سیاستی که آقای جلیلی دنبال میکند، سیاستی است که نام آن را «خنثی سازی تحریمها» گذاشته و میگوید ما برای کنترل کردن اثر تحریمها باید برویم با کشورهای دیگر از جمله همان کشورهای آمریکای لاتین که ایشان اشاره کرده بودند ارتباط بگیریم. مسئله این است که اولا سیاست گرایش به شرق ایشان شکست خورده است، چون علیرغم این که در دولت سیزدهم، توافقنامه شانگهای و برعکس را امضا کردیم، اما تا زمانی که مسئله FATF حل نشده، مسئله تحریم ها، حل نمیشود و قرادادها هم در حد امضای مکتوب باقی میمانند. نکته دیگرکه آقایان تابع این دیدگاه مدام روی آن مانور میدهند این است که اصلا چه اصراری است با غرب و آمریکا وارد مبادله تجاری شویم و با کشورهای منطقه و کشورهای در حال توسعه نیز میتوان کار کرد.
فرارو-با برگزاری مناظره بین سعید جلیلی و مسعود پزشکیان، بخشی از مباحث اقتصادی نیز مطرح شد. یکی از این مباحث ادعای افزایش رشد اقتصادی ۸ درصدی از سوی جلیلی بود.
به گزارش فرارو، مسعود پزشکیان گفت: «رشد اقتصادی هشت درصدی که در برنامه هفتم بر آن تاکید شده تحققپذیر نیست». سعید جلیلی، پاسخ داد: «کسی که میگوید رشد هشت درصدی ممکن نیست یعنی نمیخواهد مشکلات را حل کند.» در نهایت پزشکیان گفت: «بنده همین جا در جلوی چشم این مردم اعلام میکنم؛ همین امروز از انتخابات کنار میروم، به شرطی که آقای جلیلی این رشد هشت درصدی را محقق کند، ولی اگر نتوانست رشد دهد، اعدامش کنند!»
با توجه به شکل گیری این بحث بین کاندیداها، پرسشهایی در خصوص چگونگی تحقق این وعده مطرح است. فرارو برای پاسخ دهی به این پرسشها با مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز، گفتگو کرده که در ادامه میخوانید:
فرارو: در بخشی از مناظره اول آقایان جلیلی و پزشکیان، صحبت از رشد اقتصادی ۸ درصدی از سوی آقای جلیلی شد، این رشد چگونه محقق میشود؟
افقه:همانطور که اقای پزشکیان در مناظره اخیر خود اشاره کرد، ما از برنامه چهارم به این سو، رشد ۸ درصدی را هدف قرار داده ایم، اما تا به امروز به این رشد نرسیده ایم. رشد اقتصادی ۲ بخش دارد که در برنامهها هم ذکر میشود. بخشی از این رشد به افزایش تولید ناشی از عوامل تولید مرتبط است. مثل عواید فروش. این رشد خیلی ارزش ندارد یا بهتر است بگویم قابل تفاخر نیست. اما بخشی از رشد میتواند از افزایش بهره وری باشد که این بخش ارزشمند است یعنی شما با منابع موجود، مقدار بیشتری تولید کنید، که این هم معمولا در برنامهها ذکر شده که از آن ۸ درصد، بین ۳ تا ۳ و نیم درصد ناشی از افزایش بهره وری باشد. اما تا کنون هیچ یک از اینها تحقق پیدا نکرده است.
فرارو:چرا رشد مورد انتظار محقق نشده است؟ این رشد به چه ابزارها و زیرساختهایی نیاز دارد؟
افقه:دلایل عدم تحقق این موضوع هم به مسائل خارجی مرتبط است و هم به مسائل داخلی. دلیل داخلی، انبوه موانع تولید، بی ثباتی مدیریتی، بی ثباتی سیاستگذاری، موانع قانونی و انبوهی از موانع است که مرتبط با ساختارهای داخلی است و این ساختارها میتوانند مانع از اجرای درست و تحقق برنامهها شوند. این نکته را لازم است مورد اشاره قرار دهم که به طور بالقوه امکان رشد ۸ درصدی و حتی بالاتر از آن وجود دارد. کما این که در سالهای ۱۳۷۲، ۱۳۷۳، تا ۱۴ درصد رشد را هم تجربه کردیم، اما همه اینها عمدتا ناشی از افزایش فروش نفت یا ناشی از پر کردن ظرفیتهای خالی بوده. به نظر من آقای جلیلی دچار توهماتی است یعنی یک سری مصاحبهها و مناظرهها در این مدت انجام داده، اما تحول ساختاری که نشان دهد موانع رشد ۸ درصدی را یا ملزومات حل آن را میشناسد از وی ندیدیم. حتی اگرهم تغییری ایجاد کند، با توجه به نگاه ایدئولوژیکش، احتمالا در مدیریتها هم تغییرات ایدئولوژیکی ایجاد میکند که خود این یعنی انتخاب و انتصاب مدیران بر اساس گرایشهای سیاسی و نگاههای ایدئولوژیک. خود همین موضوع هم از عواملی است که مانع از رشد تولید میشود؛ بنابراین از نظر من ایشان نمیتواند رشد اینچنینی ایجاد کند. مگر این که برجام حل شود و یا تحریمها برداشته شود. در آن صورت ممکن است شاهد رشد باشیم که آن هم ناشی از افزایش فروش نفت است، ولی باز اینجا هم مسئله این است که دیدگاه ایشان نسبت به رفع تحریمها به حدی بد است که از این جنبه هم بعید میدانم به رشد برسیم.
افقه: سیاستی که آقای جلیلی دنبال میکند، سیاستی است که نام آن را «خنثی سازی تحریمها» گذاشته و میگوید ما برای کنترل کردن اثر تحریمها باید برویم با کشورهای دیگر از جمله همان کشورهای آمریکای لاتین که ایشان اشاره کرده بودند ارتباط بگیریم. مسئله این است که اولا سیاست گرایش به شرق ایشان شکست خورده است، چون علیرغم این که در دولت سیزدهم، توافقنامه شانگهای و برعکس را امضا کردیم، اما تا زمانی که مسئله FATF حل نشده، مسئله تحریم ها، حل نمیشود و قرادادها هم در حد امضای مکتوب باقی میمانند. نکته دیگرکه آقایان تابع این دیدگاه مدام روی آن مانور میدهند این است که اصلا چه اصراری است با غرب و آمریکا وارد مبادله تجاری شویم و با کشورهای منطقه و کشورهای در حال توسعه نیز میتوان کار کرد.
اما با کشورهای در حال توسعه، نهایت این است که بتوانیم چند کالای کشاورزی و مواد غذایی صادر کنیم. این که گفته میشود از روسیه چند میلیارد دلار مواد غذایی میتوانیم صادر کنیم، یا میتوانیم ۶ الی ۷ میلیارد دلار محصولات کشاورزی بفروشیم، شدنی نیست. همین را هم آقای سلاح ورزی پاسخ داد و گفت کل واردات روسیه بیشتر از ۱.۶ میلیارد نیست.
کشور ما به دلیل داشتن منابع نفتی و برخورداری از درآمدهای نفتی، به شدت به تکنولوژیهای روز و تکنولوژیهای پیشرفته وابسته است. شرکتهای نفت و پتروشیمی ها، نیاز به تکنولوژیهای پیشرفته دارند. ضمن این که بخش مصرفمان هم همین است. ما از مرحله تهیه و توزیع کارت ملی نیاز به دستگاههای پیشرفته داریم تا دستگاههای الکترونیک دیگر. بنابراین، هم بخش خدماتمان هم بخش تولید به شدت نیازمند واردات تکنولوژیهای پیشرفته و به روز است. ما که نمیتوانیم این نوع تکنولوژیها را از کشورهای در حال توسعه و توسعه نایافته و آفریقایی وارد کنیم. این که بگوییم از طریق مراوده با اینها میتوانیم تحریمها را کنترل کنیم توهم است. از طرف دیگر حتی اگر قرار باشد با طرف شرقی وارد مراوده شویم حتما باید با طرف غربی، به عنوان رقیب آنها وارد مراوده شویم تا بتوانیم بهترین و ارزانترین محصول را داشته باشیم. وقتی مراوده انحصاری با چین و روسیه داشته باشیم، طبیعی است آنها دست بالا را دارند و کالاهای بنجل و کم کیفیت و کم قیمت را به ما میدهند.
فرارو: فرض کنیم که آقای پزشکیان رئیس جمهور بعدی کشور خواهند بود، آیا ایشان میتوانند مشکلات اقتصاد کشور را ریشهای حل کنند؟
افقه: اگر آقای پزشکیان رئیس جمهور بعدی کشور باشند، حتی اگر بهترین تیم اقتصادی را هم داشته باشند، موانعی سر راهشان است، که اگر این موانع برداشته نشوند یا کاهش پیدا نکنند، نباید انتظار ایجاد کنیم که ایشان شق القمر میکند. اولا در داخل کشور، به جز دولت یا قوه مجریه، مثل دوران روحانی و خاتمی، در نهادهای دیگر، طیف جریان فکری، مخالف ایشان سر کار هستند. برای مثال اولین سد پیش روی ایشان یک مجلس اصولگرا است که ممکن است و احتمال دارد وزرای کارآمدی را که معرفی کند، به چالش بکشند. ایشان اگر نتواند با هماهنگی مقامات بالاتر مشکل تحریمها را رفع کند و مشکل FATF را رفع نکند و اگر نتواند برخی موضوعات مشابه را در کوتاه مدت حل کند، متاسفانه بسیاری از مشکلات موجود که ریشه اش به تفکر اصولگرایی در اقتصاد بر میگردد، حل نشده میمانند و مردم هم سرخورده میشوند. حل مشکل ساختارهای داخلی هم کار میبرد و زمان میخواهد.