درختان خشکشده پارک جنگلی چیتگر را حالا در همه قسمتهای آن میتوان پیدا کرد؛ در فاز غربی و شرقی، کمی دورتر از معابر اصلی، در دستههای چندتایی و لابهلای درختان هنوز سبز و بیشتر در تپههای دور از چشم که دسترسی کمتری به آب دارند. آفت سوسک پوستخوار به جان درختان سوزنیبرگ این جنگل دستکاشت افتاده و با سرعت زیادی در حال گسترش است؛ اتفاقی که در پارکهای سرخهحصار، لویزان و تلو هم رخ داده، اما این پارک جنگلی بیشتر از همه با این ماجرا درگیر است.
کار تا جایی پیش رفته که دو هفته پیش دادستانی تهران به این پرونده ورود کرد و در ماههای گذشته هم شورای شهر بارها درباره آن هشدار داد؛ بحرانی جدی که در سالهای اخیر موجب قطع تعداد زیادی درخت آفتزده شد و امروز تنههای باقیمانده از حذف این درختان را در همهجای آن میشود پیدا کرد.
به گزارش هم میهن، سازمان تحقیقات جنگلها میگوید سهم چیتگر از تنشهای آبی و کاهش حقابه رقمی حدود هشت هزار درخت خشکیده و از نفس افتاده است، اما شهرداری منطقه میگوید تا امروز نزدیک به چهار هزار درخت خشکیده در طرحی بهنام «چکش» شناسایی شده و میتواند این رقم را بهرسمیت بشناسد.
درختان خشکشده در هر خیابانی از چیتگر هستند. یکی از محوطههایی که بیشترین تعداد درختان قطعشده درآن دیده میشود، تپهای نزدیک میدان شیررستم، بعد از ورودی ایستگاه متروی ایرانخودرو است که فاصلهای با آن ندارد. اگر در میان جاده باریکی بایستیم که از روبهروی این تپه عبور میکند، یک سمت تنههای بریده شده را میبینیم و سمت دیگر درختان خشکشده، پوسیده و آفتزده که از دور به زردی میزنند.
تنه این درختان توسط سازمان منابعطبیعی استان تهران کنده شده تا آفت به درختان دیگر سرایت نکند و بهصورت رسمی بهعنوان درخت کاملاً خشک شناسایی شده و درنهایت باید قطع شوند. از سال گذشته که اولین مرحله از این کار شروع شد، قرار بود درختان جایگزین و مناسب اقلیم منطقه کاشته شوند، اما حالا جای درختان قطعشده خالی است و نهال دیگری کاشته نشده است.
پیش از خشکشدن درختان این محدوده، کنار جویهای باریکی که برای انتقال آب کشیده شدهاند، ردیف درختان کاج دیده میشد، اما دیگر خبری از آن سرسبزی نیست و بخش زیادی از آنها خشک شده است و مردم بهراحتی از چوب درختان بیرمق و خشکشده برای روشن کردن آتش استفاده میکنند. آنها میگویند تعداد این درختان هرماه بیشتر میشود. پارک چیتگر دو فاز غربی و شرقی دارد و کلونیهای درختان آفتزده در هر دو سمت مشخص هستند. از معابر اصلی و محوطههای شلوغتر که عبور میکنیم، درختان سرسبزترند و به آب دسترسی بیشتری دارند و میتوانند سیراب شوند، اما هرچه بیشتر از خیابانهای اصلی چیتگر فاصله میگیریم، تعداد درختان خشک بیشتر میشود. خشکی و طغیان آفت سوسک پوستخوار، پهنه وسیعی از درختان این پارک جنگلی ۶۰ ساله را در برگرفته است.
۳۰ اردیبهشتماه امسال مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران با قطعیت اعلام کرد که درختی بهدلیل خشکسالی قطع نمیشود، اما مشاهدات میدانی هممیهن و تایید مسئولان مدیریت شهری منطقه و منابعطبیعی استان تهران خلاف این گفته را نشان میدهد. تایید این موضوع را در نقاط مختلفی از پارک پیدا میکنیم، نقطهای مانند خیابان دهم که تعداد بسیار زیادی درخت آفتزده و خشک با پوستههای ریخته و تنههایی زردرنگ در حجم وسیعی کنار هم قرار دارند که بخش کوچکی از آنها علامتگذاری شده و بخش زیادی بدون علامت مانده است.
اتفاقی که در قسمتهای دیگر پارک هم دیده میشود و تعداد زیادی از درختان خشک هنوز علامتگذاری نشدهاند. تصاویر نشانهگذاری این درختان در هفتههای گذشته مدام دستبهدست میشد. به غیر از مشاهدات میدانی، تصاویر هوایی این پارک در طول چند دهه گذشته هم سطح کاهش درختان را به خوبی نشان میدهد و باز هم سرنخ ماجرا به حقابه و تنش آبی برمیگردد.
رد بحران چیتگر را در وضعیت تخصیص حقابه آن دنبال میکنیم که از سالها پیش درباره آن هشدار داده میشد؛ سال ۹۸ شورای شهر تهران درباره بیماری سههزار درخت این پارک هشدار داد و مجید فراهانی، عضو وقت این شورا همان سال اعلام کرد که پس از قطع آب بوستان جنگلی چیتگر، پساب شهرک شهید باقری برای آبیاری درختان این بوستان استفاده میشود که بههیچعنوان پاسخگوی نیاز آبی این مجموعه نبود و راهکار اصلی حفظ بوستان جنگلی چیتگر، احیای لوله ۵۰۰ میلیمتری انتقال آب است. این مسئله از طرف شهردار وقت منطقه یعنی علی نوذرپور هم تایید شد که گفته بود از سال ۹۲ پرداخت حقابه بین شهرداری منطقه و شرکت آبفا به مشکل خورد که در مقاطعی منجر به قطع آب و از سال ۹۶ بهصورت دائم آب بوستان چیتگر قطع شد. پنج سال از این هشدار گذشته و وضعیت چیتگر بهصورت تصاعدی بحرانیتر میشود.
شهرداری تهران هم سال گذشته دلیل کاهش حقابه این پارک از سوی سازمان آب را کاهش بارندگی و افزایش دما از سال ۱۳۸۵ اعلام کرد. روندی که باعث شد میزان حقابه آب خام بوستان جنگلی چیتگر توسط سازمان آب از ۳۸۰ لیتر بر ثانیه به ۲۵۰ لیتر بر ثانیه کاهش پیدا کند. این آمار درنهایت در سال ۱۴۰۲ به حداکثر ۴۰ لیتر رسید و گاهی تا قطع کامل پیش رفت. علت این اقدام هم بحران آب مصرفی شهر تهران بود.
طغیان آفت درختان آنقدر گسترده بود که طرحی بهنام «چکش» آغاز شد که از سال ۱۴۰۱ آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد. در این طرح پوست درختان بیمار، خشک شده و بدون امکان ادامه حیات کنده، شمارهگذاری و درنهایت با مجوز قضایی قطع میشود تا درختان جدیدی جای آنها را بگیرد. سال گذشته ۸۱۲ درخت آفتزده در همین طرح از چیتگر حذف شد و قرار بود پس از قطع این درختان، درختان جدید جایگزین و درختانی پهنبرگ و متناسب با شرایط اقلیم منطقه و سازگار با آن در نظر گرفته شود، اما هنوز خبری از آنها نیست.
آنطور که شهرداری منطقه توضیح میدهد، رقمی حدود ۱۶ هکتار از مساحت چیتگر دچار آفت و خشکسالی شده و کلونیهای آن در فاز غربی و شرقی پراکنده است. تا امروز درمجموع حدود ۴۷۰۰ درخت از طرف سازمان منابعطبیعی چکش خورده و دیگر امیدی به احیای آنها نیست. از طرف دیگر برنامههایی برای احیای این جنگل دستکاشت در نظر گرفته شده و قرار است به زودی آغاز شود.
محمدحسن فصیح، معاون خدمات شهری شهرداری منطقه ۲۲ به هممیهن توضیح میدهد که از سالهای گذشته به مرور میزان حقابه بوستان جنگلی چیتگر کم شده است: «از گذشتههای دور، یعنی از زمان احداث بوستان، حقابهای از آب خام کرج به میزان ۵۰۰ لیتر بر ثانیه برای این پارک در نظر گرفته شد، اما بهمرور دریافت این میزان آب کاهش یافته که در مقاطی بهصورت کامل قطع شد که همین موضوع اثرات مخربی روی درختان داشته است. ما انگشت اتهامی به سمت دستگاههای مربوطه در این زمینه نمیبریم؛ چون آنها هم با چالشهای خودشان در زمینه تامین آب روبهرو هستند.
با این حال بهتازگی در یک مقطع زمانی اعلام کردند که اولویت آنها جان انسانها و تامین آب شرب شهروندان است. علاوه بر این بهدلیل شرایط آبی حاکم بر پایتخت برخی از چاههای ما را به استمداد تامین آب شرب گرفتند و به سیستم تصفیه متصل کردند تا این مشکل برطرف شود. آنها هم در راستای وظیفه خود عمل کردند، اما درنهایت این کار انجام شد. به همین دلیل درحالیکه چیتگر هفت چاه آب دارد و سطح ایستایی آب کاهش و دبی خروجی چاهها از ۴ اینچ به ۲ اینچ رسیده، فاصله زمانی آبیاری درختان زیاد و دچار استرس شدهاند.»
او اضافه میکند که در طول سهدهه اخیر، بیشترین تنشهای آبی و افزایش آفتهای پوستخوار در دهه ۹۰ رخ داد: «زمانی در چیتگر تعداد محدودی درختان خشک آلوده وجود داشت که بهدلیل حذف نشدن کانونهای آلوده و کمبود آب، این مشکل تشدید و به درختان دیگر سرایت کرده و باعث افزایش تصاعدی آنها شده است.»
او میگوید که با همراهی اداره کل منابعطبیعی و آبخیزداری استان تهران، درختان خشکشده شناسایی و با دریافت مجوز قطع میشوند؛ چون به کانون آلودگی تبدیل شدهاند: «ما در این پارک درختانی داریم که صددرصد خشک، آلوده و به منشأ انتقال آلودگی تبدیل شده اند. سازمان منابعطبیعی بعد از بررسیهای خود و اطمینان از خشکی آن، پوست این درختان را برداشته، امحا و شمارهگذاری میکند و بعد از طی کردن روال قضایی حذف میکند. این کار در طرحی بهنام چکش انجام میشود. این درختان باید در کوتاهترین زمان ممکن حذف شوند.»
فصیح با اشاره به عدد اعلامشده درباره هشت هزار درخت خشکشده در این پارک میگوید: «تا امروز حدود ۴۷۰۰ درخت در چیتگر چکش خورده و باید حذف شود. در مرحله اول هم ۸۰۰ اصله درخت در سال گذشته توسط اداره کل منابعطبیعی حذف شد. میزان آلودگی در درخت چکشخورده و صددرصد خشکشده، آنقدر بالاست که وقتی اداره منابعطبیعی آنها را حذف و چوبها را خارج میکند، به اجبار باقیمانده تراشه چوبها را جارو میکنیم و خارج از جنگل میسوزانیم؛ چون همان خردهچوبها هم آلودگی را انتقال میدهند.
شاید عدد هشت هزار درخت خشکشده درست باشد، اما زمانی آن را میپذیریم که از سوی منابعطبیعی چکش بخورند. علاوه بر این با احیا، مرمت و لایروبی چاهها برای افزایش دبی آنها، انتقال آب خام و همچنین استفاده از تله فرمونی حدود ۳ عدد در هر هکتار- برای کنترل و محدود کردن فعالیت سوسک پوستخوار ـ ازجمله اقداماتی است که این منطقه در دستور کار قرار داشته و در حال انجام است، اما امیدی به بازگشت این درختان نداریم. اقدامات احیا، آبیاری، استفاده و قطع درختان آفتزده و جایگزینی گونههای متناسب باید بهصورت همزمان انجام شود.»
فصیح میگوید، این پارک در مرز بحران قرار دارد: «طبق آمارها وسعت چیتگر - بدون در نظر گرفتن پستی و بلندی و تپه ماهورها - ۸۷۰ هکتار است، اگر عدد ادعاشده درباره هشت هزار درخت خشکشده را هم بپذیریم، در بیشترین حالت ۱۶ هکتار از وسعت پارک به کلونیهای درختان آلوده تبدیل شده است. ما در مرز خطر قرار داریم و بهصورت تصاعدی آمار درختان آلوده بالا میرود. اگر در همین مرحله برنامههای خود را اجرا کنیم، میتوانیم چیتگر را احیا کنیم.»
معاون خدمات شهری منطقه ۲۲ اضافه میکند که در حال حاضر چیتگر به شیوه سنتی آبیاری میشود: «برای احیای این پارک طرحی برای انتقال پساب، ذخیرهسازی و توزیع مناسب آن در پارسلهای چیتگر و کاشت گونههای مناسب اقلیم بهجای درختان قطعشده در نظر گرفته شده است. با جایگزین کردن گونههای مناسب، منطقه به جنگل آمیخته تبدیل و از خالص بودن خارج خواهد شد و مشکل آبیاری هم برطرف میشود. ما از پساب برای آبیاری چیتگر استفاده خواهیم کرد؛ به همین دلیل برای احداث یک تصفیهخانه، از شورای شهر ردیف اعتباری گرفتیم که در ماههای آینده این تصفیهخانه را احداث و پساب آن را فقط برای چیتگر استفاده کنیم. تصفیهخانههای خصوصی و دولتی دیگری نیز در این محدوده وجود دارد که میتوانیم پساب آنها را به چیتگر منتقل کنیم. در شهرکهای جدید در حال احداث نیز، زمینهایی را برای احداث تصفیهخانه واگذار کردیم تا در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله پساب آن را به ما تحویل دهند. علاوه بر این یک حوضچه تعدیل سیلاب داریم که برای استفاده از آن هم اعتباراتی در نظر گرفتیم.»
معاون خدمات شهری شهرداری منطقه ۲۲ میگوید، قرار نیست در چیتگر هیچ ساختمانی ساخته شود: «مردم نباید نگران باشند؛ چون چکش خوردن درختان و کندن پوست آنها برای حفظ سایر درختان است. این جنگل در زمان احداث درختانی کوچک و با تراکم بالا داشت و بعد از شکلگیری جنگل باید طرحهای پیرایشی در آن انجام و از تعداد آن درختان آن کم میشد؛ چون تراکم بالا باعث آسیب به درختان میشود، اما این اقدامات در سالهای گذشته انجام نشده است. معاون دادستانی تهران کارگروهی در این زمینه تشکیل داده است و اگر بتوانیم این برنامهها را بهصورت کامل اجرا و آن را با پساب آبیاری کنیم، چیتگری با درختانی متناسب با محیط خواهیم داشت. جنگل موجودی زنده و دارای سن دیرزیستی است و اگر هیچ زادآوریای در آن صورت نگیرد، باید اقداماتی برای زنده نگهداشتن، تغییر پوشش گیاهی و همه عملیات پرورشی یعنی تنک کردن، آزاد کردن بهداشتی، حفاظتی و... انجام شود تا بتوان جنگلی همیشه سبز با گونههای متفاوت و دائمی داشته باشیم. به دلیل غیربومیبودن درختان موجود در چیتگر هم این زادآوری رخ نداده است.»
او میگوید در چیتگر یک گونه درخت به تعداد زیاد و با سن یکسان کاشته شده است. عمر این درختان در همین رده سنی ۴۰ تا ۵۰ سال است: «علاوه بر این آفت زمانی طغیان میکند که شرایط نگهداری درخت مناسب نباشد. مهمترین موضوع برای نگهداری درخت هم آبیاری به اندازه و دوره زمانی منظم میباشد. دلیل اصلی این طغیان هم بهدلیل کمآبی است. ما باید تغییرات اقلیمی و کاهشهای آبی و در کنار آن اقداماتی را هم در نظر بگیریم که انجام نشده است.»
رضا بیانی، رئیس اداره منابع طبیعی استان تهران توضیح میدهد که شورای حفظ بیتالمال به پرونده خشکشدن درختان پارک چیتگر ورود کرده است: «این خشکسالی بهدلیل تامین نشدن حقابه و کمآبی است، با این حال شهرداری موظف بود که آب مورد نیاز درختان این پارک را تامین کند. طبق قراردادی که بین منابعطبیعی و شهرداری مناطق و سازمان بوستانها منعقد شده بود، باید حقابه این درختان تامین میشد. دادستان تهران و شورای حفظ بیتالمال در این زمینه ورود کرد و پیگیریهایی هم انجام شد. ما همراه با معاون شورای حفظ بیتالمال بازدیدی از جنگل چیتگر داشتیم و ایشان دستور صریحی دادند که طبق آن باید در عرض یک هفته حتماً آبیاری صورت گیرد. نماینده وزارت نیرو هم در آنجا بود و قول داد که این اتفاق بیفتد. این کار هم انجام شد، امانه به میزان مقرر یعنی ۲۰۰ لیتر بر ثانیه.»
طبق گفته بیانی، این حقابه باید توسط آبمنطقهای به چیتگر اختصاص داده میشد و مربوط به چاههای آب نیست: «با وجود این شرایط شهرداری نمیتواند بگوید، چون این آب اختصاص داده نشده، من از کجا تامین کنم؟ بالاخره یک پارک جنگلی با ۸۰۰ هزار درخت تحویل گرفته و بابت همین موضوع قراردادی ۳۰ ساله با منابعطبیعی بسته است و باید پیگیری میکرد تا کار به این مرحله نرسد. آمار درختان خشکشده چندان نیست، اما بالاخره وجود دارد و این اقدامات علاوه بر چیتگر، باید برای سایر پارکهای جنگلی مانند لویزان و تلو هم انجام شود. کارشناسان گیاه پزشکی بخش خصوصی و دولتی در بازدید از این مناطق اعلام کردند که آفتها عامل ثانویه خشکشدن درختان هستند و علت اولیه تنش آبی است. درختان ضعیف شده و همین موضوع باعث شده آفات و امراض به آنها حمله کنند. باید به باقی درختان آب رسانده شود تا دچار این آفات نشوند.»
مدیرکل منابعطبیعی و آبخیزداری استان تهران میگوید که اولویت درختان خشکشده، قطعشدن نیست: «در صورتجلسهای که همراه با معاون شورای حفظ بیتالمال نوشته شده، بحث حقابه و عملیات گیاه پزشکی و اقداماتی دیگر نیز در نظر گرفته شده تا برای این پارک انجام شود. طبق این صورتجلسه ابتدا باید به این درختان آب برسد و علاوه بر عملیات گیاهپزشکی، سایر اقدامات ضروری نیز انجام شود. بعد از آن در صورت لزوم درختان کاملاً خشک را گونههایی که نیاز آبی کمی دارند، جایگزین میکنیم. این گیاهان باید بومی منطقه باشند و شهرداری قول داده است که بعد از گذراندن تمام این مراحل درختان جایگزین که حداقل پنج سال سن دارند، جایگزین شوند؛ به جای همان درختان و به همان تعداد.»
او ادامه میدهد: «من بهعنوان سازمان منابع طبیعی فعلاً اجازه قطع درختان خشک شده را نمیدهم تا آبیاری و عملیات گیاه پزشکی انجام شود. ما تعداد درختان خشکشده را احصا کردیم و نظر من این است که این درختان باید دوباره آبیاری شوند؛ چون چندین سال است که آبی نخوردهاند. درختان قطعشده پارک هم مربوط به سال گذشته است و تعداد درختان خشکشده هم کمتر بود و باید جایگزین میشدند. بسیاری از آنها هم جایگزین شد.»
بیانی درباره ساخت مرکز اقامتی یا هتل در این پارک توضیح میدهد: «در قرارداد ۳۰ ساله ما با شهرداری، اقدامات مجاز در این پارکها مشخص شده است. ما مخالف هرگونه ساختوساز در این مناطق هستیم. درختان سرمایه و ریههای تهراناند. حتی اگر در این پارکها فضای خالی هم وجود داشته باشد، باید در آنها درخت کاشته شود. به هیچ عنوان اجازه این کار را نمیدهیم و مصرانه جلوی آن میایستیم. در صورت لزوم هم با دستگاه قضایی هماهنگ میکنیم که جلوی آن گرفته شود.»
بخش زیادی از درختان پارک چیتگر سوزنی برگ، از یک گونه و همسناند و گفته میشود که دلیل اصلی طغیان آفت، شرایط نامناسب نگهداری و هسته اصلی آن آبیاری به اندازه کافی است و تغییرات اقلیم و در کنار آن تنشهای آبی این پارک جنگلی را تا مرز بحران پیش برده است. هومن روانبخش، عضو هیئتعلمی مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع است و به هممیهن درباره آخرین آمار درختان خشک شده پارکهای جنگلی تهران میگوید: «تعداد درختان خشکشده در چیتگر هشت هزار اصله، در سرخه حصار پنج هزار اصله، در خجیر هزار اصله است. به غیر از این دو هزار اصله هم بهصورت پراکنده در سایر پارکهای جنگلی وجود دارد و درمجموع حدود ۱۵ تا ۱۶ هزار اصله است. وقتی آفت سوسک پوستخواردر حال پیشرفت است، امکان احیای درخت وجود ندارد و خشکشده است. بهترین راه پیشگیری است؛ اول باید درختان سالم را آبیاری و بعد درختان آلوده و خشک شده را به سرعت از جنگل خارج کنند. درختان آلوده و خشکشده هم باید بهسرعت از جنگل خارج شوند؛ چون خودشان کانون آلودگیاند و میتوانند آفت را به درختان سالم منتقل کنند.»
او توضیح میدهد که درخت کاج آفتی دارد بهنام سوسک پوستخوار که همیشه وجود داشته و معمولاً به درختانی که کمی ضعیفترند یا دچار تنش آبی شدهاند، حمله میکند: «مالکیت این پارکها متعلق به منابعطبیعی و مدیریت آن به شهرداری واگذار شده که موظف است به صورت مرتب آن را آبیاری کند. متاسفانه آنچه بسیار مشهود است این است که در چهار، پنج سال اخیر به خوبی از این مناطق مراقبت نشده و این شرایط با خشکسالی مصادف شد. از طرف دیگر میزان برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی در تهران و شهرهای دیگر کشور چند برابر حد مجاز است که باعث شده سطح آب آنها پایین برود و رطوبت خاک کاهش یابد. در این شرایط ریشه درختان ۴۰ تا ۵۰ ساله تا هر عمقی هم نفوذ کند باز هم به آب نمیرسد.
درمجموع سه عامل اصلی عدم رسیدگی کافی، خشکسالیهای پیاپی و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی باعث شد درختان پارکهای جنگلی تهران بهویژه چیتگر و سرخهحصار دچار تنش شوند که باعث طغیان و حمله سوسک پوستخوار و پخش شدن آنها در اکوسیستم شده است. این سوسک یک آفت ثانویه است و زمانی میتواند حمله کند که درخت دچار تنش و خشکی شده باشد. اگر سوسک پوستخواری هم در کار نبود این درختان خشک میشدند؛ چون شهرداری به خوبی از آنها مراقبت و آبیاری نمیکند. این جنگلها برای آبیاری هم از چاه آب، هم از آبهای جاری استفاده میکردند و از آنها حقابهای داشتند.»
او درباره اینکه گفته میشد کاشت گونههای غیربومی باعث بروز این آفت شده هم توضیح میدهد: «رویشگاه اصلی درختان کاج آذربایجان و گرجستان بوده و از قاره دیگری نیامده است. از نظر مرزهای جغرافیایی الان غیربومی است، اما قبلاً بومی محسوب میشد. این گونه مهاجم نیست و زادآوری طبیعی آن بهندرت اتفاق میافتد. گونه «عرعر» و اقاقیا از نظر طبقهبندی جهانی مهاجم به حساب میآیند، اما در مناطق خشکی مانند اطراف تهران نمیتوانند به گونه مهاجم تبدیل شوند؛ چون گیاه نمیتواند تکثیر پیدا کند. اگر این دو گونه در شمال کشور کاشته شوند، خسارت ایجاد میکند. ما مواردی از کاشت این گونهها در چیتگر و سرخهحصار داریم، اما آسیبی ایجاد نمیکنند.»
روانبخش میگوید، شهرداری باید کاشت درختان جایگزین را براساس طرح مطالعاتی انجام دهد: «این گونهها باید نسبت به خشکی مقاوم باشند و طبق نظر متخصصان و براساس شرایط منطقه و خاک انتخاب شوند. اداره منابعطبیعی استان تهران از شهرداری درخواست کرده است که طرح مطالعات احیای جنگلها را برای چیتگر، سرخهحصار و خجیر ارائه دهد تا اشتباهات گذشته تکرار نشود.»
به گفته روانبخش، زمانی که در این مناطق جنگلکاری انجام میشد، درختان کاج بهصورت خالص کاشته شدند، این کار مورد نقد است و در زمان طغیان آفت همه توده درختان از بین میرود و احتمال انتقال آفت بیشتر میشود، به همین دلیل بهتر است کاشت درخت در پارکهای جنگلی بهصورت آمیخته انجام شود؛ یعنی چند گونه در کنار هم قرار بگیرند تا در صورت از بین رفتن یک گونه، جنگل از بین نرود. در این شرایط هم شهرداری نباید کاج بکارد و باید از گونههای دیگر مثلاً گونههای پهنبرگ بومی استفاده کند.»