«نقطه عطف و اوج فعالیت امیرعبداللهیان تلاش برای تقویت محور مقاومت بود؛ متحدینی که موجب تثبیت امنیت پایدار در منطقه و کشورهای خود میشوند. در دوران وزارت امیرعبداللهیان، همانگونه که در نطق رای اعتمادش گفت، با افتخار و قدرت از متحدین خود در جبهه مقاومت حمایت و کمک حداکثری کرد و همکاری حداکثری با آنها در منطقه داشت.»
جمیله کدیور در یادداشتی در روزنامه اطلاعات ضمن حمایت از مرحوم حسین امیرعبداللهیان نوشت: مهمترین مؤلفههای کارنامه امیرعبداللهیان تلاش در حفظ اقتدار ایران، توازن در سیاستهای منطقهای و بین المللی، هماهنگی با سیستم و استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود بود.
او زمانی سکاندار وزارت خارجه شد که ایران هم به لحاظ منطقهای و هم به لحاظ بین المللی منزوی بود و با برخی کشورها روابط قطع یا پر تنش بود.
دوران تصدی امیرعبداللهیان به عنوان وزیر خارجه و مجری سیاستهای نظام، توام با تلاشهای دیپلماتیک با هدف پایان دادن به انزوای ایران و خنثی کردن تأثیر تحریمهای فلجکننده آمریکا پیرامون برنامه هستهای ایران و احیا و تقویت روابط بود. او با تاکید بر اینکه وزارت خارجه را به برجام گره نخواهد زد، سیاست همسایگی و آسیا محور و متوازن و احیای مذاکرات هستهای با غرب و برقراری روابط با کشورهای منطقه را هوشمندانه اجرا کرد. سیاست خارجی آسیا محور چه در غرب آسیا و چه در شرق آسیا از ویژگیهای مهم سیاست خارجی این دوران بود.
دولت رئیسی دولتی شرق محور بود. بر أساس همین سیاست، یکی از محورهای مهم وزارت امیرعبداللهیان، سیاست «نگاه به شرق» و گسترش روابط ایران با چین و روسیه به عنوان مهمترین محور سیاست خارجی دولت جدید بود. در همین زمینه، موافقتنامه جامع همکاریهای بیستساله بین ایران و روسیه به روزرسانی و قرارداد همکاری ۲۵ساله ایران و چین وارد فاز اجرایی شد.
عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای در این دوران به ثمر نشست. به علاوه، در شرق آسیا و شبهقاره و حوزه تمدنی ایران، به دنبال استفاده از ظرفیت قدرتهای نوظهور اقتصادی و تعامل حداکثری برای رشد و ارتقای وضع اقتصادی و تجارت بینالملل بر آمد. با این حال گفتگوهای غیر مستقیم در عمان و مذاکرات هستهای و احیای برجام نیز در جریان بود. هر چند این مذاکرات در طول وزارت امیرعبداللهیان به سرانجام نرسید.
در دوره وزارت امیرعبداللهیان شاهد گسترش قابل توجه نقش وزارت خارجه در شکل دادن به سیاستهای منطقهای ایران بودیم.
او به ویژه به دنبال تنشزدایی و تعمیق روابط با کشورهای عرب منطقه بود. تنشزدایی با رقیب منطقهای ایران یعنی عربستان سعودی در دوران وزارت او و با هماهنگی و رایزنیهای نهادهای ذیربط و با وساطت چین به نتیجه رسید. این اتفاق بر روابط ایران با دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نیز موثر واقع شد و به بهبود روابط انجامید. در همین دوران گامهایی در مسیر ارتقای روابط قاهره و تهران برداشته شد. همچنین گفتگو در جهت همکاریهای منطقهای گسترده در جهان اسلام و جهان عرب را دنبال کرد.
گذشته از موارد پیش گفته، دوران وزارت امیرعبداللهیان از سه جهت مختص به خود او و متاثر از باورهای او بود. این سه جهت عبارتند از:
امیرعبداللهیان هم تجربه میدان رزم و جنگ و جبهه داشت و هم حضور در میدان مذاکره و دیپلماسی.
او با تاکید بر سخنان رهبری، قدرت میدانی را پشتوانه محکمی برای دیپلماسی میدانست و با مکمل دانستن حوزه دیپلماسی و میدان، بر این باور بود که میدان دست دیپلماتها را در میز مذاکره به شدت باز کرد. به باور او «سردارسلیمانی هیچگاه دیپلماسی و میدان را جدا ازهم نمیدید. سردار سلیمانی نه تنها هیچگاه از دیپلماسی برای میدان هزینه نکرد بلکه از جیب مردم هم برای میدان هزینه نکرد…» امیرعبداللهیان معتقد بود دیپلماسی همیشه بر «میدان» متکی بوده است و اگر آمریکاییها در یک دهه گذشته در مناسبتهای مختلف با ایران در باره برنامه هستهای و سایر موضوعات موافقت کردند، به دلیل تواناییهای ایران در میدان و حوزه نفوذ ایران بود. او نمونهها و مثالهای متعددی در همین رابطه در مصاحبهها و مناسبتهای مختلف بیان کرد.
نقطه عطف و اوج فعالیت امیرعبداللهیان تلاش برای تقویت محور مقاومت بود؛ متحدینی که موجب تثبیت امنیت پایدار در منطقه و کشورهای خود میشوند. در دوران وزارت امیرعبداللهیان، همانگونه که در نطق رای اعتمادش گفت، با افتخار و قدرت از متحدین خود در جبهه مقاومت حمایت و کمک حداکثری کرد و همکاری حداکثری با آنها در منطقه داشت. اوج این حمایت و همکاری و هماهنگی را میتوان در طول نزدیک به هشت ماه بعد از عملیات ۷اکتبر شبه نظامیان فلسطینی و در طی سفرها و رایزنیها و اقدامات متعدد وزیر خارجه دید.
او همانگونه که در جلسه رای اعتماد مجلس اشاره کرده بود که «ما در غرب آسیا به دنبال نهادینهسازی دستاوردهای میدانی مقاومت هستیم…» در همین جهت اقدامات متعددی انجام داد. تلاشهای امیرعبداللهیان برای تثبیت صلح و امنیت و ثبات در هماهنگی با متحدین در محور مقاومت قابل توجه است. از روز سوم طوفان الاقصی نخستین سفر منطقه ایش را آغاز کرد. اتاق فرمان مشترک محور مقاومت جهت هماهنگی دیپلماسی مقاومت به موازات میدان عمل میکرد. از محورهای اصلی عملیات دفاع از فلسطین و مردم غزه بود.
امیرعبداللهیان در دوران وزارت خود در دفاع از فلسطین و غزه هیچ فرصتی را از دست نداد و از هیچ اقدامی کوتاهی نکرد. همانگونه که رئیس جمهوری سیزدهم نیز در هر موقعیتی اعم از داخلی و خارجی موضوع فلسطین و غزه را مطرح کرد. غیر از مباحث مرتبط با منافع ملی و امنیت ملی ایران، موضوع محوری که امیرعبداللهیان به تبع دولت متبوع خود در تمامی مجامع اسلامی و بین المللی بیان میکرد، مساله فلسطین بود.
از جمله در سخنرانی ۳۰فروردین ۱۴۰۳در نشست عالی رتبه شورای امنیت با موضوع وضع خاورمیانه، شامل مسأله فلسطین که در آن یکی از بهترین و کاملترین سخنرانیها و مواضع بیبدیل ایران در رابطه با موضوع فلسطین بیان شد.
امیرعبداللهیان در این سخنرانی با اشاره به اینکه ذات و ماهیت رژیم اسرائیل مبتنی بر تجاوز، اشغال، ترور و نسلکشی است، گفت: «این رژیم با اتکای به حمایت دولت آمریکا و برخی متحدین خود، برای پیشبرد سیاست آپارتاید، پاکسازی قومی و نسلکشی و حتی توسعه دامنه جنگ، هیچ خط قرمزی را مراعات نمیکند.»
به گفته او آمریکا و برخی کشورهای غربی، عامل اصلی ممانعت از تلاشهای جدی جهانی از جمله در این شورا برای برقراری آتشبس فوری و دائم در غزه و جلوگیری از پذیرش عضویت کامل دولت فلسطین در سازمان ملل وعدم همراهی با صدور بیانیه شورا در حمایت از کنوانسیونهای شناخته شده وین و اصل تعرض ناپذیری اماکن دیپلماتیک به شمار میروند. او همچنین تاکید کرد: «تحولات و مقاومت غزه و کرانه باختری ثابت کرد، از بین بردن مقاومت فلسطین و حماس، به عنوان یک حرکت آزادیبخش در مقابل اشغالگر، توهمیبیش نیست».
او با اعلام اینکه اسرائیل یک دولت مشروع نیست، فقط یک قدرت اشغالگر است و گذشت زمان نیز هرگز به قدرت اشغالگر مشروعیت نمیبخشد، چرا که بر مبنای اصول شناخته شده حقوق بین الملل، وضع اشغال یک سرزمین موقتی است حتی اگر دههها به طول انجامد، ریشه بحران خاورمیانه را در اشغال سرزمین تاریخی فلسطین دانست و اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران از عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل حمایت کامل میکند…»
او در این سخنرانی برقراری آتشبس فوری، کامل، بیقید و شرط و دائم در تمامی مناطق غزه از جمله در رفح و حتی کرانه باختری؛ رفع کامل محاصره انسانی غزه؛ تبادل انسانی اسرا؛ موظف ساختن رژیم به خروج فوری، کامل و غیرمشروط تمامی نیروهای نظامی و ادوات و تجهیزات آنها از غزه و ضرورت بازگشت امن مردم به مناطق و اماکن خود؛ اعمال تحریم جامع و فوری تسلیحاتی علیه رژیم اسرائیل؛ حمایت از قرار موقت الزامآور دیوان بین الملل دادگستری و فراهم کردن زمینه محاکمه و مجازات تمامی آمران، عاملان و حامیان جنایات اسرائیل… را خواستار شد.
سیاستهای اعلام و اعمال شده را باید در کنار هوشمندی وزیر خارجه برای نشان دادن اقتدار ایران گذاشت که شاید کمتر مورد توجه افراد عادی قرار گرفته باشد. در اولین حضور بین المللی به عنوان وزیر امور خارجه، زمانی که مسئول تشریفات اجلاس بغداد جایگاه امیرعبداللهیان را در پشت سر حکام عرب و رئیس جمهوری فرانسه قرار داده بود، وزیر خارجه ایران جلو رفت و در ردیف جلو ایستاد. بعدها هم گفت: «فکر میکنم من در اصل در جایی ایستادم که جایگاه واقعی جمهوری اسلامی و نماینده جمهوری اسلامی ایران بود.»
در یک مورد دیگر امیرعبداللهیان در جریان سفر به نیویورک در خلال مذاکره با همتای پرتغالی خود، وزیر خارجه پرتغال به نشانه بیاحترامی، پایش را به گونهای روی پای دیگر انداخته بود که کف کفشش به سمت وزیر خارجه ایران قرار گرفت. بلافاصله، امیرعبداللهیان نیز در حرکتی متقابل، پایش را به صورت معکوس همتای پرتغالی روی پایش انداخت.
در آخرین حرکت هوشمندانه دیپلماتیک و ساعاتی قبل از سقوط هلی کوپتر رئیس جمهوری و همراهان، زمانی که الهام علی اف در هنگام دست دادن با ابراهیم رئیسی پای خود را بر روی خط مرزی گذاشته بود، امیرعبداللهیان هم متقابلا پای خود را بر روی خط مرزی گذاشت تا آخرین حرکت تلافی جویانه دیپلماتیک خود را به علی اف نشان بدهد.
آنچه بر شمرده شد، شواهدی از مواضع و عملکرد ممتاز دیپلماتی اخلاق مدار بود که در چارچوب اقتدار و عزت ایران و تقویت محور مقاومت و دفاع از فلسطین از هیچ اقدامی کوتاهی نکرد.