آتشسوزی بیامان در جنگلهای زاگرس؛ روزهای متمادی است که بلوطستان کهن و گرانبهای این اقلیم بینظیر، همراه با موجودات کمیاب و جانوران و گیاهان باارزش آن میسوزند و خاکستر میشوند.
روزنامه اطلاعات در مقالهای نوشت: رخدادهای زیست محیطی در اثر عطش زمین و گرمای سوزان هوا، البته امری نادر نیستند، اما در این ابعاد که اخبار و تصاویر نشان میدهند، چنین فاجعهای کمتر ثبت شده است و در آن منطقه مشابهی ندارد.
ابعاد آتشسوزی اخیر بسیار گسترده است. بیش از هزار و سیصد هکتار اراضی جنگلی و حاصلخیز لرستان درحال سوختن است و پس از جهنمی که هفتهها زمین و درخت و جانوران و گیاهان را میسوزاند، تازه مدیران استان اعلام کرده اند که چند روز است بالگرد اطفای حریق در آن منطقه مستقر شده، اما دیگر کاری از آن واحد مقابله با بحران بر نمیآید؛ و سعت بیسابقۀ آتشسوزی را باید با اعلام فاجعه ملی، یک کمیته در سطح دولت و سه قوه پیگیری کند.
تاکنون، بیش از هر نهاد و مدیر دولتی، نهادها و محافل خودجوش و علاقمند به محیط زیست در مبارزه با این بلا و اتفاقات مشابه فعالیت کرده اند. اما واقعا دیگر با یک دو هلیکوپتر آبپاش و حضور نمایشی وکیل و وزیر و مدیر دولتی و محلی نمیتوان سیل و آتشسوزی و فرونشست و خرابیهای بزرگ را نادیده گرفت و وعدۀ رسیدگی داد. بوی بهبود از این اوضاع به مشام نمیرسد.
آتشسوزی زاگرس پس از واقعه سقوط هلیکوپتر رئیسجمهوری رخ داد و در پی آن، تمامی توجهات معطوف به تشییع و سوگواری و سپس انتخابات و تعیین رئیس دولت و وزرا شده است. در فترت و فقدانی که ناگزیر با آن روبرو شده ایم، اینک چه باید کرد؟ زمین و سرزمین، با هیچ ثروتی قابل قیاس نیست. نیاز است بالاترین مدیر اجرایی کشور، یعنی معاون اول در دولت مستقر، یک کمیته ملی و کارآمد تشکیل دهد و به فوریت اعلام اضطرار کرده، تمامی نهادها و امکانات دولت و همه نهادهای مدنی و مردمی و تشکلهای علاقمند به زمین و محیط زیست را درگیر پروژۀ مهار آتشسوزی و نجات درختان و زیست بوم زاگرس کند.
همین لحظه بیش از چهل روز تأخیر شده و با توجه به آن که تا پایان هفته، کشورمان در حالت نیمه تعطیل به سر میبرد، ممکن است فاجعه گستردهتر شود و خسارات از حد جبران بگذرد. تا این لحظه هم خسارات قابل جبران نیست، پس بدون از دست دادن لحظات ارزشمند، کار باید آغاز شود و این فاجعۀ بزرگ را با مدیریت ملی بحران، مهار کرد.