«عملکرد نامزدها در مناظرههای تلویزیونی، تصویری کوچک از زمانی است که آنها سکان اداره کشور را به دست بگیرند. در واقع رفتار نامزدها در مناظرهها به بیننده و مخصوصا آرای مردد این پیام را میدهد تا چه حد شایستگی آن را دارند که رئیسجمهور شوند. این شایستگی شامل عناصر مختلف است از اخلاقی و اداری گرفته تا سیاسی و تواناییهای فردی.»
رحمن قهرمانپور، تحلیلگر انتخابات و سیاست خارجی در یادداشتی برای دنیای اقتصاد به بررسی تاثیر مناظرههای تلویزیونی بر رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری پرداخت و تاکید کرد: با توجه به کاهش تعلقات حزبی، جمعیت آرای مردد در اغلب کشورها در حال افزایش است و در ایران هم به طریق اولی چنین است؛ ضمن اینکه در ایران درصد آرای حزبی به مراتب کمتر است. سادهتر بگوییم تکلیف حدود ۶۰درصد آرای مردد را مناظرههای انتخاباتی تعیین میکند؛ به همین دلیل هم فشارهای زیادی بر نامزدها وارد خواهد شد.
عملکرد نامزدها در مناظرههای تلویزیونی، تصویری کوچک از زمانی است که آنها سکان اداره کشور را به دست بگیرند. در واقع رفتار نامزدها در مناظرهها به بیننده و مخصوصا آرای مردد این پیام را میدهد تا چه حد شایستگی آن را دارند که رئیسجمهور شوند. این شایستگی شامل عناصر مختلف است از اخلاقی و اداری گرفته تا سیاسی و تواناییهای فردی.
نامزدی که در مناظرهها اصول اخلاقی جامعه را آشکارا زیر پا بگذارد، فرد مناسبی برای رئیسجمهور شدن نیست. اصولی مثل دروغگویی، ضعیفکشی، فرصتطلبی و نظیر اینها. اما دقت کنید که برداشت افراد جامعه از این اصول اخلاقی دقیقا یکسان نیست. مثلا در برخی کشورها نامزدها نباید به حریم شخصی نامزدها وارد شوند یا از گرایشهای اعتقادی و مذهبیشان بپرسند.
اما درباره تفسیر حریم شخصی نامزد ممکن است بین مردم اختلافنظر باشد. مثلا سوال این است که اگر نامزدی درباره خانواده رقیبش پرسید آیا کاری غیراخلاقی کرده است؟ برخی میگویند این کار غیراخلاقی است، اما برخی دیگر میگویند مردم قرار است چهار سال سرنوشت یک کشور را دست یک نفر بدهند و بنابراین اخلاقی است که در این زمینه بدانند؟
مخاطب اصلی مناظرههای تلویزیونی آرای مردد است. کسانی که پیش از مناظره به دلایل حزبی یا شخصی طرفدار یک نامزد خاصاند در مناظرهها سوگیری دارند و به تعبیر عامیانه ضعفهای نامزد مطلوب خود را نمیبینند یا کم اهمیت تلقی میکنند. بنابراین نامزدها باید نقشه پیروزی خود را بر اساس جذب آرای مردد طراحی کنند.
یعنی آنها نمیتوانند کسانی را که طرفدار سرسخت رقیبشان هستند از رای دادن به او منصرف کنند. با توجه به کاهش تعلقات حزبی، جمعیت آرای مردد در اغلب کشورها در حال افزایش است و در ایران هم به طریق اولی چنین است. ضمن اینکه در ایران درصد آرای حزبی به مراتب کمتر است.
سادهتر بگوییم تکلیف حدود ۶۰درصد آرای مردد را مناظرههای انتخاباتی تعیین میکند. ناگفته پیداست که فشار زیادی روی نامزدها وجود دارد و به همین دلیل برخی از آنها دنبال حفاظت از سبد رای خود و نه جذب آرای بیشترند. هر چه میزان انتظارات از یک نامزد کمتر باشد احتمال درخشش او در مناظرهها بیشتر میشود. بیدلیل نیست که گاهی احزاب عمدا و پیش از شروع مناظرهها، سطح انتظارات از نامزد خود را پایین میآورند تا احتمال درخشش او را در مناظرهها بیشتر کنند.
در مناظرههای تلویزیونی در ایران دو نامزد اصلی دو جریان اصلی یعنی قالیباف و پزشکیان بیشتر از دیگران تحت فشارند چون انتظارات بیشتری از آنها وجود دارد. لذا اگر پایینتر از حد انتظار ظاهر شوند ممکن است شکست خورده تلقی شوند. آقای پورمحمدی و قاضیزاده کمتر از دیگران تحت فشار قرار دارند و بنابراین ممکن است در مناظرهها لحظات جذاب یا درخشان یا جالب خلق کنند و جدی گرفته شوند. دو نامزد دیگر یعنی جلیلی و زاکانی هم در موقعیت حساسی قرار دارند.
جلیلی باید در مناظرهها نشان دهد که توانایی تبدیل شدن به نامزد اصلی اصولگرایان را دارد. اما او در چند روز اخیر دچار برخی اشتباهات فنی شده است که تکرار آنها بسیار هزینهزا خواهد بود. جلیلی در روزهای اخیر همواره خوب شروع کرده، اما به تدریج ضعیفتر ظاهر شده است.
زاکانی هم یک مشکل جدی ارتباطی دارد که باید آن را رفع کند. در حالی که جدی حرف میزند لبخند بر صورت دارد و بنابراین مخاطب را درباره منظور خود سردرگم میکند. اگر پزشکیان نتواند در مناظره امروز انتظارات هواداران اصلاحطلب خود را برآورده کند، دوباره در دستانداز رقابت گرفتار خواهد شد و مسیرش برای پیروزی هموار نخواهد شد. بنابراین میتوان حدس زد که پزشکیان خود را برای حمله و اتخاذ موضع تهاجمی آماده کند. اگر قالیباف بتواند این حملات را دفع کرده و پیام خود را برساند، میتواند سبد رای خود را حفظ کند.
اما اگر جلیلی وارد دعوا با پزشکیان شود احتمال تکرار سناریوی سال ۹۲ وجود دارد و پزشکیان میتواند یکی از دو قطب اصلی انتخابات شود. اما در صورتی که نامزدهای اصولگرا وارد دعوا و جدل با پزشکیان نشوند احتمال تکرار سناریوی ۱۴۰۰ و دوقطبی نشدن انتخابات وجود دارد و در این صورت در وضع فعلی تغییر جدی ایجاد نمیشود و قالیباف همچنان پیشتاز خواهد بود. چون در حمله کردن احتمال خطا هم وجود دارد، بنابراین ممکن است پزشکیان ریسک نکند و موضع خیلی تهاجمی نگیرد.
ضمن اینکه باید توجه کرد حتی اگر یک نامزد در یکی از مناظرهها ببازد میتواند دوباره به رقابت برگردد. زیرا چهار مناظره دیگر هم برگزار خواهد شد. اما مشکل پزشکیان این است که بر خلاف قالیباف و جلیلی به جهش مجدد نیاز دارد و لذا چارهای جز اتخاذ موضع تهاجمی ندارد. چیزی که میتواند خطاهای احتمالی او را بیشتر کند.
اگر از نظر موضوعی نگاه کنیم احتمالا آقای پزشکیان بر موضوعات قطبیساز مثل حجاب و فیلترینگ و تحریمها تمرکز خواهد کرد و اگر زاکانی یا جلیلی در این موضوعات وارد بحث با او شوند، شرایط به نفع او خواهد شد. اصولا وقتی فضای جامعه قطبی شده است نامزدها برای پیروز شدن میل به قطبی کردن مناظرهها دارند. در مقابل قالیباف باید بکوشد از قطبی کردن مناظرهها جلوگیری کند. موقعیت جلیلی هم دشوار است.
اگر تهاجمی عمل کند دوقطبی درست میکند که به نفع پزشکیان است و اگر تدافعی عمل کند نمیتواند آرای خود را افزایش دهد و این هم به نفع قالیباف است. در این میان نقش پورمحمدی هم میتواند مهم باشد. یعنی حمایت یا حمله او به نامزدهای دیگر میتواند به نفع یا به ضرر آنها باشد. چون نامزدی است که خیلی جناحی نیست و تا حدی بیطرف است. او میتواند نقش ولایتی در سال ۹۲ را ایفا کند و این به نفع پزشکیان است.