«کارشناس فرهنگی ما که سالها (بدون اعتقاد به قوانین نظام) در حوزه صداوسیما و وزارت ارشاد مسئولیت داشته، پز روشنفکری و آزادی اینترنت میدهد. این اگر خیانت نیست و اگر درک پایین و سطحی از مسائل فرهنگی و امنیتی نیست، چیست؟! و آیا عرصه انتخاباتها باید تبدیل به سوژهسازی این فقیران فکری شود؟!»
روزنامه اصولگرای جوان از سوالات مطرح شده از کاندیداها درباره فیلترینگ عصبانی شد.
این روزنامه نوشت: حسین انتظامی که دو شب پیش در جایگاه کارشناسان میزگردهای فرهنگی تبلیغات انتخاباتی تلویزیون حاضر شده بود، خطاب به نامزد مربوطه گفت که «صریح بگو فیلترینگ را رفع میکنی یا نه، چون مردم پاسخ صریح میخواهند»! اما درواقع این کارشناس است که باید صریح بگوید رفع فیلترینگ را برای چه میخواهد؟!
برای نشاندن جوانان پای تماشای محتوای پورن، یا برای آزادی شبکههای اجتماعی که تحت نفوذ و هدایت صهیونیسماند یا برای کسبوکار و آزادی و حقوق بشر؟! در جهانی که رفتهرفته به اهمیت حکمرانی در حوزه اینترنت و شبکههای اجتماعی اذعان میکند و حتی رئیسجمهور امریکا توئیتر را «رسانه بدون سردبیر» مینامد و از خطرات آن برای جوانان امریکایی میگوید و در فرانسه قوانین کنترلی برای شبکههای اجتماعی وضع میکنند و در کل غرب بهدنبال فیلترینگ شبکه چینی تیکتاک هستند تا بتوانند از پیامدهای احتمالی آن بر اقتصاد و سیاست و کاهش قدرت حکومت مرکزی بکاهند، شخصی که در جایگاه یک کارشناس مینشیند گمان میکند نشانه فهم و بلوغ فکری این است که به یک نامزد بگوید برای رفع فیلترینگ چه میکنی!
خیانت مدیران سابق در قامت کارشناسان فرهنگی یکی از بزرگترین ضربات را به هویت دینی و اسلامی ما زده است. کارشناسانی که فاقد صلاحیت فکری و عقلانی درک مسائل جهان و نگاه با بصیرت و معقولانه به امور هستند. سالها خود مجری ممیزی و در سازمانهای فرهنگی مجری قوانین نظام بودهاند، اما ظاهراً به قانون نظام باور نداشتهاند و فقط در جایگاه مردهشوری مدیریت میکردهاند!
صرف گفتن «آزادی اینترنت» دیگر حتی در خود غرب طرفدار ندارد. این مستی دیگر حتی در بارهای امریکا هم قفل است. کنگره امریکا محاکمهای تاریخی با حضور مدیرعامل تیکتاک برگزار میکند که جهان را در شوک فرو میبرد، اما این غربگرایان خاماندیش و فاسداندیش را حتی برق آن محاکمه نگرفت! فرانسه بهسوی کنترل شبکههای اجتماعی میرود. شمال اروپا محدودیتها و ممنوعیتهایی برای استفاده نوجوانان از گوشی هوشمند در نظر گرفتهاند.
هیچ قانونی که به آزادی بیشتر گوشی هوشمند و شبکههای اجتماعی ختم شود، در غرب و شرق عالم خلق نشده است و برعکس، هر قانون جدید نوعی محدودیت تازه در این عرصه ایجاد میکند. آنوقت کارشناس فرهنگی ما که سالها (بدون اعتقاد به قوانین نظام) در حوزه صداوسیما و وزارت ارشاد مسئولیت داشته، پز روشنفکری و آزادی اینترنت میدهد.
این اگر خیانت نیست و اگر درک پایین و سطحی از مسائل فرهنگی و امنیتی نیست، چیست؟! و آیا عرصه انتخاباتها باید تبدیل به سوژهسازی این فقیران فکری شود؟!
فسادی بالاتر از بی عدالتی! فسادی بالاتر از دروغ! فسادی بالاتر از دزدی و اختلاس! فسادی بالاتر از تورم و گرانی! فسادی بالاتر از فقر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!