یکی از دلایلی که در سالهای اخیر باعث شد مردم در انتخابات کمتر شرکت کنند یا نسبت به مسائل کشور دلسرد و بی توجه شوند، همین مشکلات و مسائل حوزه سیاست خارجی بود که به مشکل معیشتی منتهی شد. ریشه این مشکلات نیز چیزی نیست جز تحریمهای بانکی و بین المللی. مردم این روزها حتی برای تامین سادهترین اقلام خود با مشکلاتی مواجهند و بنابراین همه اینها زنگ هشدارهایی برای این موضوع است که ما در حوزه سیاست خارجی خود به بازنگری و سازماندهی جدید اصول و قواعد این حوزه نیاز داریم.
فرارو- کشورهای منطقه، اروپا و ایالات متحده، نسبت به انتخاب مسعود پزشکیان واکنشهایی مثبت و نیمه مثبت نشان داده اند جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان اعلام کرد، این کشور خواستار اجرای پروژههایی است که قبلا در مورد آنها با ایران توافق شده بود، اتحادیه اروپا نیز برای همکاری با ایران ابراز امیدواری کرده است.
به گزارش فرارو، متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز در پاسخ به این سوال که آیا آمریکا حداقل پس از انتخاب پزشکیان مایل به بازگشایی درهای دیپلماسی با ایران است، گفت: «ما همیشه گفتهایم که دیپلماسی موثرترین راه برای دستیابی به راهحل موثر و پایدار در رابطه با برنامه هستهای ایران است.» در همین راستا برخی تحلیلگران حوزه سیاست خارجی معتقدند غربیها با دقت تحولات داخل کشور را دنبال میکنند تا بر اساس رویکرد سیاسی مسعود پزشکیان سطح روابط با تهران را تنظیم کنند.
با توجه به این شرایط پرسشهایی درخصوص آینده روابط ایران با اروپا، آمریکا و البته کشورهای منطقه از جمله چین و روسیه مطرح است. عبدالرضا فرجی راد، تحلیلگر ارشد سیاست خارجی و استاد ژئوپلیتیک در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
عبدالرضا فرجیراد به فرارو گفت: «جریان انتخابات یک فضای مشارکت بسیار خوب ایجاد کرد که این مشارکت نیز منجر به انتخاب آقای پزشکیان شد. آقای پزشکیان شعارهایی را در مناظرههای انتخاباتی داد. یکی از این شعارهای مهم رفع تحریمها بود. رفع تحریم ها، گفتگو با غرب برای رفع تحریمها و ایجاد تعادل با غرب و شرق در حوزه سیاست خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است. این شعارها که در عرض مدت زمان کوتاه پیش از برگزاری انتخابات مطرح شده، نشان میدهد که دیدگاه آقای پزشکیان در حوزه سیاست خارجی چیست. طبیعیست که لازمه رسیدن به آن چه در دیدگاه آقای پزشکیان مدنظر است، برخورداری از نوعی ژئوپلیتیک باز است. درواقع آقای پزشکیان به دنبال برقراری ارتباط با اروپا و با دنیا است. گفتگو با آمریکا نیز برای رفع تحریمها الزامی است. گفتگو با چین نیز برای روابط تجاری لازم است. آقای پزشکیان در مناظرهها نشان داد که فقط به رویکرد گفتگو با آمریکا نیز متکی نیست بلکه یک نگاه جهان شمول دارد.»
وی افزود: «کاملا مشخص است که آقای پزشکیان معتقد است میتوان با جذب نظرات مقامات اصلی کشور و نهادهای اصلی میتوان مذاکرات را با سرعت بیشتری به پیش ببرد. یکی از دلایلی که در سالهای اخیر باعث شد مردم در انتخابات کمتر شرکت کنند یا نسبت به مسائل کشور دلسرد و بی توجه شوند، همین مشکلات و مسائل حوزه سیاست خارجی بود که به مشکل معیشتی منتهی شد. ریشه این مشکلات نیز چیزی نیست جز تحریمهای بانکی و بین المللی. مردم این روزها حتی برای تامین سادهترین اقلام خود با مشکلاتی مواجهند و بنابراین همه اینها زنگ هشدارهایی برای این موضوع است که ما در حوزه سیاست خارجی خود به بازنگری و سازماندهی جدید اصول و قواعد این حوزه نیاز داریم. ما نه تنها باید در حوزه روابط با غرب بازنگری کنیم، بلکه در حوزه روابط با همسایگانمان نیز به شیوه نامههایی جدید و به روزرسانی شده نیاز داریم. آقای پزشکیان نیز این زنگ خطرهای سیاست خارجی را شنیده است. در روزهای اخیر هم میبینیم همسایگانمان حتی پیش از این که آقای پزشکیان کار خود را به شکل رسمی شروع کنند، شروع به تبریک و ابراز امیدواری برای همکاری کرده اند.»
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «در ایالات متحده دو دیدگاه مطرح است. یک دیدگاه نسبتا منفی که جان کری مطرح کرده و میگوید برای ما چندان تفاوتی ندارد در ایران چه شخصی رئیس جمهور باشد و یک دیدگاه دیگر که رویکردی مثبت به حضور آقای پزشکیان دارد. در اروپا نیز، رویکردی که دیدیم مثبت بود و در نتیجه میتوان انتظار داشت، روابط و تعاملات قطع شده با اروپا آغاز شود و بتوانیم با آنها ارتباطات تجاری و سیاسی داشته باشیم و مذاکرات با ایالات متحده نیز ادامه پیدا کند. درباره مسائلی از جمله مسئله غزه و لبنان بعید است داخل کشور اختلاف نظری بین سران سیاسی کشور وجود داشته باشد و آقای پزشکیان و نهادهای بالادستی همگی به حمایت از جبهه مقاومت و محکومیت اقدامات اسرائیل معتقدند. مسئله مقاومت را هم نمیتوان مرتبط با سیاستهای آقای پزشکیان در حوزه روابط خارجی در نظر داشت، چون آن موضوع اصلا یک مسئله مجزا است. در حال حاضر اولویت ما رفع تحریمها و توسعه روابط با اروپا است. ایران باید بتواند به جایگاه سنتی خود در اروپا برسد و اروپا هم باید بتواند به راحتی در ایران سرمایه گذاری کند. ما باید نسبت به اروپا توجه خاصی داشته باشیم، به خصوص در حوزه صادرات انرژی و نفت و گاز.»
وی افزود: «این ایده که بگوییم چینیها دوست داشتند آقای جلیلی رئیس جمهور شود را چندان قبول ندارم. ممکن است بگوییم که روسیه تا حدودی نگران بود که یک رئیس جمهور با گرایش اصلاح طلبی بیشتر به سمت غرب تمایل دارد و مسئله اوکراین را تحت الشاع قرار دهد. اما چین با رئیس جمهور شدن آقای پزشکان مشکلی ندارد. چرا توافق ۲۵ ساله ۴۰۰ میلیارد دلاری با چین به هیچ کجا نرسید؟ علت همین تحریمها علیه ایران است که باعث شده چینیها متوقف شوند. ما در سه سال اخیر بدترین روابط را با چین داشتیم. رابطه داشتن با چین به عضویت در شانگهای و پیغام دادن به هم نیست، بلکه رابطه دیپلماتیک باید بازخورد و نتیجه عملی بدهد. این که ما روزی یک میلیون بشکه نفت به چین آن هم زیر قیمت جهانی صادر میکنیم، لزوما موفقیت نیست. ما به جای دریافت پول نفتمان کالاهای نامرغوب دریافت میکنیم. این چه تجاری است؟ کشورهای آسیای مرکزی از خلال روابطشان با چین در سالهای اخیر دستاوردهای مادی زیادی کسب کردند. ما چطور؟ اخیرا یک قرارداد یک میلیارد دلاری بین چین و ترکیه فقط برای تولید خودروی برقی امضا شد. سهم ما در رابطه با چین کجاست؟ اتفاقا چین هم دوست دارد با ایران روابط استانداردتری داشته باشد. ایران یک موقعیت استراتژیک و اساسی در منطقه دارد و میتواند در آینده به نفع چین باشد که با ایران در رابطه باشد.»
این تحلیلگر ارشد سیاسی در ادامه گفت: «چین ترجیح میدهد در منطقه خلیج فارس با کشور مستقلی با ایران در رابطه باشد که اگر مشکلی پیدا کرد یا با تایوان وارد مجادله شد به جای اتکا به کشورهای عربی که با ایالات متحده، اتحاد دارند، با ایران ارتباطات گازی، نفتی و سرمایه گذاری داشته باشد. اما تا زمانی که ما درگیر تحریم هستیم چطور میتوانیم این اقدامات را انجام دهیم. در حال حاضر حتی طالبان که حتی به رسمیت شناخته نشده نیز با چین پروژه تجاری و عمرانی بسته است. پاکستان و عراق نیز پروژههای سنگینی با چینیها بسته اند. چین با ۱۵ کشور همسایه ایران در رابطه است، اما مسیر سرمایه گذاریها در ایران به علت تحریمها تا حد زیادی مسدود است. پس نتیجه این است که رابطه سیاسی و تجاری ما با چین هم در گرو لغو تحریمها است. حتی اگر تحریمها علیه ایران نبود و چین روی ایران جور دیگری حساب میکرد، در کنار کشورهای عرب منطقه و در راستای حق مالکیت بر جزایر سه گانه، بیانیه نمیداد. نتیجهای که میخواهم بگیرم این است که اکنون حتی با شرقیها هم رابطه خوبی نداریم و تا زمانی که نتوانیم اقتصادمان را بین المللی کرده و سرمایه هایمان را آزاد نکنیم اصلا نه با شرق و نه با غرب به جایی نمیرسیم.»