تفاوت قابلتوجه در وضعیت بارش و ذخایر آبی استانهای مختلف، نشان دهنده نابرابری در توزیع منابع آب در سطح کشور است؛ این نابرابری، لزوم اتخاذ رویکردهای متفاوت در مدیریت منابع آب برای مناطق مختلف را برجسته میکند.
براساس گزارشهای تخصصی، میانگین بارش در ایران یکسوم میانگین جهانی است؛ اما بحران تنها به اینجا محدود نمیشود؛ زیرا همان گزارشها نشان میدهند که تبخیر آب در ایران سهبرابر میانگین جهانی است و این زنگ خطری است برای امنیت ملی ایران.
به گزارش دنیای اقتصاد، این حقایق نشان میدهند که تجدیدنظر جدی در حوزه سیاستگذاری آب در ایران مورد نیاز است و باید تقویت سفرههای آب زیرزمینی مورد توجه ویژه قرار گیرد. وضعیت منابع آبی کشور در زمستان ۱۴۰۲ نشان از تداوم بحران آب دارد. کاهش ۱۱ درصدی بارشها نسبت به سال قبل، افزایش ۱.۷ درجهای دمای هوا نسبت به میانگین بلندمدت و کاهش ۱۰ درصدی ذخایر سدها، همگی حاکی از شرایط نامطلوب منابع آبی کشور است. خشکسالی در بسیاری از مناطق، بهویژه در شرق و جنوب کشور، وضعیت را بحرانیتر کرده است. در این میان، استان سیستان و بلوچستان با کاهش ۵۶ درصدی ذخایر چاهنیمهها، در شرایط بسیار نامساعدی قرار دارد. همچنین بهرغم تخصیص ۷۴ درصد از اعتبارات مصوب به بخش آب، چالشهای جدی در تامین آب شرب، کشاورزی و صنعت پیشروی کشور احساس میشود.
براساس گزارش منتشر شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس، بحران آب در ایران که طی سالهای اخیر به یکی از چالشهای اصلی کشور تبدیل شده، در زمستان ۱۴۰۲ نیز همچنان ادامه داشته است. این گزارش منتشر شده از سوی وزارت نیرو، تصویری نگران کننده از وضعیت منابع آبی کشور ارائه میدهد که نشان دهنده لزوم اتخاذ تدابیر جدی و فوری برای مدیریت این بحران است.
دادههای منتشر شده نشان میدهد، میانگین بارش کل کشور در سهماهه زمستان سال ۱۴۰۲ به ۹۱.۲ میلیمتر رسیده که نسبت به زمستان سال قبل ۱۱درصد و نسبت به میانگین بارش بلندمدت فصل زمستان ۸ درصد کاهش داشته و این کاهش بارش در حالی رخ داده که کشور پیش از این نیز با کمبود منابع آبی مواجه بوده است. نکته قابلتوجه این است که وضعیت بارش در استانهای مختلف کشور یکسان نبوده است. طبق گزارش، در ۱۹ استان میزان بارش بیشتر از میانگین بارش بلندمدت و در سایر استانها کمتر از میانگین بارش بلندمدت بوده است. این تفاوت در میزان بارشها، چالشهای متفاوتی را برای مدیریت منابع آب در مناطق مختلف کشور ایجاد میکند.
علاوه بر کاهش بارشها، افزایش دما نیز مشکلات را تشدید کرده است. در فصل زمستان سال ۱۴۰۲، میانگین دمای کل کشور ۱.۷ درجه سانتی گراد بالاتر از میانگین بلندمدت بوده است. این افزایش دما در تمامی استانهای کشور مشاهده شده؛ اما شدت آن در مناطق مختلف، متفاوت بوده است. بیشترین افزایش دما در مناطق مرکزی، جنوب و جنوب شرق کشور گزارش شده است. افزایش دما، علاوه بر تاثیر مستقیم بر میزان تبخیر و کاهش منابع آبی، بر ذخایر برفی کشور نیز تاثیر منفی گذاشته است. کاهش ذخایر برقی میتواند موجب کاهش آبدهی رودخانههای دائمی در فصول گرم سال شود که این امر چالشهای جدی در تامین آب برای مصارف مختلف ایجاد خواهد کرد.
براساس شاخص SPEI (شاخص بارش - تبخیر و تعرق استاندارد)، در سهماهه زمستان سال ۱۴۰۲، مناطق وسیعی از شرق، شمال شرق، بخشهایی از جنوب شرق و عمده مناطق جنوبی کشور با خشکسالی خفیف تا متوسط مواجه بوده اند. وضعیت در برخی مناطق حادتر بوده است. بهعنوان مثال، بخشهای عمدهای از استانهای فارس و شمال هرمزگان با خشکسالی شدید و خیلی شدید مواجه بودهاند. این شرایط میتواند تاثیرات جدی بر کشاورزی، منابع آب و حتی شرایط زیست محیطی این مناطق داشته باشد. البته در این میان، برخی مناطق نیز شرایط مطلوب تری را تجربه کردهاند. شمال غرب، غرب و بخشهایی از مرکز کشور و شرق و جنوب استان سیستان وبلوچستان با ترسالی متوسط تا شدید مواجه بوده اند.
یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی وضعیت منابع آب کشور، میزان ذخایر سدهاست. طبق گزارش، حجم آب موجود در مخازن سدها در ۶ ماه منتهی به اسفندماه، حدود ۲۳ میلیارد مترمکعب بوده که تنها ۴۷ درصد از ظرفیت کل سدها را تشکیل میدهد. این میزان نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۰ درصد کاهش نشان میدهد. وضعیت سدها در استانهای مختلف، متفاوت است. برخی سدها مانند آبشینه و اکباتان در استان همدان، وشمگیر، گلستان و بوستان در استان گلستان و سد ایلام در استان ایلام، نسبت به سال قبل وضعیت بهتری دارند. در مقابل، وضعیت ذخیره سدهای واقع در استانهای خراسانرضوی، فارس، کرمان، مرکزی و برخی سدهای خوزستان نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهشی بوده است.
وضعیت منابع آب در استان سیستان و بلوچستان بهطور ویژه نگران کننده است. در شمال این استان، وضعیت ذخیره چاه نیمهها که منبع اصلی تامین آب شرب منطقه سیستان و بخش قابل توجهی از شهر زاهدان هستند، بسیار نامطلوب گزارش شده است و تنها ۴ درصد حجم مخزن این چاه نیمهها پر شده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۶ درصد کاهش نشان میدهد. این وضعیت میتواند به بحران جدی در تامین آب شرب در این منطقه منجر شود و نیازمند توجه ویژه و اقدامات فوری است. البته بارشهای شدید اواخر زمستان در جنوب شرق کشور، سبب بهبود نسبی وضعیت برخی سدها در این منطقه شده است. بهعنوان مثال، سد خیرآباد در این استان با ۹۲ درصد پرشدگی، بهترین وضعیت را در میان سدهای کشور دارد.
مقایسه وضعیت منابع آب ایران با کشورهای همسایه نشان میدهد که بهرغم شرایط نامطلوب در ایران، برخی از کشورهای همسایه وضعیت بهتری را تجربه کرده اند.
در افغانستان، بهجز مناطق غربی که با خشکسالی شدید مواجه بوده اند، سایر مناطق از جمله سرچشمههای رودخانه مشترک هیرمند شرایطی نرمال داشته اند. در عراق نیز بهجز مناطق مرکزی و شرقی، سایر مناطق شرایط نرمالی را تجربه کرده اند. در ترکیه، بهرغم خشکسالی در برخی مناطق، سرچشمههای رودخانههای دجله و فرات شرایط نرمال و حتی ترسالی خفیف تا متوسط داشتهاند. این تفاوت در وضعیت منابع آب کشورهای همسایه، اهمیت دیپلماسی آب و مدیریت مشترک منابع آبی فرامرزی را برجسته میکند.
در فصل زمستان، مجموع میزان تولید برق آبی کشور به حدود ۳۷۲۶ مگاوات ساعت رسیده که ۴.۶ درصد از کل تولید برق کشور را تشکیل میدهد. این میزان نسبت به فصل پاییز افزایش داشته است.
در بخش تامین اعتبارات، گزارش نشان میدهد که در سال ۱۴۰۲، حدود ۷۴ درصد از اعتبارات مصوب به بخش آب تخصیص یافته است. با این حال، عدمتخصیص بیش از یک چهارم اعتبارات میتواند به تاخیر در اجرای پروژههای مهم آبی منجر شود.
در واکنش به این شرایط، وزارت نیرو اقداماتی را در دستور کار قرار داده است. تدوین پیش نویس نقشه راه آب کشور و ارائه آن در شورای عالی آب، یکی از این اقدامات است. همچنین برگزاری نشست کمیساران آب هیرمند نیز در راستای مدیریت منابع آب مشترک با افغانستان صورت گرفته است.
کارشناسان تاکید میکنند که مقابله با بحران آب، نیازمند برنامه جامع و فراگیر مدیریت منابع آب است. این برنامه باید شامل اقداماتی همچون بهینه سازی مصرف آب در بخشهای مختلف، توسعه سیستمهای آبیاری مدرن در بخش کشاورزی، بازچرخانی و استفاده مجدد از پسابها و حفاظت از منابع آب زیرزمینی باشد. همچنین با توجه به اهمیت منابع آب مشترک با کشورهای همسایه، تقویت دیپلماسی آب و تلاش برای دستیابی به توافقات پایدار در زمینه مدیریت منابع آب مشترک از اهمیت زیادی برخوردار است. افزایش ۱.۷ درجهای دمای میانگین در زمستان ۱۴۰۲ نسبت به میانگین بلندمدت، نشان دهنده تاثیر قابلتوجه تغییرات اقلیمی بر شرایط آبوهوایی ایران است. این افزایش دما، علاوه بر تاثیر مستقیم بر میزان تبخیر و تعرق، الگوهای بارش را نیز تغییر داده است. کاهش بارشهای برف و افزایش بارشهای رگباری از پیامدهای این تغییرات است که مدیریت منابع آب را با چالشهای جدیدی مواجه میکند.
تفاوت قابلتوجه در وضعیت بارش و ذخایر آبی استانهای مختلف، نشان دهنده نابرابری در توزیع منابع آب در سطح کشور است. این نابرابری، لزوم اتخاذ رویکردهای متفاوت در مدیریت منابع آب برای مناطق مختلف را برجسته میکند. بهعنوان مثال، در حالی که برخی مناطق غربی کشور با ترسالی مواجه بوده اند، استانهای شرقی و جنوبی با خشکسالی شدید دست و پنجه نرم میکنند.
وضعیت بحرانی چاه نیمهها در سیستان و بلوچستان که به جریان ورودی از افغانستان وابسته هستند، اهمیت مدیریت منابع آب مشترک را نشان میدهد. این موضوع نیازمند تقویت دیپلماسی آب و همکاریهای منطقهای برای مدیریت پایدار منابع آب فرامرزی است.
با توجه به اینکه بخش کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب در ایران است، بازنگری در سیاستهای این بخش ضروری به نظر میرسد. اصلاح الگوی کشت، توسعه کشتهای گلخانه ای، استفاده از ارقام مقاوم به خشکی و بهبود سیستمهای آبیاری میتواند به کاهش مصرف آب در این بخش کمک کند. گزارش نشان میدهد که بهرغم کاهش منابع آب، تقاضا برای آب همچنان بالاست. این موضوع اهمیت مدیریت تقاضا را برجسته میکند. فرهنگ سازی، اصلاح تعرفههای آب و استفاده از فناوریهای کاهنده مصرف میتواند در این زمینه موثر باشد.
کاهش ذخایر سدها نشان میدهد که علاوه بر مدیریت مصرف، نیاز به سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید آبی وجود دارد. توسعه سیستمهای جمع آوری آب باران، بازچرخانی آب و استفاده از منابع آب غیرمتعارف میتواند به افزایش منابع آب در دسترس کمک کند. دقت و جامعیت اطلاعات ارائهشده در این گزارش، اهمیت سیستمهای پایش و مدیریت اطلاعات منابع آب را نشان میدهد. توسعه و بهبود این سیستمها میتواند به تصمیمگیری دقیقتر و مدیریت بهتر منابع آب کمک کند.
بحران آب میتواند پیامدهای گسترده اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. افزایش مهاجرت از مناطق کم آب، تنشهای اجتماعی بر سر منابع آب و تاثیر بر اقتصاد مناطق وابسته به کشاورزی از جمله این پیامدها هستند. بنابراین، برنامه ریزی برای مقابله با این پیامدها نیز باید در دستور کار قرار گیرد. در پایان، باید تاکید کرد که مدیریت بحران آب در ایران نیازمند رویکرد جامع، چندبخشی و مبتنی بر شواهد علمی است. این رویکرد باید شامل اقدامات کوتاه مدت برای مقابله با شرایط فعلی و همچنین برنامه ریزی بلندمدت برای سازگاری با تغییرات اقلیمی و مدیریت پایدار منابع آب باشد.
همکاری بین بخشهای مختلف دولتی، مشارکت بخش خصوصی و جامعه مدنی و استفاده از تجربیات جهانی در این زمینه میتواند به موفقیت این رویکرد کمک کند. گزارش وزارت نیرو از وضعیت منابع آبی کشور در زمستان ۱۴۰۲، تصویری نگران کننده از تداوم بحران آب در ایران ارائه میدهد. کاهش بارش ها، افزایش دما، گسترش خشکسالی و کاهش ذخایر سدها، همگی نشان دهنده لزوم اتخاذ تدابیر جدی و فوری برای مدیریت این بحران است. این شرایط میتواند پیامدهای گستردهای برای کشور به همراه داشته باشد. کاهش دسترسی به آب شرب در برخی مناطق، چالشهای جدی برای بخش کشاورزی، تهدید امنیت غذایی، افزایش فرسایش خاک و بیابان زایی و تشدید مهاجرتهای داخلی از جمله این پیامدها هستند.
مدیریت بحران آب در ایران نیازمند عزم ملی و همکاری تمامی بخشها و نهادهای مرتبط است. علاوه بر اقدامات فنی و مدیریتی، آگاهی بخشی عمومی و مشارکت مردم در مصرف بهینه آب نیز نقش مهمی در مواجهه با این چالش خواهد داشت. با توجه به روند تغییرات اقلیمی و احتمال تداوم شرایط کم آبی در سالهای آینده، اتخاذ رویکرد پیشگیرانه و آینده نگر در مدیریت منابع آب کشور ضروری به نظر میرسد. این رویکرد باید شامل سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مدیریت آب، اصلاح الگوی کشت، بهبود بهره وری آب در بخش کشاورزی و توسعه منابع آب غیرمتعارف مانند آبهای ژرف و شیرین سازی آب دریا باشد.