سیاست رسمی سازمانی که رقیبان و مخالفان پزشکیان مدیران آناند روشن است. این است که خبری را نقل و برجسته کنند که مسعود پزشکیان را مصمم به تغییر نشان ندهد و به عکس از او چهرهای ترسیم کند که قصد ادامه راه دولت ابراهیم رییسی را دارد در حالی که با شعار تغییر آمده و تلویزیون نمیتواند در مقابل آن بایستد.
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: ساعاتی پس از آن که محمد جواد ظریف در گزارشی توییتری اعلام کرد: "صدا و سیما برای حضور او به عنوان رییس شورای راهبری دولت چهاردهم همکاری نکرده" صبح امروز پیمان جبلی رییس سازمان صدا وسیما اعلام کرد: "از ایشان برای حضور در تلویزیون دعوت شده است" و باید دید امشب ظریف به جام جم خواهد رفت و اگر آری، برنامه زنده خواهد بود یا نه.
در این که صدا و سیما مطلقا دوست نداشت مسعود پزشکیان پیروز شود هیچ تردیدی نیست خاصه این که برادرِ رقیب اصلی او مرد شماره دو صدا وسیماست و این رسانه عملا به تریبون جبهۀ پایداری تبدیل شده است.
رییس سازمان هم عضو اصلی هیأت دولت نیست و به همین خاطر چنانچه این روند ادامه مییافت بعید نبود رییس جمهور پزشکیان عذر او را بخواهد. اتفاقی که پیشاپیش برای شهردار نامحبوب تهران متصور است هر چند به خاطر سهولت بیشتر برای حضور در جلسات دولت مرحوم رییسی حکم دستیاری ویژه در امور اجتماعی را برای او صادر کرده بود اگرچه به ارتقای اخلاق اجتماعی او نینجامیده!
نقش محمد جواد ظریف در پیروزی دکتر پزشکیان بر کسی پوشیده نیست به چند سبب: هم به خاطر حضور توفانی ۸ دقیقهای در تلویزیون در میزگرد سیاسی و در کنار پزشکیان در گرماگرم انتخابات که نقطه عطفی شد و بسیار سر و صدا کرد. دوم پیوند نام او با برجام و تکاپوی احیای توافق قبل از بازگشت ترامپ.
سوم به سبب ویژگیهای شخصی و هیجان فوق العادهای که به کمپین پزشکیان داد و تنزه طلبی نکرد. شهر به شهر رفت و کت از تن به در آورد و در تجمعی در کاشان در مقابل گروه فشار که شعار میدادند "هیهات منا الذله" فریاد برآورد: "هیهات منا الچای دبش"! یعنی کاری که من کردم ذلت نبود. ذلت کاری بود که وزیر جهاد کشاورزی دولت مورد حمایت شما کرد (و دغدغه هم نداشت «چای» فارسی «ال» شناسۀ عربی نمیپذیرد!)
این شور به قدری بر اقتدارگرایان گران افتاد که چهرهای، چون محمد جواد اردشیر لاریجانی -که نزد برادران و داماد خانواده مرحوم میرزا هاشم آملی هم دیگر جایگاهی ندارد- تعابیر زشتی را دربارۀ دکتر ظریف به کار برد، ولی این بار هم طرفی نبست. (کم مانده جواد لاریجانی برای اثبات وفاداری و خاکساری در ستایش رد صلاحیت برادرش علی هم سخن بگوید!)
البته درباره نوع مواجهۀ صدا وسیما با اخبار رییس جمهوری منتخب طی همین ۱۳ روز نکات متنوع تری میتوان آورد. از جمله این که شب عاشورا از پوشش مستقیم سخنان پزشکیان در حرم امام خمینی خودداری ورزید ودر بخش خبری ساعت ۱۴ روز عاشورا به حضور رییس جمهوری منتخب در برخی هیأتهای مذهبی هم اشاره نشد.
با این حال در اخبار ظهر عاشورا با آب و تاب فراوان از استقبال سخنگوی وزارت خارجۀ چین از مقالۀ اخیر رییس جمهور منتخب برای برخی رسانههای دنیا خبر دادند و در خلاصه و مشروح هم کردند.
سیاست رسمی سازمانی که رقیبان و مخالفان پزشکیان مدیران آناند روشن است. این است که خبری را نقل و برجسته کنند که مسعود پزشکیان را مصمم به تغییر نشان ندهد و به عکس از او چهرهای ترسیم کند که قصد ادامه راه دولت ابراهیم رییسی را دارد در حالی که با شعار تغییر این مسیر نظر مردم را جلب کرده است.
با این نگاه سخنان حرم امام را پوشش نمیدهند، چون از مبارزه با ظلم و ضرورت به رسمیت شناختن اعتراضات گفت جدای این که با سید حسن خمینی هم مشکل دارند و تقریبا حرم امام را بایکوت کردهاند.
به استقبال سخنگوی وزارت خارجه چین به مقاله اخیر او اشاره شد و به این بهانه جالب است بدانیم سه روز قبل از آن - ۲۳ تیر ۱۴۰۳- هم بخش خبری ساعت ۱۴ شبکه اول سیما از کل همین پیام ۱۷۰۰ کلمهای مسعود پزشکیان به رسانههای دنیا تنها جملاتی را گزینش کرد و خواند که با ادبیات آشنای رسمی نزدیک باشد یعنی همان قسمتهایی که از آمریکا انتقاد و بر همکاری با کشورهای عرب همسایه و چین و روسیه تأکید شده و بخشهای دیگر را مشمول بی توجهی و سانسور کرد و از جمله این عبارت کلیدی را:
«من با برنامهای که بر اصلاحات، تقویت وحدت ملی و تعامل سازنده با جهان تأکید داشت وارد کارزار انتخابات شدم و در نهایت موفق شدم اعتماد هموطنانم را، حتی زنان و مردان جوانی که از وضعیت کلی کشور ناراضی بودند، در پای صندوقهای رأی جلب کنم.»
همچنین جملات متفاوت دیگر را که از یک سو تأکید و تکرار کلمه «من» و «دولت من» شاید به مذاق اصحاب جامجم خوش ننشسته باشد و از جانب دیگر مضمون تازه و متفاوت آن را نپسندیده باشند و دوستتر میداشتند مثل رییس دولت سایه از «یک جهان فرصت و یک ایران جهش و عمق راهبردی و ارزآوری از محل صادرات هندوانه و خربزه به روسیه» میگفتند.
درست است که مخاطبان صدا و سیما کاهش یافته و ۴۰ میلیون ایرانی کاربر پیامرسان فیلترشدۀ تلگراماند و اخبار و اطلاعات را از کانالهای مختلف در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دریافت میکنند و اگر شیوههای صدا و سیما نتیجه داشت اکنون سعید جلیلی رییس جمهور بود نه مسعود پزشکیان، اما نسبت دولت جمهوری اسلامی ایران با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید مشخص شود. نمیشود که بوق دولت رییسی و بایکوت کننده دولت پزشکیان باشند. کاش بایکوت کنند. اصرار دارند القا کنند مسیر همان است. درد صدا وسیما تغییر است.
همچنین مسعود پزشکیان در ایام انتخابات به صراحت قول داده بود و همچنان نیز بر آن تأکید دارد که صدای بی صدایان باشد و بدیهی است هنگامی میتواند این وعده را محقق سازد که صدای خود او را نبُرند و به بیان روشنتر تکلیف خود را با صدا وسیما روشن کند.
ته الببه تازگی البته یکی از مسؤولان ستادهای پزشکیان توصیه یا پیشنهاد کرده رییس جمهور جدید منتظر صدا و سیما ننشیند و برای سخن گفتن با مردم و انتقال پیام از بسترها و سکوهای اینترنتی استفاده کند. هرچند ایدۀ بدی نیست، ولی از یک سو با شیوه پزشکیان که استفاده از ظرفیتهای رسمی و قانونی برای حل مشکلات است سازگار نیست و صدا وسیما را هم جری میکند و از سوی دیگر رافع مسؤولیت سازمانی نیست که از دولت سالانه ۲۴ هزار میلیارد تومان بودجه دریافت میکند تا علاوه بر آن که مردم را سرگرم میکند و آموزش دهد و به اطلاعرسانی درست هم بپردازد و مرجعیت رسانهای را به داخل منتقل کند.