«یاحسین میرحسین» منافقانه و به دور از صداقت در حالی است که وابستگان سازمان منافقین و بهائیت و نظایر آنها در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ و در اوج فتنهانگیزی، به موکبها و پرچمهای عزا حملهور شدند و کف و سوت زدند و حرمت عاشورای حسینی را شکستند.
روز پنجشنبه در جریان دیدار اعضای ستادهای انتخاباتی استان تهران با آقای پزشکیان، برخی حاضران در دیدار لابهلای سخنرانی وی، شعار «یاحسین/ میرحسین» دادند.
رونامه کیهان در واکنش به این خبر نوشت: این شعار منافقانه و به دور از صداقت در حالی است که وابستگان سازمان منافقین و بهائیت و نظایر آنها در روز عاشورای سال ۱۳۸۸ و در اوج فتنهانگیزی، به موکبها و پرچمهای عزا حملهور شدند و کف و سوت زدند و حرمت عاشورای حسینی را شکستند. این اقدام خباثتآمیز، به قدری افکار عمومی را جریحهدار کرد که طومار فتنه سبز را با تظاهرات گسترده مردمی، در روزهای ۸ و ۹ دی در هم پیچید.
به همین علت هم، برخی اصلاحطلبان، به دروغ ادعا کردند حرمتشکنان، نه حامی موسوی، بلکه عناصر نفوذی و مهره نهادهای امنیتی بودند (!)، اما با این وجود، میرحسین موسوی، همان حرمتشکنان را مردم خداجو خواند! موسوی در فتنه ۸۸ تا پایان در نقشه آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی نقشآفرینی کرد. از سوی دیگر، برخی حاضران و سهمخواهان در ستاد آقای پزشکیان در حالی سعی میکنند او، و میرحسین موسوی را یکی کنند که موسوی، انتخابات را تحریم کرد و حاضر نشد از پزشکیان حمایت کند و به او رای بدهد. دقیقاً مثل موضع رژیم آمریکا و گروهکهای سلطنتطلب و سازمان منافقین.
ثالثاً منافقین، در حالی شعار یاحسین، میرحسین دادند که فتنه سبز، ماهیتی کاملاً ضد اسلامی داشت. در اینباره «مجید محمدی» از اعضای حلقه کیان (یکی از چند حلقه سازمان آشوب در سال ۷۸ و ۸۸) و فعال در فتنه سبز اواخر مهرماه ۱۳۸۸در وبسایت رادیوفردا نوشت: «اعضای جنبش سبز میخواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند، سینه بزنند و اگر هوس کردند، لیوان شرابی بنوشند... آنها روزهخواری میکنند و نصر من الله و فتح قریب سر میدهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشتسر هاشمی نماز میخوانند و جای صلوات، سوت و کف میزنند»؛ اما همین فعال فتنه، ۴ آبان ۱۳۸۸ اعتراف کرد: «اسلامگرایی، جدیترین مانع و مخاطرهبرانگیزترین مشکل در برابر جنبش سبز است. ریشههای فرهنگی و اجتماعی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند، هنوز در جامعه ایران زندهاند.
آنچه خطر جدی است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است که در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن و اهمیت آن، همین بس که بیش از سه دهه، حکومت را سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن، کاری است بس دشوار. نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی نه مقام، ولی فقیه یا شخص خامنهای، بلکه اسلامگرایی است.»