حکایت شمس و مولانا بیشک یکی از اسرارآمیزترین، جذابترین و در عین حال پیچیدهترین حکایتهایی است که تاریخ این سرزمین با آن روبهروست و شاید به همین دلیل است که کمتر کسی به خود جرئت داده است تا نقشی از آن بر پرده تصویر بنشاند.
جنبههای عرفانی و حیرانی در کنار روایتهای متعدد عامه پسند از حکایت شمس و مولانا سبب شده است تا بیش از پیش کار کردن از این قصه پرماجرا دشوار باشد چرا که راه به مویی بند است و اندک لغزشی میتواند تصویری مخدوش در ذهن مخاطب علاقهمند به جای بگذارد.
به گزارش ایرنا، مست عشق ساخته حسن فتحی اثری نیست که مخاطب را سرمست از سالن سینما خارج کند و متاسفانه فیلمساز با آنکه قبلا تبحر خود را در ساخت آثار تاریخی نشان داده است در این اثر آن چنان که باید موفق نیست چرا که قصهای که روایت میکند زبانش الکن است.
در این فیلم اگرچه انتظار میرفت تا تصویری پررنگتر، شفافتر و ملموستر از مولانا و پریشان احوالی او بعد از ملاقات با شمس بدهد، بیشتر درگیر خرده روایتهایی است که همه در سطح میماند و از لایههای عمیق داستان میکاهد.
شاید بزرگترین ایرادی که به آخرین ساخته حسن فتحی وارد است اینکه فیلم چیز زیادی جز آنچه مخاطب از قبل پیرامون حکایت شمس و مولانا میداند به او نمیدهد و همین ضعف بزرگ باعث میشود تا تماشاگری که تشنه شنیدن زوایای دیگری از حکایت شمس و مولانا است، مغموم از سالن سینما خارج شود و جز آنچه میدانسته است چیزی بر انبانش اضافه نمیشود و چه خوب بود که فیلمساز با پژوهشی عمیق تر، پردههایی نوتر بر این روایت اسرار آمیز میگشود.
مست عشق فارغ از قصه به لحاظ تکنیک و ساخت نیز با مشکلاتی روبروست که از جان اثر میکاهد و اگرچه فیلمساز تلاش کرده است با پرهیز از روایت خطی با حرکت در گذشته و حال، ریتم و ضرباهنگ بهتری به کار خود بدهد، اما این رفت و آمدهای زمانی نیز انگار به خوبی چفت و بسط نشده است و زبان فیلم به یکدستی لازم نرسیده است.
مست عشق فارغ از قصه به لحاظ تکنیک و ساخت نیز با مشکلاتی روبروست که از جان اثر میکاهد و اگرچه فیلمساز تلاش کرده است با پرهیز از روایت خطی با حرکت در گذشته و حال، ریتم و ضرباهنگ بهتری به کار خود بدهد، اما این رفت و آمدهای زمانی نیز انگار به خوبی چفت و بسط نشده است و زبان فیلم به یکدستی لازم نرسیده است.
موضوع دیگر در این فیلم اینکه مخاطب را کمی از اتمسفر اثر دور میسازد و آن چنان که باید فضا برایش باور پذیر نمیشود بی شک دوبله بد فیلم است و در کنار بد بودن آن سینک نبودن صدا و تصویر بازیگر در برخی سکانسها بر عمق فاجعه میافزاید و این خطا برای سینمایی که یکی از افتخاراتش همواره قدرت دوبله آن در طول تاریخ سینما است خطایی نابخشودنی است.
بازیها در مست عشق چندان اوج و فرودی ندارد، سیرش در سکون و ایستایی است و جز شهاب حسینی که شمس را خوب از آب درآورده است و ابراهیم چلیکول بازیگر ترک که در تک سکانسهایی درخشان است، حرف دیگری برای گفتن نیست.
این فیلم در طراحی صحنه، فضا، لباس و حرکت دوربین چندان بی ربط نیست و فتحی در مقام کارگردان توانسته است در این بخش از فیلم خود بر خلاف تدوین آن موفقتر عمل کند و تا اندازهای از استانداردهای لازم برخوردار باشد. در پایان باید گفت مست عشق بیش از هر چیز فیلمی بلاتکلیف است که نه روح یک روایت تاریخی و عرفانی را به معنای کامل در خود دارد و نه اثری است که حداقل، جاذبههای تکنیکال و سینمایی آن مخاطب خود را به وجد آورد.