شواهد آماری حاکی از آن است که نرخ فقر در ایران از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۶ روند ثابتی داشته است. از سال ۹۶ این رویه تغییر کرده و نرخ فقر حدود ۱۰ واحد درصد بیشتر شده و از سطح ۲۰ درصدی به ۳۰ درصد صعود کرده است. افزایش ۱۰ واحد درصدی نرخ فقر در ایران به معنای اضافه شدن ۸ میلیون نفر به تعداد فقرا است؛ به عبارت دیگر، بعد از سال ۹۶ حدود ۵۰ درصد نسبت به گذشته به جمعیت فقرای کشور اضافه شده است.
بررسیها نشان میدهند که خط فقر در سالهای ۱۴۰۰ به بعد با افزایش بیشتری نسبت به انتهای دهه ۹۰ مواجه شده، بطوری که دامنه آن نیز غیرفقرا یعنی طبقه متوسط را نیز در برگرفته است. دادهها نشان میدهند که نرخ خط فقر درسال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ با رشد بیش از ۶۸ درصدی مواجه شده و تأمین درآمد برای طبقه متوسط و کارگر را سخت کرده است.
به گزارش هممیهن، براساس محاسبات مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که بر اساس آخرین اطلاعات هزینه خانوار مرکز آمار که متعلق به سال ۱۴۰۱ بوده است، خط فقر سرانه در این سال حدود ۲ میلیون و ۵۶۱ هزار تومان اعلام شده است. خط فقر سرانه، میزان خط فقر را برای یک نفر نشان میدهد.
با توجه به محاسبات مرکز پژوهشها و بر مبنای دادههای تورم در سال ۱۴۰۲ خط فقر سرانه برآوردی در پایان این سال، ۳ میلیون و ۷۴۰ هزار تومان بوده است. یعنی یک خانوار یک نفره برای تامین نیازهای اساسی زندگی خود مانند خوراک و پوشاک بایستی به این مبلغ پول دسترسی داشته باشد. در غیر اینصورت زیر خط فقر بوده و توان تشکیل یک زندگی معمولی را نداشته است.
از آنجایی که در مطالعات رفاهی، خانوار مبنای بررسی است، خط فقر یک خانوار ۳ نفره در سال ۱۴۰۱ حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار تومان برآورد شده است. این نرخ در سال ۱۴۰۲ افزایش ۶۸.۴ درصدی داشته و به ۸ میلیون و ۲۳۲ هزار تومان رسیده است.به گزارش اکو ایران، شواهد آماری حاکی از آن است که قبل از سال ۹۶، فقرا به طور متوسط حدود ۷۷ درصد خط فقر، درآمد کسب کرده اند.
این رقم در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ وخیمتر شده است. به بیان دقیقتر در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ فقرا ۷۳ درصد خط فقر درآمد داشته و نسبت به نیمه اول دهه ۹۰ وضعیت معیشتی بدتری را تجربه کرده اند.
البته این کاهش رفاه عمومی تنها محدود به فقرا نبوده و دامن طبقه متوسط را نیز گرفته است. بررسیها نشان میدهد در سال ۹۶ و ۹۷ غیرفقرا به طور میانگین حدود ۱.۸ برابر خط فقر درآمد داشته اند. این رقم پس از سال ۹۷ افت شدیدی داشته است. یعنی در پس از سال ۹۷ غیرفقرا ۱.۶ برابر خط فقر درآمد کسب کردهاند. این بدان معناست که این دسته از افراد در سالهای اخیر به خط فقر نزدیکتر شدهاند. شواهد آماری حاکی از آن است که نرخ فقر در ایران از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۶ روند ثابتی داشته است. اما از سال ۹۶ این رویه تغییر کرده و نرخ فقر حدود ۱۰ واحد درصد بیشتر شده و از سطح ۲۰ درصدی به ۳۰ درصد صعود کرده است.
باید توجه داشت که افزایش ۱۰ واحد درصدی نرخ فقر در ایران به معنای اضافه شدن ۸ میلیون نفر به تعداد فقرا است. به عبارت دیگر بعد از سال ۹۶ حدود ۵۰ درصد نسبت به گذشته به جمعیت فقرای کشور اضافه شده است. از سال ۹۸ به بعد نیز نرخ فقر رویه پایداری داشته و در سطح ۳۰ درصدی قرار گرفته است.
بر اساس بررسیها، شکاف فقر تا سال ۹۶ رویه ثابتی داشته و عدد آن نیز ۰.۲۳ بوده است. به این معنا که فقرا در این سالها به طور متوسط در حدود ۷۷ درصد خط فقر درآمد داشتهاند. اما پس از سال ۹۶ و ۹۷ شکاف فقر افزایش یافته است. یعنی همزمان با افزایش نرخ فقر در کشور، وضعیت فقرا وخیمتر شده و این رویه صعودی همچنان ادامه دارد. آمارها خبر از آن میدهد که شکاف فقر در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در حدود ۰.۲۷ است و تفسیر آن است که فقرا ۷۳ درصد خط فقر درآمد دارند و نسبت به سالهای قبل از ۱۳۹۶ شرایط معیشتی سختتری را تجربه میکنند.
شکاف فقر، شاخصی است که نشان میدهد فاصله غیرفقرا با خط فقر چقدر است. این شاخص از دو جنبه قابل تفسیر است. نخست آنکه سطح رفاه غیرفقرا چقدر بوده و احتمال افزایش جمعیت فقیر در کشور چقدر بالاست. دوم اینکه از نگاه بودجه ای، غیر فقرا تا چه اندازه ظرفیت پرداخت مالیات برای مخارج عمومی را دارند تا صرف سیاستهای مقابله با فقر شود. شکاف فقر تا سال ۹۷ تقریبا ثابت بوده و سطح نزولی بسیار کمی داشته است. تا پیش از سال ۹۷ غیرفقرا به طور میانگین ۱.۸ برابر خط فقر درآمد داشته اند. بعد از سال ۹۷ و با شروع تحریم ها، وقوع تورمهای بالا و کاهش شدید ارزش پول ملی، وضعیت رفاه غیرفقرا و فقرا افت شدیدی داشته است. این افت در خصوص غیرفقرا به نحوی بوده است که این گروه به صورت میانگین حدود ۱.۶ برابر خط فقر درآمد داشته اند؛ بنابراین در سالهای اخیر رفاه طبقه متوسط نیز افت شدیدی پیدا کرده است. در پی این رخداد غیرفقرا به خط فقر نزدیکتر شده و احتمال ورودشان به زیر این خط افزایش یافته است.