«شاید تکرار یک خاطره که تاکنون در چند مصاحبه گفته ام خالی از لطف نباشد. من در دوره اصلاحات دیداری با شیخ زاید، امیر امارات متحده عربی داشتم. او در این ملاقات به من گفت که آقای خاتمی (رئیس جمهور وقت ایران) نه تنها برای ایران بلکه برای ما کشورهای عربی جنوب خلیج فارس هم امنیت به ارمغان آورده است.»
در منطقه پرخبر و پرآشوب غرب آسیا معادلههای جاری پس از هفت اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ غزه تغییرات بسیاری را تجربه کرده است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز هم بر این تحولات تأثیرگذار بوده و هم از آن تاثیر پذیرفته است. پس از حمله رژیم اسرائیل به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق، پایتخت سوریه و پاسخ ایران که نخستین پاسخ مستقیم تهران به تل آویو بود تحلیلهای بسیاری درباره تغییر سطح تخاصم میان ایران و اسرائیل منتشر شد و البته در چند هفته اخیر، برخی مقامهای نظامی و سیاسی هم از احتمال تغییر دکترین هستهای ایران در صورت اقدام تهدیدآمیز جدی اسرائیل در این حوزه خبر دادند.
به گزارش جماران، با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره این تحولات گفت و گوی کوتاهی داشتیم:
اخیرا سخنانی درباره تغییر دکترین هستهای ایران زده میشود که آخرین مورد آن از سوی کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی بود. آیا این مسئله را با هماهنگی در سطح بالای نظام میدانید یا موضع گیریهای پراکنده افراد؟
من اطلاع دقیقی درباره منشاء این صحبتها و اظهارنظرها ندارم. تا جایی که من اطلاع دارم در این حوزه سخنان و موضع گیریهای رهبر نظام تعیین کننده است. ایشان بارها تولید، نگهداری و استفاده از سلاح هستهای را حرام اعلام کرده اند. اینکه برخی دوستان بر چه مبنایی سخنانی را درباره تغییر دکترین هستهای جمهوری اسلامی ایران مطرح میکنند، اطلاع ندارم و شاید اشارههایی دریافت کرده باشند.
در همین زمینه برخی تغییر سطح تهدید از سوی اسرائیل را مبنایی مناسب برای تغییر دکترین هستهای ایران میدانند و حتی آن را توجیه کننده تغییر فتوا هم میدانند. تا چه اندازه با چنین تعبیری موافق هستید؟
البته این طبیعی است که زمانی که دشمن شما را تهدید میکند، باید پاسخ مناسب را بدهید و هر اقدام او را با اقدام مشابه یا شدیدتر پاسخ بدهید. اگر اسرائیل روزی تصمیم به حمله به تاسیسات هستهای ایران بگیرد با عکس العمل شدیدی رو به رو خواهد شد.
طرف مقابل هم در بحث تغییر دکترین هستهای ایران وجود دارد که منتقد این اظهارنظرها است و آن را کمک به روایتسازی اسرائیل درباره ماهیت غیر صلحآمیز برنامه هستهای ایران میداند. فکر میکنید این نگرانی تا چه اندازه با توجه به تجربهای که از پرونده هستهای ایران داریم به جا است؟
تبلیغات اسرائیل درباره ماهیت برنامه هستهای ایران یک چیز است و واقعیت چیز دیگری. تاکنون بارها چه آژانس بین المللی انرژی اتمی و چه دستگاههای اطلاعاتی آمریکا به صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران اذعان داشته اند. بنابراین، در این موضوع چندان نباید به تبلیغات اسرائیل درباره ماهیت برنامه هستهای ایران توجه کرد. همیشه این موضوع صادق است که نوع فعالیتهای یک کشور را شرایط تعیین میکند و باید دید که در چه شرایطی قرار داریم.
پس از اتفاقهای به وجود آمده میان ایران و رژیم اسرائیل بحث بازدارندگی ایران بسیار مطرح شده است. مولفههای بازدارندگی را برای یک کشور چگونه تعریف میکنید؟ آیا جمهوری اسلامی ایران موفق به آنچه که احیای بازدارندگی کشور نامیده میشود، شد؟
بازدارندگی عمدتا با میزان قدرت هر کشور در ارتباط است. بعد نظامی یکی از ابعاد قدرتی است و نه همه آن. طبیعی است که اقتصاد قوی، تکنولوژی قوی، روابط بین المللی قوی و حمایت مردمی از عناصر مهم در تعریف حد و حدود قدرت یک نظام سیاسی است.
در پاسخ به بخش دوم سوال شما باید بگویم که ما توانستیم با واکنشی که به حمله رژیم اسرائیل به مقر دیپلماتیک ایران در سوریه داشتیم این بازدارندگی را احیاء کنیم.
با توجه به سخن شما که معتقد هستید ایران توانسته این توان بازدارندگی را احیا کند، برای تثبیت آن چه باید کرد؟
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باید در جهت رشد و تقویت عواملی که در پاسخ به سوال قبل اشاره کردم باید حرکت کند. مهمترین مسأله این است که باید جایگاه بین المللی ایران را افزایش داد، روابط ایران با کشورهای موثر در قدرت در ابعاد مختلف باید گسترش پیدا کند، روابط ما در حوزه سیاست خارجی نباید محدود به چند کشور باشد و باید تلاش کنیم که چه ارتباط با دولتها و چه افکار عمومی کشورهای مختلف را دنبال کنیم.
مسأله غزه و عکس العملهایی که در کشورهای اروپایی، کانادا، استرالیا و آمریکا شاهد آن هستیم نشان دهنده این است که افکار عمومی یک فاکتور بسیار مهم و تاثیر گذار است. اعتراضهای صورت گرفته به خصوص اعتراضهایی که از سوی دانشجویان در سراسر جهان نسبت به سیاستهای رژیم اسرائیل صورت میگیرد، نشان میدهد که افکار عمومی میتواند بر روی سیاستهای رئیس جمهور ایالات متحده که از حامیان اصلی اسرائیل است هم تاثیر خود را میگذارد.
شما در مصاحبههای خود مکرر تاکید میکنید که بحث احیای برجام و افای تی اف باید جدی گرفته شود. این در حالی است که به نظر نمیرسد مسأله احیای این برجام با این شکل و شمایل دیگر در برنامه طرف غربی به خصوص امریکایی باشد. فکر میکنید برای خروج از این بن بست چه باید کرد؟
همانطور که اشاره کردید من همواره گفتهام که بدون پیگیری احیاء برجام و توافق با طرف مقابل، مسأله تحریمها حل نخواهد شد. ورود به این پروسه، شروع مذاکرات جدید با اروپا و طبیعتا در این چارچوب با امریکا خواهد بود که در گذشته هم تجربه این را داشته ایم. ما با قرار گرفتن در این مسیر میتوانیم با رفع تحریم و بازگشت به بازار جهانی، جایگاه ایران را هم در عرصه جهانی ارتقا ببخشیم.
فکر میکنید در طرف آمریکایی اراده و توان قرار گرفتن در این مسیر وجود دارد؟ بسیاری معتقدند که نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در این کشور عملا حصول چنین توافقی با ایران را که خود یک پروسه طولانی خواهد بود، سخت میکند.
برخی صاحبنظران معتقدند که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به دلیل قرار گرفتن در فضای رقابتهای انتخاباتی نیازمند این است که در زمینه سیاست خارجی موفقی برای خود تعریف کند. احیاأ برجام و طرح این ادعا که از این طریق توانسته توسعه برنامه هستهای ایران را کنترل کند، امتیاز قابل توجهی برای او خواهد بود. این یک تحلیل است، اما میزان عملیاتی شدن آن مشخص نیست.
احتمال بازگشت ترامپ به قدرت در امریکا کم نیست. اختلافهای دو کشور نیز در دوره او بعضا کم سابقه بود از جمله اقدام او در ترور شهید سلیمانی. فکر میکنید برای چنین سناریویی آماده هستیم؟
فعلا که نتیجه انتخابات مشخص نیست و ما هم آرزو میکنیم که او در این انتخابات رأی نیاورد.
فکر میکنید مساله حمله ایران به اسرائیل و نمایش توانمندی موشکی ایران، کشورهای عربی همسایه ما را ترسانده است؟ به نظر شما آیا آنها نزدیکی به ایران بخصوص با تضمین کشوری مانند چین را راهی برای مهار ایران انتخاب کردند؟
اقدام ایران در هدف قرار دادن خاک سرزمینهای اشغالی در میانه جنگ غزه، تحسین مردم کشورهای عربی و حتی برخی دولتمردان این کشورها را هم برانگیخت. از سوی دیگر، به نظر من این کشورها میدانند که ایران هیچ گاه رویه تجاوز به کشورهای همسایه را نداشته و تاریخ ایران نیز گواه این حقیقت است.
ممکن است که برخی از این کشورهای عربی منطقه گاهی ابراز نگرانی از برخی فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران کنند و در این زمینه وظایف وزارت خارجه بسیار سنگین است. وزارت خارجه باید با گسترش رابطه با کشورهای منطقه آنها را قانع کند که تامین امنیت منطقه باید توسط کشورهای این منطقه صورت بگیرد و نه بازیگران خارج از منطقه. این اطمینان بخشی به کشورهای همسایه مسئولیت مهمی است که وزارت خارجه باید از عهده آن برآید.
شاید تکرار یک خاطره که تاکنون در چند مصاحبه گفتهام خالی از لطف نباشد. من در دوره اصلاحات دیداری با شیخ زاید، امیر امارات متحده عربی داشتم. او در این ملاقات به من گفت که آقای خاتمی (رئیس جمهور وقت ایران) نه تنها برای ایران بلکه برای ما کشورهای عربی جنوب خلیج فارس هم امنیت به ارمغان آورده است.
اکنون اگر ما بتوانیم همان سیاست و کیاست دوره اصلاحات را در سیاست خارجی دنبال کنیم و به سمت تنشزدایی از رابطه با کشورهای همسایه و اعتمادسازی حرکت کنیم، برخی نگرانیها در کشورهای همسایه هم از بین خواهد رفت و کشورهای منطقه تامین امنیت منطقه توسط بازیگران منطقهای را خواهند پذیرفت.
توافق عادیسازی رابطه میان اسرائیل و عربستان را تا چه اندازه شدنی میدانید؟ آیا این توافق تهدیدی برای ایران خواهد بود؟
این مسأله عادیسازی رابطه، روشی است که آمریکا به دولتهای کشورهای منطقه تحمیل کرده و به آنها میگوید که در ازای تداوم حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی من از خود باید رابطه با رژیم اسرائیل را عادی کنید. این دولتها میدانند که مردم آنها از اسرائیل متنفر هستند.
اخیرا نظرسنجیای -به گمانم از سوی گالوپ- درباره نظر اعراب نسبت به آمریکا انجام شده بود. نتیجه این شده بود که ۸۰ درصد مردم عرب با آمریکا مخالف هستند و دلیل این مخالفت هم حمایتی است که آمریکا از اسرائیل میکند. این بدان معنا است که این جمعیت مستقیما با آمریکا مشکلی ندارند، اما این سیاست دفاع آمریکا از اسرائیل است که دلیل عمده نفرت آنها از آمریکا است.
در چنین جوّی، همیشه دولتهای منطقه با این چالش مواجه هستند که اگر بخواهند در چارچوب توصیههای امریکا رابطه خود با اسرائیل را عادی کنند در داخل با چالشهایی رو به رو خواهند شد. چه بسا روزی این چالشهای داخلی برای این دولتها مشکل ساز شود. ضمن اینکه برخی از این دولتها این تحلیل نادرست را هم دارند که برای توسعه اقتصادی یا در واقع پیشرفت اقتصادی به بهبود رابطه با اسرائیل نیاز دارند.
با توجه به تحولات منطقهای به خصوص نمایش توانمندی موشکی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به رژیم اسرائیل، این گمانه زنی دوباره پررنگ شده که در هرگونه مذاکرهای میان ایران و غرب درباره احیاء برجام یا توافقی مشابه آن، این بار مسائل منطقهای هم روی میز خواهد بود و برخی معتقدند که چنین مذاکرات متفاوتی میتواند به تثبیت توافق بعدی هم کمک بیشتری بکند. فکر میکنید جمهوری اسلامی ایران با چنین مسئلهای موافقت خواهد کرد؟
من در تمام مصاحبهها تاکید کردهام که ما باید رابطه و گفت و گو را با همه کشورها برقرار کنیم و البته طبیعتا در این پروسه کشورهای منطقه در اولویت هستند. همین الگو قابل تسرّی به سایر کشورها از اروپایی تا آمریکا است.