به کلیه خواهران شاغل در ادارات دولتی ابلاغ گردد که در نحوه پوشش ضوابط اسلامی را در محل کار مراعات کنند. در صورت مشاهده تخلف، از ورود آنان به محل کار جلوگیری کنند.
از صبح دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۵۹ حدود ۱۶ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رعایت حجاب در ادارات دولتی الزامی شد. ماجرا از این قرار بود که شب پیش از آن یعنی شامگاه یکشنبه ۱۵ تیر ۱۳۵۹ در پایان جلسهی شورای انقلاب که به ریاست مهندس بازرگان تشکیل شده بود، دکتر حسن حبیبی اطلاعیهی این شورا را مبنی بر لزوم رعایت «پوشش اسلامی» در ادارات قرائت کرد.
به گزارش خبرآنلاین، متن اطلاعیه به این شرح بود:
بسمهتعالی
استقبال خواهران مسلمان از پوشش اسلامی ادارات دولتی و در سطح جامعه که مضمون رهنمود قاطع حضرت امام و خواست امت مسلمان است بار دیگر نموداری از تقوای انقلابی زنان جامعهی ما را در معرض دید همگان گذارد. شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران ضمن ابراز سپاس از همهی کسانی که در این لحظات حساس وظیفهی اخلاقی و انقلابی خود را دریافتند و عملا مقاومت خود را در برابر توطئههای دشمن نشان دادهاند برای تاکید بر مقررات اسلامی و ایجاد هماهنگی و حفظ نظم و انضباط اداری به کلیهی مسئولان دولتی ابلاغ میکند که نسبت به موارد زیر اقدام فوری به عمل آورند:
۱- به کلیهی خواهران شاغل در ادارات دولتی ابلاغ گردد که در نحوهی پوشش ضوابط اسلامی را در محل کار مراعات کنند.
۲- در صورت مشاهدهی تخلف از ورود آنان به محل کار جلوگیری کنند.
۳- در صورت اصرار بر تخلف، متخلف را به خاطر سرپیچی از دستور اداری مورد تعقیب قانونی قرار دهند. مسئولان موظفاند افراد متعهدی را برای موارد بالا معین کنند و از دخالت اشخاص بیمسئولیت در این امور جلوگیری نمایند.
شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران (اطلاعات، دوشنبه ۱۶ تیر ۵۹)
در همان شب بنیصدر رئیسجمهور وقت نیز اطلاعیهای در این باره صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود:
رئیسجمهوری در این اطلاعیه نقطهنظرهای خود را در مورد حجاب و پوشش اسلامی اعلام کرد. در این اطلاعیه آمده است:
اینک فرصتی است برای همگامی با کوشش در جهت انقلاب معنوی که انقلاب در درون و ارزشهاست. یکسانی جستن با مردم مسلمان و تلاش برای ایجاد جو تفاهم و بسط معنویت در محیط کار ایجاب میکند که بانوان کارمند در محیط کار موافق ضوابط اسلامی لباس بپوشند. از دیدگاه ما نوع پوشش تناسب مستقیم با رشد و شکوفایی و جلوهی فکری و معنوی دارد و دولت اسلامی بر عهده میگیرد تمامی گسترش خود را برای فراهم آوردن زمینهی این رشد. دیدگاه ما این است و یقین داریم که مردم کشور سخن ما را باور کنند و اطمینان کنند که ما به کوششهای خود در افزایش ارجمندی و منزلت زن بیش از پیش خواهیم افزود. با توجه به عقیده به مقام والای زن و با توجه به رشد و تعالی زن، از عموم بانوان کارمند دعوت میکنم از روی کمال میل و با اعتقاد با پوشش اسلامی در محل کار خود حاضر شوند. بدیهی است مراقبت در امر پوشش بانوان تنها در عهدهی مسئولان سازمانهای دولتی است و دیگران به هیچ رو حق ندارند در این امر دخالت کنند. رجاء واثق دارم که بانوان گرامی این اقدام را یک عمل انقلابی در جهت پیشبرد انقلاب اسلامی تلقی میکنند. رئیسجمهوری ابوالحسن بنیصدر (اطلاعات، دوشنبه ۱۶ تیر ۵۹)
روز دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۵۹ یعنی همان روزی که روزنامههای وقت خبر مربوط به اطلاعیهی شورای انقلاب و لزوم رعایت حجاب در ادارات را منتشر کردند، خبرنگار کیهان به سراغ چند تن از رجال سیاسی وقت رفت تا نظر آنان را در این باره جویا شود. در ادامه دیدگاه سه تن از آنان را میخوانید:
در وزارت دادگستری مدتی پیش از این مسئلهی حجاب را رسما بخشنامه کردیم که در آن بخشنامه دو چیز مطرح بود: یکی از نظر وقت که در وقت مقرر اداری به سر کار بیایند و زود کار خود را ترک نکنند و دنبال این بخشنامه را هم گرفتیم و بند دومِ بخشنامه مسئلهی پوشش اسلامی بود. در آن بخشنامه گفته شد خواهرانی که در دادگستری، دادسراها و کادر اداری کار میکنند باید از آرایش و از پوشیدن لباسهایی که جلب توجه میکند خودداری کنند و لباس ساده و اسلامی داشته باشند. همان وقت این خانمها مراجعه کردند و پرسیدند «آیا لباس خاصی را معین میکنید؟» گفته شد: «نه، پوشش اسلامی باید مراعات بشود که همه میدانند چه مقدار است؛ موی سر پوشیده باشد، مواضع زینت بدن پوشیده باشد، لباس بلند باشد، نازک و بدننما نباشد، چسبان نباشد» حتی از نظر رنگ هم گفته شد رنگ سادهای باشد و گفته شد که طوری لباس بپوشند تا محیط کار سالمی ایجاد شود و این نسبتا با حسن استقبال روبهرو شد یعنی نه صد درصد ولی اکثر آنها گوش دادند و بعد از امر امام مسئله جدیتری تلقی شد و در دادگستری نیز عملی شد. البته گزارشهایی داده میشود که گاهی مخالفتهایی میشود.
[در پاسخ به این سوال که تعبیر شما دربارهی روشهای اجرایی و توجیهی این مسئله دروزارتخانهها چیست؟] اگر منظور این است که چگونه توجیه میکنیم یعنی آنها را قانع میکنیم که هرکسی میداند در محیط اسلامی پوشش اسلامی جزو لوازم زندگی یک خانم مسلمان است و چون این نظام، نظام اسلامی است و ادارات اسلامی هستند طبعا باید حجاب اسلامی مراعات شود. اداره محیط کار است، در محیط کار آرایش و با لباسهای نامناسب و هوسانگیز منافات با طبیعت محیط کار دارد. این است که باید لباس مناسب محیط باشد. مراجعانی که به اداره میآیند در آنجا نباید مسائل دیگری در محیط کار مطرح باشد اما از نظر اجرا با بخشنامه کردن قسمت مهمی اجرا شده بعد هم میخواستیم ببینیم مسئله تا چه مقدار جدی است وقتی معلوم شد عدهای مخالفاند یعنی نبودن انضباط اداری مطرح میشود ولی در اجرای آن با مشکلی روبهرو نشدهایم.
اگر بنا باشد که جامعهی اسلامی داشته باشیم، نمیشود پذیرفت در مراکزی که رسما مربوط به حکومت و دولت است مراعات یکی از تکالیف بدیهی اسلام نشود و خانمها هم باید این واقعیت را بپذیرند. بالاخره آنها خانمهای مسلمان هستند و از نظر فقهای شیعه مسئلهی حجاب قابل تردید نیست که حجاب واجب است نباید در رعایت این مسئله که امام دستور فرمودهاند تردید داشته باشند و حداقل حجاب را رعایت کنند.
رعایت حجاب این است که طوری لباس بپوشند که موها و بدن پیدا نباشد و فقط صورت و دو دست از مچ ایرادی ندارد و چادر ضرورتی ندارد. میتوانند روسریهایی که پوششی باشد برای سرشان استفاده کنند. لباس هم باید یک مقدار ساده باشد. لباسهای تجملی و زننده در محیط کار نباید بپوشند. اما در مورد روش توجیهی باید جلسات بحث آزاد تشکیل شود و مناظره بگذارند در رادیو تلویزیون تا روشن شود که حجاب منافاتی با کار کردن ندارد و نتایج و آثار حجاب هم توضیح داده شود و آثار سوء این بیحجابی هم توضیح داده شود و ضمنا ممکن است برای بعضیها در ذهنشان پیدا شود که این مقدمهای است برای بیرون کردن خانمها از ادارات. این هم باید روشن شود. ممکن است گاهی ضدانقلاب و مغرضین تبلیغ کنند که خانمها را میخواهند بیرون کنند. دلیلی ندارد، ما در آینده نیروی کار لازم داریم و ترجیح میدهیم خانمها در نیروی کار باشند.
[وی در مورد روشهای اجرایی مسئلهی حجاب تاکید کرد:] باید مسئولین مواظب باشند که خانمها با زبان آرام بپذیرند. البته اگر توجیه نشوند و بخواهند مقاومت کنند طبعا این حق دولت و حکومت است که در محیط کارش اجازه ندهد آن چیزی که سلاح نمیداند جریان داشته باشند.
چهار ماه پیش ما طرحی داشتیم که به دفتر رئیسجمهوری دادیم. در این طرح اساسا راجع به برنامهی خانمها کسب تکلیف کرده بودیم که آقای بنیصدر به عنوان رئیسجمهور یک مقدار راهنمایی کنند و مشی کلی تشکیلات دولتی را در این مورد مشخص نمایند، چون میباید با یک ضوابط و معیارهای شرعی عمل میکردیم البته این مربوط به چند ماه پیش بود اما بخشنامهای هم صادر کردم در حدود یک ماه پیش راجع به خانمهای وزارتخانهی خودمان به صورت خیلی برادرانه و دوستانه که خانمها ما در شرایط خاصی هستیم و کشوری است که انقلاب اسلامی کرده، انقلاب صورت گرفته صد درصد اسلامی با زیربنای ایدئولوژیکی اسلامی، ما ناگزیریم معیارهای اسلامی را اجرا کنیم چون اگر نکنیم همهچیز از دست میرود. بنابراین شما بیایید حالا که یک سال و نیم از انقلاب گذشته و مردم هم نشان دادهاند که این حکومت را میخواهند، شما هم پا به پای آنها بیایید. ما به شما تحمیل نمیکنیم، دین به زور و اجبار نیست ولی ضوابط اخلاقی و اداری را ناگزیریم در این وزارتخانه رعایت کنیم [...] بخشنامهی دیگری همین دو روز پیش صادر کردیم و در مورد پوشش اسلامی... از خانمها درخواست کردیم این مسئله را رعایت کنند.
... همانطور که گفتیم ما در هر حال انقلاب کردهایم و مردم هم میگویند که این انقلاب زیربنای اسلامی دارد و صد درصد هم درست است. و هرکس هم جز این ادعایی را دارد بیاید ما ثابت کنیم که صد درصد اسلامی است حالا مردم میگویند چرا وزارتخانهها معیارهای اسلامی را رعایت نمیکنند مگر ما به خانمها چه گفتهایم در بخشنامهها میگوییم پوشش را در این شرایط یک مقدار میتوان مقبول و سالمتر کنید ما که نگفتهایم چادر چاقچور کنید صحبت این حرفها نبوده که بعضیها عنوان میکنند. در یک زمینه که یک رهبری اعلام میکند که اگر مرا قبول دارید و معتقدید که من شما را به جایی رساندهام و انقلاب را به ثمر رساندهام جنایتکاران را بیرون کردم، خوب حرف مرا گوش کنید و باید هم گوش کرد و حق دارد. حالا ناچاریم تبعیت کنیم به اعتبار اینکه منطق دارد. بهخصوص که ایشان مرجع مذهبیاند و ما به عنوان یک مسلمان باید از حرفهای ایشان تبعیت کنیم و وقتی تکلیف شرعی شد ما مکلفیم انجام دهیم و مانند نماز لازمالاجرا است.
ما ناگزیریم این معیارها را اجرا کنیم. البته حجاب اساسا پاکدامنی و معنویت است اما معیار و مرزی نیز وجود دارد که باید خودمان را با آن تطبیق دهیم... معیار قرآن است اگر قبول دارید و مسلمانید باید اجرا کنید. در حد قرآن آزادی هست چیزی نیست که شما را محظور شدید بگذرد. البته اکثر خانمها پذیرفتهاند و من امیدوارم بقیه هم بپذیرند. در این مسئله در وزارتخانهی ما حداقل یک همگامی عمومی وجود دارد امیدوارم در وزارتخانههای دیگر هم همگامی وجود داشته باشد.