«یکی از همین آقایان ادعا میکرد ۳ روزه مشکل کل بورس کشور را حل کند، دیگری قولهای عجیب و غریب میداد، اما در این ۳ سال نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاد، بلکه گرانیها و گرفتاریها مردم چند برابر شد. چرا این ۴ نامزد درباره این ۳ سال سخت هیچ صحبتی نمیکنند؟»
محمود واعظی، عضو کابینه دولت دوازدهم میگوید: فردی که منافع ملی را به دلیل اختلافات شخصی و جناحی گروگان بگیرد، نمیتواند رئیس جمهور شود چراکه فردا هم میخواهد موضوع مهم دیگر را گروگان بگیرد.
به گزارش خبرآنلاین، ساعاتی دیگر چهارمین مناظره انتخاباتی برگزار میشود، مناظرهای با موضوع سیاست خارجی که میتواند تبدیل به یکی از مهمترین مناظرات این دور از انتخابات شود، از یک سو مخالفان برجام در این مناظره هستند و از سوی دیگر فردی که قائل به ارتباط سازنده با جهان است. افشای ماجرای مخالفت جلیلی با FATF هم از نکات مهمی است که طی روزهای اخیر و بعد از افشاگری پورمحمدی تبدیل به بحثی مهم شده و میتواند در این مناظره بازهم تکرار شود.
محمود واعظی، عضو کابینه دولت دوازدهم ضمن ارزیابی فضای انتخاباتی، تاکید دارد؛ «سوال پورمحمدی از جلیلی در مورد FATF و پاسخ وی مهم است، جلیلی گفته بوده که اگر این دولت است، من مخالف هستم و اگر شما یا فرد دیگری باشید موافق هستم. این خطای استراتژیک و غیر قابل بخشش در مورد منافع ملی است. اینکه فردی که منافع ملی را به دلیل اختلافات شخصی و جناحی گروگان بگیرد.»
واعظی همچنین به فضاسازیها درباره اینکه دولت پزشکیان دولت سوم روحانی است واکنش نشان میدهد و میگوید، «چنین مواردی را کسانی میگویند که نقطه سیاهی در زندگی پزشکیان پیدا نکردند و حالا بر روی ستاد او متمرکز شدند.»
در ادامه گفتگوی محمود واعظی، عضو کابینه دولت روحانی را میخوانید:
آقای واعظی! ارزیابی شما از حضور ظریف و آذری جهرمی در جمع هواداران پزشکیان به چه صورت است؟
مهمتر از میزان تاثیر حضور ظریف یا جهرمی، این است که پزشکیان بارها اعلام کرده که در دولت آینده از شایستگان و افراد با تجربه و متخصص که توانایی حل مشکلات کشور را دارند، استفاده خواهد نمود و محتمل است، سلایق افراد مورد نظر و ایشان یکی نباشد.
حل مشکلات کشور اولویت اول پزشکیان است. مع الوصف، دکتر ظریف امتحان خود در عرصه سیاست خارجی را پس داده و انصافاً یکی از دیپلماتهای برجسته کشور است که تواناییهای بسیار بالایی در امر دیپلماسی دارد.
حضور ظریف به عنوان پشتیبان و حامی دکتر پزشکیان به این معنا است که پزشکیان هم استراتژی تعامل سازنده و همکاری با جهان را قبول دارد و معتقد است که سیاست خارجی باید در خدمت توسعه کشور، تکنولوژی و شکلگیری بازار بزرگ و چندجانبه برای تجار باشد.
حضور مهندس آذری جهرمی در ستاد پزشکیان نیز مبین نوع نگاه ایشان نسبت به جوانان است و میزان اهمیت جوانان را نشان میدهد. از طرف دیگر حذف فیلترینگ، دسترسی پلتفرمهای فضای مجازی، پهنای باند و اینترنت و توجه ویژه به استارت آپها و شرکتهای دانش بنیان از اولویتهای پزشکیان به شمار میرود.
در برنامه تنظیم شده ایشان، مسئله شرکتهای دانش بنیان و جوانان اولویت بسیار بالایی را به خود اختصاص داده اند.
منتقدین پزشکیان میگویند که او دولت سوم روحانی است، به نظر شما طرح چنین مواردی چه موضوعیتی میتواند داشته باشد؟
این گفتهها صرفا فرافکنی است. پزشکیان فردی اخلاق مدار است. قطعا اطلاعات بسیار زیادی از وضعیت ستاد رقبا به ایشان منتقل شده و میداند که از امکانات دولت و بیت المال هزینه میشود. وی در جریان است برخی افرادی که در دولت شاغل هستند و اتفاقا مسئولیت هم دارند، تمام قد در ستادهای نامزدها با استفاده از امکانات اختصاص یافته فعالیت میکنند. از طرف دیگر برخی از نامزدها در زندگی شخصی خود، نقاط تاریک و گرفتاریهای فراوانی دارند، اما همانطور که قبلا عرض کردم، پزشکیان فردی اخلاق مدار است و به هیچ وجه وارد حریم شخصی افراد نمیشود.
نامزدهای رقیب، بسیار تلاش کردند که در زندگی پزشکیان نقاط تاریک را بیابند، اما تلاششان ثمربخش نبود و به جایی نرسیدند. زندگی سفید و گذشته بسیار پاک دکتر پزشکیان بر همگان مبرهن است و به این دلیل که مستنداتی جهت تخریب ندارند، به صورت کلی مواردی پراکنده و غیرمرتبط مطرح میکنند. با عنایت به تفکر و سلامت دکتر پزشکیان، همه متخصصین و افراد باتجربه که به دنبال تغییر شرایط و توسعه ایران هستند، گرد ایشان جمع شدند.
چرا در ۳ سال گذشته که همه چی دست خودشان بود نتوانستند مشکلات را حل کنند؟ متاسفانه همین افراد که میگویند اوضاع خیلی خراب است و ما آمدیم و میتوانیم که شرایط را به حد ایده آل تغییر دهیم، در ۳ سال گذشته همه کاره بودهاند و دولت تحت مدیریت خودشان بود، کما اینکه در میان همین آقایان یکی معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید، دیگری شهردار کلانشهر تهران، دیگری رئیس مجلس شورای اسلامی و یک نفر دیگر به قول خودش رئیس دولت سایه بوده است.
سوال این هست، اینها که همگی از منظر تفکر و تدبر یکی هستند، اگر توانایی حل نارساییها را داشتند، چرا در ۳ سال گذشته که به واسطه یک دست شدن ارکان کشور، قدرت بیبدیلی به دست آوردند، نتوانستند این حجم از مشکلات را حل کنند؟
در عجبم که با قدرت یکدست شدن، چگونه توانستند این حجم از مشکلات و بحرانها را به وجود آوردند؟ مگر همین نفرات حاضر در مناظرات، درست ۳ سال پیش همین وعدههای پر طمطراق و پوپولیستی را به مردم نداده بودند؟ یکی از همین آقایان ادعا میکرد ۳ روزه مشکل کل بورس کشور را حل کند، دیگری قولهای عجیب و غریب میداد اما در این ۳ سال نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاد، بلکه گرانیها و گرفتاریها مردم چند برابر شد. چرا این ۴ نامزد درباره این ۳ سال سخت هیچ صحبتی نمیکنند؟
از سوی دیگر نامزدهای حاضر در مورد پزشکیان نکتهای ندارند، مجبورند به برخی مباحثی که در ستاد ایشان رخ میدهد بپردازند (خنده).
آقایان نمیدانند یا حداقل فراموش کردهاند که باید پاستور را از دولت سیزدهم تحویل بگیرند نه دولت دوازدهم اینکه به ملت قول میدهند و یکی میگوید به مردم طلا میدهم، دیگری میگوید همه چیز را رایگان میکنم، آن یکی میگوید قیمت بنزین را از ۳ هزار تومان به ۱۵۰۰ تومان میرسانم و… ذرهای متوجه وضعیت امروز و نظام بروکراتیک کشور نیستند و با مدل آزمون و خطایی، غیر تخصصی و متضاد با دیوان سالاری همیشگی خود میگویند ما طرح و برنامه داریم.
طرح و برنامهای از جنس ایجاد شغل با یک میلیون تومان! مع الوصف در مورد پزشکیان نکتهای ندارند و متاسفانه ستاد ایشان را دست آویز تخریبهای ناصواب خود میکنند. کمک افراد مختلف به نامزد مطلوب خود که حس میکنند توانایی مدیریت با کیفیت کشور و حل مشکلات و نارساییها را دارد طبیعی است.
اینکه مقابل درب ورودی ستاد، حراست و نگهبان بگذارند و یک به یک به گزینش افراد بپردازند که غیر حرفهای است و از طرفی شدنی نیست. نامزدهای تخریبگر، ابتدا باید به وضعیت ستادهای خود برسند، سپس به مردم بگویند این حجم زیاد اعتبار و پول را از کجا آوردند که در ستادشان هزینه میشود.
نکته حائز اهمیت این است که انگار آقایان نمیدانند یا حداقل فراموش کردهاند که باید پاستور را از دولت سیزدهم تحویل بگیرند نه دولت دوازدهم! نمیدانم چرا همه چیز را به دولت دکتر روحانی ارتباط میدهند.
بعضی اوقات فکر میکنم که اگر دولت دکتر روحانی نبود، اینان حرفی برای گفتن داشتند؟ مکرراً در صحبتهای خود بدون استناد به اعدد و ارقام متقن، میگویند دولت روحانی، دولت روحانی. در انتخابات ۱۴۰۰ همه این مطالب گفته شد و پاسخ هم داده شد.
مردم بهترین قضاوت کنندگان هستند. آیا وضعیت مردم در دولتهای یازدهم و دوازدهم بهتر بود یا در دولت سیزدهم؟ اگر میگویند وضعیت در دولت سیزدهم بهتر است توضیح دهند چرا در این ۳ سال وضع مردم تا این اندازه خراب شده. البته همه چیز واضح و روشن است.
نکته دیگر اینکه آمارهای خلاف واقع میدهند. ما در دولتهای یازدهم و دوازدهم به کلیه روستاهای بالای ۲۰ خانوار اینترنت و خطوط تلفن دادیم. البته تعداد کمی از روستاهای سیستان و بلوچستان باقی ماند. اما میگویند دولت سیزدهم به همه روستاها اینترنت داده است، این اشتباه محض و غلط است، نباید به مردم خلاف واقع اطلاعات داد.
در مورد شبکه ملی اطلاعات هم این نکته حائز اهمیت است. در ۳ سال گذشته هیچ اتفاقی در این حوزه صورت نگرفته است. در صورتی که زیرساختهای لازم در دولتهای یازدهم و دوازدهم انجام شده است. اما یکی از این نامزدها ادعا کرده که پیشرفت شبکه ملی اطلاعات به ۷۵ درصد رسیده و دیگری گفته به ۶۰ درصد رسیده است و همه اینها خلاف واقع و دروغ است. متاسفانه این نامزدها هر گونه اطلاعاتی را که از مشاورین خود کسب میکنند بیمهابا و بدون به مردم میگویند. بنابراین مناظرهها باید چهارچوب اخلاقی و تخصصی داشته باشند.
دلیل اشاعه حرفهای نادرست و غیر اخلاقی این است که رقبا خودشان با مشکلات بسیاری درگیرند و بنا دارند تحت هر شرایطی که شده از فضای روانی موجود به نفع خود استفاده کنند تا مردم به رقیب مقابلشان رأی ندهند. پزشکیان برای تدارک محل و مکان سخنرانی با محدودیتهای بسیاری روبرو است و این محدودیتها از طرف همین افرادی که سرکار هستند اعمال میشود. بهتر است این محدودیتها برطرف شوند و نامزدها بتوانند منصفانه به تبلیغ اندیشه و مشی مدیریتی خود بپردازند.
مهمترین نکته این است که مردم باید انتخاب کنند اما نامزدی پیدا شده که میگوید «آقای پزشکیان من نمیگذارم شما رئیس جمهور شوید!»، مگر شما چه کسی هستید که چنین حقی را برای خود قائلید؟ رهبر معظم انقلاب و امام خمینی (ره) همواره بر حق انتخاب مردم معتقد بودند و هستند؟ این حرف ایشان خلاف منویات رهبری است.
البته همه میدانیم که آقایان هم فکر ایشان زمانی که به نفعشان هست تمام قد ولایتمدارند و جناحهای دیگر را تکفیر میکنند، اما زمانی که به نفعشان نیست کار خود را انجام میدهند. مگر شما میتوانید جای مردم بنشینید و بگویید من نمیگذارم رئیس جمهور شوید. اگر میزان رأی مردم باشد که هست، آنها باید تصمیم بگیرند چه کسی رئیس جمهور شود نه اینکه بگویید من نمیگذارم شما رئیس جمهور شوید. این تفکر خطرناک است. مردم هر اندازه بیشتر حقایق را بدانند و پای صندوق بیایند، قطعاً انتخاب بهتری خواهند کرد.
نکته مهم دیگر سول پورمحمدی از جلیلی در مورد FATF و پاسخ وی بود. جلیلی گفته بوده که اگر این دولت است، من مخالف هستم و اگر شما یا فرد دیگری باشید موافق هستم. این خطای استراتژیک و غیر قابل بخشش در مورد منافع ملی است.
یعنی با امری ضروری برای کشور موافق است، اما به دلیل اینکه دولت روحانی مستقر است، مخالفت میکند. مانند برجام که عدهای با آن مخالفت میکردند اما به محضی که سرکار آمدند به دنبال احیای آن شبانه روز تلاش کردند و در آخر هم نتوانستند.
۳ سال کل کشور را معطل کردند، هر روز مذاکره و پیامهای ضد و نقیض ونهایتاً هم نشان دادند که توانایی احیای آن را ندارند. فردی که منافع ملی را به دلیل اختلافات شخصی و جناحی گروگان بگیرد، نمیتواند رئیس جمهور شود چون ملی گرا نیست و ویژگی از خود گذشتگی را ندارد. قطع به یقین فردا هم میخواهد موضوع مهم دیگری را به واسطه مباحث خصلتی گروگان بگیرد.
البته قاضیزاده هاشمی بر این باور است که وضعیت مردم در دوره احمدینژاد بهتر از روحانی بوده و یا قالیباف گفت در مدت حضور او در شهرداری دولت روحانی با او همکاری نکرده است…
آقایان زاکانی و قاضیزاده نامزدهای جدی نیستند. اینها نامزدهای پوششی هستند و هر کدام ماموریتی دارند و خلاف شرع صرفاً وقت مردم را میگیرند. آیا این انصاف است که پزشکیان در پاسخگویی به هر یک از سوالات صرفاً ۴ دقیقه وقت دارد و اینها ۱۶ دقیقه؟ یک نفر در برابر ۴ نفر ایستادگی میکند و تنها است.
البته مردم فهیم و هوشمند ما متوجهاند که این چه نمایشی است. به یکدیگر نان قرض میدهند. در امثال خود اقدامات شهرداری را بازگو و بُلد میکنند، در صورتی که عمده مردم تهران از اقدامات شهرداری بسیار ناراضی هستند.
در مورد بنیاد شهید هم وضعیت همین است. دوره آقای قاضی زاده را با دوره ریاست شهیدی و اوحدی مقایسه کنید تا ببینید سطح رضایت جامعه شریف جانبازان و ایثارگران در چه حد است. جالب است که اینها نتوانستند شهرداری تهران و بنیاد شهید که اشل بسیار کوچکتری از مدیریت کلان کشور است را مطلوب و کیفی اداره کنند، حالا ادعای اداره کشور را دارند!
علاوه بر همه اینها فردی مانند زاکانی از مردم قم رأی گرفت، به مجلس آمد و سپس به شهرداری رفت و به نوعی با رأی مردم بازی کرد. خود قالیباف که به تازگی در مجلس رأی گرفته و به همه گفت من برای ریاست مجلس خواهم ماند پس به من رأی بدهید نهایتاً برای ریاست جمهوری ثبتنام کرد و رأی مردم و نمایندگان را محترم نشمرد. متاسفانه برخی به دنبال کسب مناصب مختلف و تشنه ارتقا پست به هر قیمتی هستند. همه میدانیم اگر هدف کسی خدمت باشد در هر پستی میتواند به مردم خدمت کند.
ورود علنی افرادی مانند سید حسن خمینی و خاتمی به جمع حامیان پزشکیان، تا چه اندازه میتواند بر آرای خاکستری تاثیرگذار باشد و آنها را پای صندوقهای رأی بیاورد؟
ورود شخصیتهایی که در گذشته مسئولیت داشته اند، کار کردند و وضعیت حال حاضر کشور را میدانند، حتماً تاثیرگذار و حائز اهمیت است. به نظر بنده نظرات و حمایتهای بزرگانی نظیر آقایان خاتمی، روحانی، سیدحسن خمینی، ناطق نوری و لاریجانی بسیار تاثیرگذار است.