«اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.»
روزنامه کیهان در یادداشتی حوادث بازی پرسپولیس و سپاهان را دلیل خوبی برای جلوگیری از ورود زنان به استادیوم دانست.
این روزنامه نوشت: در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست.
اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.
در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.
حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و… میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟
کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم.
با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و… نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند.
در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و… به آن دامن زده میشد.
عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند!
در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.
مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند.
نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است. البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!
اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسفانگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.
واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیهنویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟
اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و… است.
نویسنده: عباس شمسعلی