۀ دروندولتی و باعث ناکارآمدی و شکست آن میشود.
طبیعی است که پاکدستی، مخالفت با رانتخواری و رفیقبازی، فراتر از شرط و شروط برای انتخاب وزیران، بلکه امری بدیهی است. افراد مظنون یا متهم به کژدستی و رانتخواری و رفیقبازی براساس ادله و شواهد واقعی و محکمهپسند، اصولاً از دایرۀ شهروندان مسئول هم خارجاند چه برسد به اینکه بخواهند مدیریت امور جامعه را به عهده گیرند. با این معیارها و موازین، آقای پزشکیان مختار است که همکاران خود را در دولت برگزیند حال هر پیشینه و گرایشی که داشته باشند، اهمیتی ندارد.