یکی از سوژههای جالب این هفته فوتبال ایران از نگاه بسیاری مغفول مانده است.
در میان حواشی تلخ و آزاردهنده سکوهای ورزشگاه آزادی در دیدار پرسپولیس - سپاهان، یک مورد جالب از نگاه بسیاری پنهان ماند؛ دختری که با موهای تراشیده و لبخندی جالب و پیراهنی سرخ برای تماشای این دیدار حساس به ورزشگاه آزادی آمده بود و به همراه فرزند خردسالش، این بازی را تماشا میکرد.
به گزارش ورزش سه، تصاویر او بلافاصله در اینستاگرام دست به دست شد، اما لا به لای اتفاقات منفی این بازی کمتر موردتوجه قرار گرفت. با این حال هرچه از بازی گذشت، چهره خندان او بیشتر بر دل طرفداران پرسپولیس نشست و با انتشار چند هزار باره عکس معروف این هوادار خانم، باشگاه پرسپولیس تصمیم به دعوت از او به تمرین این تیم گرفت.
روز گذشته او به همراه همسر و پسرش راهی استادیوم کاظمی شدند تا این هوادار تیفوسی پرسپولیسی به آرزوی دیرینه خود برسد و فرصت این را کسب کند که در میان ستارههای تیم محبوبش چند جمله را به زبان بیاورد و البته مورد محبت اوسمار ویهرا، سرمربی پرسپولیس، نیز قرار بگیرد.
در ویدیویی که باشگاه پرسپولیس منتشر کرده او در بین بازیکنان پرسپولیس و رو به اوسمار ویهرا، صحبتهای جالبی را مطرح میکند: «ما با پرسپولیس زندگی کردیم، حالمون اصلا با پرسپولیس خوب میشه، به خاطر همین یک روز قبل از شیمی درمانی که بازی پرسپولیس بود، من گفتم که با تماشای این بازی حالم خوب میشه، به پسرم هم قول داده بودم که بیارم سر بازی. هی میگفت من میخوام با بازیکنای پرسپولیس عکس بندازم و گفتم یه روز میبرمت که با همشون عکس بندازی، هر کدوم که دوست داری.»
او سپس با اشاره به هواداری خود از پرسپولیس ادامه داد: «پرسپولیس برد و باختش اصلا مهم نیست، اسم پرسپولیسه که میمونه. من از بچگی با پرسپولیس زندگی کردم. خاطرات بچگیم همه وصله به پرسپولیس.»
در یکی از ویدیوهای وایرالی اینستاگرام، هواداران پرسپولیس پایان این جملات ندا نویدی نسب را که شهرت زیادی در میان طرفداران پرسپولیس پیدا کرده، با جمله معروف حسین کلانی، اسطوره این باشگاه، همراه کردند: «پرسپولیس، ممکنه زندگی نده، ولی شادی میده، عشق میده، اینه داستان سرخ...»
ندا، هوادار مشهور پرسپولیس، بعد از این صحبتهای خود با بازیکنان تیم خوش و بش کرد و در حالی که یکی از هواداران قدیمی سیدجلال حسینی نیز محسوب میشد، برای لحظاتی با او همکلام شد و در ادامه تمرین تیم محبوبش را همراه همسر و فرزندش به تماشا نشست.