این کشور همچنان بزرگترین مشارکت کننده اروپا در دنیای خودرو است و مرسدس بنز، بیام و، آئودی و فولکس واگن همچنان با فناوریهای جدید و مهندسی پیشرفتهشان به جابجایی مرزها ادامه میدهند. این موضوع همیشه در مورد خودروهای آلمانی صدق میکرده است. شکستن رکوردهای سرعت، برنده شدن در مسابقات اتومبیل رانی و تولید خودروهای عالی، همواره نیروی محرکه خودروسازان آلمانی بوده است.
از تولید اولین خودرو تا معرفی برخی از افسانهایترین ماشینهای موتور احتراق داخلی، آلمان ثروتمندترین و مشهورترین صنعت خودرو را دارد. این کشور همچنان بزرگترین مشارکت کننده اروپا در دنیای خودرو است و مرسدس بنز، بیام و، آئودی و فولکس واگن همچنان با فناوریهای جدید و مهندسی پیشرفتهشان به جابجایی مرزها ادامه میدهند.
به گزارش روزیاتو، این موضوع همیشه در مورد خودروهای آلمانی صدق میکرده است. شکستن رکوردهای سرعت، برنده شدن در مسابقات اتومبیل رانی و تولید خودروهای عالی، همواره نیروی محرکه خودروسازان آلمانی بوده است.
در نتیجه، این شرکتها برخی از بهترین خودروهای اسپورت، سوپراسپرت ها، خودروهای لوکس و خودروهای اقتصادی تاریخ را به ما داده اند. به زبان ساده، هیچ دسته خودرویی وجود ندارد که آلمانیها در آن محصولی تولید نکرده باشند.
در این مقاله، تمام خودروهای برتر آلمانی در طول تاریخ خودروسازی این کشور را بررسی خواهیم کرد. تمرکز بر روی ماشینهایی خواهد بود که با فراتر بردن مرزهای آنچه در یک خودروی موتوری در دورههای مربوطه ممکن بود، درونمای عرصه خودروسازی را تغییر دادند.
همه این خودروها از نظر تاریخی نیز حائز اهمیت هستند و مسیر هر هر برند خاصی را تعیین کرده اند، مسیری که هنوز هم ادامه دارد. این فهرست که تقریباً یک قرن را در بر میگیرد، شما را با برخی از خودروهای آلمانی که نمیشناختید، اما شاهکارهای دنیای مهندسی هستند، آشنا خواهد کرد.
مرسدس بنز اولین خودروی جهان را تولید کرد و از آن زمان تاکنون نام آن مترادف با مهندسی و فناوری پیشرفته بوده است. در دهه ۱۹۲۰، این شرکت با SSK Roadster رکوردهای سرعت را شکست، خودرویی بسیار پیشرفته که رکوردهایش حتی امروز نیز بسیار قابل توجه به نظر میرسد. این خودرو که توسط فردیناند پورشه طراحی شده بود، بوگاتی ویرون عصر خود بود – یک خودروی دو سرنشینه با شکوه، ظرافت و سرعت که هیچ خودروی دیگری نمیتوانست با آن رقابت کند.
SSK اولین بار در سال ۱۹۲۸ با موتور ۷.۱ لیتری اینلاین-۶ معرفی شد. این موتور ۱۴۰ اسب بخار (۱۶۰ اسب بخار از سال ۱۹۲۹) نیروی تولید میکرد، با یک سوپرشارژر برای افزایش آن به ۲۰۰ اسب بخار. بنابراین، رانندگان SSK دو گزینه حالت رانندگی متمایز داشتند – قابلیتی که اکنون در هر ماشین مدرن امروزی استاندارد است.
SSK که با یک سیستم دندهای چهار سرعته جفت میشد، میتوانست به سرعت ۱۸۵ کیلومتر در ساعت برسد که برای آن دوران غیرقابل تصور بود. رودسترهای قدرتمندتر SSK نیز در ادامه تولید شد؛ نسخههای ۱۷۰/۲۲۵ اسب بخاری و ۱۸۰/۲۵۰ اسب بخاری به سرعت ۱۹۲ کیلومتر در ساعت میرسیدند.
با این حال، این مدلهای «عابر پیاده» تنها به عنوان یک ماشین تبلیغاتی عمل میکردند در حالی که مرسدس بنز روی یک خودروی اسپرت بسیار قدرتمندتر کار میکرد: SSKL ۱۹۳۱. این نسخه نهایی بود، با ۲۴۰ اسب بخار قدرت استاندارد و ۳۰۰ اسب بخار پس از جفت شدن با سوپرشارژر.
SSKL نه تنها قدرتمندتر بود، بلکه بیش از ۲۲۰ کیلوگرم سبکتر از SSK پایه بود – کمی بیش از ۳.۳۰۰ پوند (۱.۵۰۰ کیلوگرم) وزن داشت! در نتیجه این خودرو میتوانست به سرعت بیسابقه ۲۳۵ کیلومتر بر ساعت برسد که آن را به سریعترین خودرو در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ تبدیل میکرد.
مرسدس بنز قبل از جنگ جهانی دوم به راحتی تأثیرگذارترین خودروساز جهان بود، اما حتی پس از شکست آلمان در جنگ، این شرکت به درخشش مهندسی خود ادامه داد. تلاشها برای باقی ماندن در اوج با ۳۰۰ SL Gullwing ۱۹۵۴ – احتمالاً اولین ابرخودروی جهان – به اوج خود رسید.
مرسدس بنز در نمایشگاه بینالمللی خودروهای ورزشی در نیویورک در سال ۱۹۵۴ با درهای آیندهنگرانه Gullwing در کانون توجه قرار گرفت، اما ۳۰۰ SL غیر از ظاهر باشکوهش چیزهای بیشتری برای ارائه داشت.
این خودروی اسپورت زیبا در زیر کاپوت جلویی خود یک موتور ۳.۰ لیتری اینلاین-۶ با تزریق سوخت با یک میله بادامک در بالای سرش را در خود جای داده بود که اولین در نوع خود به شمار میرفت. این بار مرسدس بنز از سوپرشارژر استفاده نکرده بود زیرا فقط وزن و پیچیدگی غیر ضروری را به خودرو اضافه میکرد.
علیرغم آن، این موتور بسیار جذاب ۲۱۵ اسب بخار قدرت تولید میکرد که برای رساندن ۳۰۰ SL به سرعت ۲۵۷.۵ کیلومتر در ساعت با بالاترین نسبت ۳.۲۵:۱ دیفرانسیل عقب کافی بود. در نتیجه مرسدس بنز دوباره در صدر قرار داشت، در حالی که ۳۰۰ SL سریعترین خودروی عصر خود بود.
جدا از موتور پیشرفته، ۳۰۰ SL Gullwing دارای شاسی با فریم فضایی نیز بود که تنها ۵۰ کیلوگرم وزن داشته و در عین حال از استحکام ساختاری فوقالعادهای برخوردار بود. این طراحی شاسی، رکابهای بسیار بلند و عریض را معرفی میکرد که استفاده از درهای بالدار را ضروری میکرد.
همچنین یک نسخه رودستر با درهای معمولی نیز از این خودرو وجود داشت – کمتر خیره کننده اما همچنان باشکوه. با این حال، هر دو نسخه فوقالعاده هستند و امروز قیمتی معادل ۱ میلیون دلار دارند – حتی یک مدل Hot Wheels در مقیاس ۱:۶۴ حدود ۱۲.۰۰۰ دلار قیمت دارد!
قبل از ورود پورشه ۵۵۰ اسپایدر، قدرت اصلیترین ویژگی خودروهای اسپرت بود. قطعاً تولیدکنندگان از روشهای کاهش وزن نیز استفاده میکردند، اما این یک تفکر ثانویه بود. ۵۵۰ Spyder از ابتدا ساخته شد تا یک ابر خودرو بسیار سبک وزن باشد. این خودرو دارای یک موتور کوچک تنفس طبیعی ۱.۵ لیتری هوا خنک بود که حتی با استانداردهای امروزی کوچک بود، چه برسد به سال ۱۹۵۳.
۵۵۰ اسپایدر به راحتی محبوبترین خودروی مسابقهای مجاز به حرکت در جاده هاه در آن دوران بود. این خودرو که قاتل غول پیکر نامیده میشود، ۹۵ پیروزی در ۳۷۰ مسابقه داشته است که آن را به یکی از موفقترین اتومبیلهای مسابقهای تاریخ تبدیل کرده است.
این خودرو حتی با وجود اینکه آمار آن روی کاغذ چشمگیر نبود، به سطح خاصی از اعتبار دست یافت – موتور ۱.۵ لیتری آن در آخرین نسخه خود تنها ۱۳۵ اسب بخار قدرت داشت.
این اولین ماشین مسابقهای مستقل فردیناند پورشه پس از کار در مرسدس بنز و اتویونیون (بعدها آئودی) بود. بنابراین، این بهترین خودروی او تا به آن زمان بود، با بدنه آیرودینامیک و وزن کلی قابل توجه ۵۹۰ کیلوگرمی. در نتیجه، این رودستر کوچک میتوانست به سرعت ۲۴۰ کیلومتر در ساعت برسد که با توجه به حجم موتور، کار کمی نیست. علاوه بر این، ۵۵۰ Spyder دارای یک شاسی اسپیسفریم لولهای بود که استحکام فوقالعادهای برای بدنه و یک طرحبندی موتور وسط برای هندلینگ متعادل فراهم میکرد.
۵۵۰ Spyder همچنین به این خاطر که همان ماشینی بود که جیمز دین در مسیر رفتن به یک مسابقه اتومبیلرانی با آن تصادف کرد و جان خود را از دست داد بدنام است. این تصادف حرفه این بازیگر فقید را به شکلی نابهنگام پایان داد، اما به طور ناخواسته به شهرت ۵۵۰ Spyder افزود.
اگر به خودروی لوکس نهایی فکر میکنید، احتمالاً شکل یک سدان، فاصله بلند بین دو محور، فضای زیاد در داخل، مواد عالی و تمام جادوگریهای تکنولوژیکی که میتوانید تصور کنید را در ذهن خواهید داشت. خب، اگر یک خودرو خاص به جایگاه یک ماشین لوکس فوق العاده لاکچری شود، آن «گرند مرسدس» ۶۰۰ است، خودرویی که عرصه خودروهای لوکس را متحول کرد.
این خودرو به قدری پیشرفته و پیچیده بود که سازندهاش نتوانست بسیاری از قابلیتها و ویژگیهای آن را در سالهای آینده تکرار کند. انجام این کار خیلی پرهزینه بود.
مرسدس بنز ۶۰۰ که در سال ۱۹۶۳ و زمانی که مرسدس بنز در اوج پرواز میکرد عرضه شد، گواهی بر برتری مهندسی آلمان بود. بهترین ویژگی آن بدون شک سیستم هیدرولیکش بود که تقریباً نیروی لازم همه چیز را در داخل ۶۰۰ تأمین میکرد – این سیستم نیروی لازم برای درهای ۶۰۰ با بسته شدن راحت، سانروف کشویی، پنجره ها، پرده ها، صندوق عقب، صندلیهای جلو و عقب، دریچههای تهویه، تنظیمات صندلیهای جلو و عقب و رها کردن ترمز دستی را فراهم میکرد.
مرسدس بنز تصمیم گرفت از تکنولوژی هیدرولیک برای تامین انرژی تمام این ویژگیها استفاده کند، زیرا در مقایسه با موتورهای الکتریکی پرصدا، لاکچریتر بود، زیرا مایع تحت فشار بیصدا بود. رهبران و دیکتاتورهای آن دوران از سواری با ۶۰۰ لذت میبردند.
اما مرسدس بنز به همین جا بسنده نکرد – ۶۰۰ همچنین دارای سیستم تعلیق خود تراز پنوماتیک پیشرفتهای بود که نرمترین سواری ممکن و کنترل بدنه عالی را در پیچها ارائه میکرد.
علاوه بر این، موتور ۶.۳ لیتری V۸ با قدرت ۲۴۷ اسب بخار با سیستم تزریق سوخت بوش، این قایق لوکس را در ۹.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت و در نهایت به سرعت ۲۰۴ کیلومتر در ساعت میرساند که وقتی وزن ۲.۴۷۵ کیلوگرمی آن را در نظر میگیرید بسیار قابل توجه است.
گلف GTI شاید اولین هاچبک پرطرفدار نبود، اما این دسته را وارد جریان اصلی خودروسازی کرد. همچنین این خودرو رویاهای علاقمندان به خودرو در سراسر جهان را برآورده کرد و هیجانات رانندگی را با قیمتی مقرون به صرفه ممکن ساخت.
گفته بودیم که عملکرد آن نسبتاً قابل اعتماد و ارزان نیز بود؟ اولین گلف GTI یک شاهکار واقعی بود – یک ماشین واقعاً در دسترس و با رانندگی خوشایند. تصادفی نیست که ۴۶۰.۰۰۰ دستگاه از مدل نسل اول فولکس واگن گلف به فروش رفت!
نسل اول GTI کمتر از یک بسته باتری در یک خودروی برقی مدرن وزن داشت و وزن آن تنها ۸۱۰ کیلوگرم بود. علاوه بر این، کف بدنه آن ۰.۸ اینچ (۲۰ میلیمتر) از گلف معمولی به زمین نزدیکتر بود و دارای فنرها و دمپرهای بهبودیافتهای برای پیچیدن صافتر است. در نتیجه با وجود اینکه یک ماشین دیفرانسیل جلو به شمار میرفت، در پیچها بسیار چابک بود.
گلف GTI MK1 همچنین در یک خط مستقیم بسیار سریع بود – حداقل برای آن دوران. موتور ۱.۶ لیتری تنفس طبیعیاش ۱۰۹ اسب بخار قدرت داشت که به آن اجازه میداد تنها در ۹ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد. در سال ۱۹۸۲، فولکسواگن یک موتور ۱.۸ لیتری بزرگتر را با قدرت ۱۱۰ اسب بخار و گشتاور بیشتر ۱۱۲ پوند در فوت در مقابل ۱۰۳ پوند در فوت قبلی، در قلب این خودرو قرار داد.
در نتیجه، گلف GTI ۱.۸ بهبود یافته میتواند تنها در ۸.۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت برسد. با این حال، هر دو نسخه حتی امروز هم برای رانندگی فوقالعاده هستند، علیرغم اینکه کندترین نسل فولکس واگن گلف GTI هستند.
آئودی بدون سیستم Quattro AWD نمیتوانست برندی باشد که امروز میشناسیم. این شرکت برخلاف پلتفرمهای RWD مرسدسبنز و بیامو، تمام مدلهای خود را بهطور خاص برای این پیشرانه ساخت.
و همه چیز با آئودی اسپورت کواترو مخصوص رالی آغاز شد – نمادینترین ماشین رالی تمام دوران. از فرمانروایی بر مسابقات قهرمانی رالی گروه B تا شکستن رکوردها در Pikes Peak، کواترو کوپه نشان داد که سیستم چهار چرخ متحرک در مسابقات رالی – نه فقط در آفرود- جایگاه خاصی دارد.
اسپرت کواترو جادهای که آئودی مجبور شد برای رقابت بسازد، در نوع خود یک افسانه است. اسپورت کواترو با ظاهری عصبانی، با قوس چرخهای پهن و فاصله بین دو محور کوتاه ۸۶.۷۷ اینچی، نمایی دیدنی داشت.
مهندسان آئودی برای کاهش وزن، فاصله بین دو محور کوتاهتر را انتخاب کردند، جایی که این کوپه به وزن ۱.۲۹۸ کیلوگرم میرسد که با توجه به سختافزار قرار گرفته روی Quattro AWD، عدد بدی نیست.
در همین حال، در جلوی محور جلو یک موتور اینلاین-۵ توربوشارژ ۲.۱ لیتری قرار داشت که ۳۰۲ اسب بخار قدرت و ۲۵۸ پوند بر فوت گشتاور تولید میکرد. موقعیت موتور، اسپرت کواترو را از جلو نسبتاً سنگین میساخت، اما سیستم چهار چرخ متحرک این اطمینان را حاصل میکرد که راندن آن آسان است.
نکته مهم این است که این موتور، اسپرت کواترو را تنها در ۴.۸ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت و حداکثر تا ۲۵۰ کیلومتر در ساعت به سرعت ۲۵۰ کیلومتر در ساعت میرساند. این شتاب در سال ۱۹۸۴ از زمان خود بسیار جلوتر بود، به خصوص با توجه به اینکه اسپرت کواترو فقط با یک گیربکس پنج سرعته دستی عرضه میشد – یک گیربکس اتوماتیک دوکلاچه میتوانست چند دهم بیشتر زمان رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت را کاهش دهد.
در حالی که فراری F۴۰ ممکن است سوپراسپرت به شدت مورد تقاضای اواخر دهه ۱۹۸۰/اوایل دهه ۱۹۹۰ باشد، پورشه ۹۵۹ راه را برای ابرخودروهای مدرنتر و در عین حال بسیار توانمند هموار کرد.
این خودرو به همان اندازهای که آئودی اسپورت کواترو برای خودروهای مخصوص رالی تعیین کننده بود، اهمیت داشت. شایان ذکر است، این اولین خودرو با توربوشارژ متوالی و سیستم تعلیق فعال بود، در حالی که برای حداکثر کشش از سیستم چهار چرخ متحرک نیز بهره میبرد.
با این حال، این آمارهای متعلق به ۹۵۹ بود که دنیای خودرو را متحول کرد. موتور ۶ سیلندر، ۲.۸۵ لیتری دوقلوی توربوی تمام آلومینیومی و تخت آن، ۴۴۴ اسب بخار قدرت تولید میکند که این سوپراسپرت را تنها در ۳.۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرساند.
با این حال، ۹۵۹ بعد از عبور از سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت نیز دست از رکوردشکنی بر نمیدارد؛ در ۸.۸ ثانیه به سرعت ۱۶۰ کیلومتر در ساعت میرسد و تا زمانی که عقربه سرعت ۳۱۰ کیلومتر در ساعت را نشان ندهد، متوقف نخواهد شد. بعداها، پورشه نسخه ۹۵۹ S را با قدرت ۵۱۵ اسب بخار عرضه کرد که حدود ۱۰۰ کیلوگرمپ نیز سبکتر بود.
۹۵۹ S به سرعت خیره کننده ۳۳۹ کیلومتر در ساعت رسید، رقمی که برای امروز نیز قابل توجه است. اگرچه ۹۵۹ بسیار سریع بود، اما بسیار در دسترس و رانندگی با آن آسان بود. سیستم AWD مطمئناً آن را پایدارتر کرده است، اما آیرودینامیک نیز نقش مهمی در متعادل نگه داشتن آن در سرعتهای بالاتر داشته است.
کارشناسان سواری نرم و کابین بیصدای این خودرو را ستایش کردند که کاملاً برعکس طبیعت خشن فراری F۴۰ بود. به طور کلی، این خودرو گواهی بر قدرت مهندسی پورشه بود – حتی با توجه به اینکه در ابتدا به عنوان یک اتومبیل رالی گروه B در نظر گرفته میشد.
اسپورت کواترو ممکن است مهمترین خودروی آئودی باشد، اما قطعاً RS2 در رتبه دوم قرار دارد. این واگن فوقالعاده، پیشگام سریهای محبوب آئودی از مدلهای استیشن واگن RS «Avant» بود. با این حال، RS2 نه تنها به این خاطر خاص است که دسته کاملاً جدیدی از استیشن واگنهای سریع را آغاز کرد- بلکه خیلی راحت یک ماشین بینقص است.
نکته جالب اینکه، این مهندسان پورشه بودند که آئودی ۸۰ معمولی را با یک RS2 ترکیب کردند. این واگن با عملکرد بالا دارای چرخها، لاستیکها و ترمزهای Porsche ۹۶۸ Club Sport است، خودرویی که برای علاقهمندان به پیست طراحی شده است. علاوه بر این، پورشه موتور ۲.۲ لیتری توربوشارژ اینلاین-۵ را با یک توربوشارژر بزرگ KKK و یک اینترکولر ارتقا داد.
در نتیجه، این موتور پیشرانه ۳۱۱ اسب بخاری و ۳۰۲ پوند فوت گشتاور تولید میکرد. آمار مربوط به عملکرد آن حتی از این هم قابل توجهتر هستند — RS2 تنها ۵.۴ ثانیه طول میکشد تا به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت)برسد و حداکثر سرعت آن ۲۶۲ کیلومتر در ساعت است.
شتاب آن برابر با یک فراری ۳۴۸ اسپایدر ۱۹۹۴ است که برای یک واگن در دهه ۱۹۹۰ غیرقابل تصور بود. RS2 حتی تا ۵۴ کیلومتردر ساعت سریعتر از مک لارن F۱ بود، که به لطف پیشرانه Quattro ممکن شده بود!
مانند بسیاری از خودروهای توربوشارژ گذشته – به ویژه آنهایی که دارای توربوشارژرهای بزرگ بودند- RS2 دارای تاخیر توربو قابل توجهی است. کارشناسان همچنین میگویند که کم فرمان گیریاش لذت رانندگی با آن را از بین میبرد، اما بیایید صادق باشیم: حتی خودروهای مدرن آئودی نیز به همین سرنوشت دچار میشوند. علاوه بر این، RS2 بیشتر یک ماشین بزرگراه بود تا یک خودرو دقیق برای پیچیدن بینقص در پیچ ها.
برخلاف آئودی، BMW همیشه تلاش زیادی برای تجربه رانندگی بینقص میکند. خودروهای این برند باید سریع باشند، اما باید هندلینگ متعادل، فرمان تیز و واکنش خوب دریچه گاز را نیز ارائه دهند. و BMW E۴۶ M۳ CSL همه اینها را تقریباً بینقص انجام داد.
این M۳ خاص، از مدل اینلاین-۶ پرصدا و تنفس طبیعی گرفته تا هندلینگ تیز و چابک، شما را به سعادت کامل (احتمالا) هر خودروی آلمانی دیگری در تاریخ نزدیک میکند.
CSL نسخه بهبودیافته و سبک وزن استاندارد E۴۶ M۳ (که از قبل ماشینی فوق العاده بود) به شمار میرود. این مدل ۱۱۰ کیلوگرم از مدل معمولی سبکتر بود— بدون اینکه حتی صندلیهای عقب را از دست بدهد! این نتیجه کاهش دشوار وزن در هر قسمت ممکن بود. M۳ CSL حتی اولین BMW با سقف فیبر کربنی بود، چیزی که در اوایل دهه ۲۰۰۰ بسیار غریبتر از امروز به نظر میرسید.
با این حال، شاهکار اینلاین-۶ این خودرو چیزی است که چشمها را خیره میکند. در M۳ CSL، موتور ۳.۲ لیتری ۳۵۵ اسب بخار با ۷.۹۰۰ دور در دقیقه و ۲۷۲ پوند بر فوت گشتاور تولید میکند که برای شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت تنها در ۴.۹ ثانیه کافی است.
علاوه بر این، صدای تولید شده اندکش آن را به یکی از بهترینهای تاریخ خودروسازی تبدیل میکند. با این حال، موتور M۳ CSL بسیار پرقدرت و با توناژ ماشین مسابقه ایش هنوز هم لرزه بر اندام انسان میاندازد. مایه تاسف است که BMW از یک گیربکس SMG رباتیک آهسته و بینظم برای CSL استفاده کرد، زیرا بخشی از تجربه جذاب رانندگی با این خودرو را حذف میکند.
فکر میکردید ۹۱۱ را فراموش میکنیم؟ البته که نه! تنها مشکل انتخاب بهترین نسل آن بود که تا سالهای آینده محل بحث است و همچنان محل بحث باقی خواهد ماند. برخی ماشینهای قدیمی، ساده و با سیستم هوا خنک را ارجح میدانند، در حالی که برخی دیگر پتانسیل عملکرد فوقالعاده ۹۱۱ با سیستم خنک کننده آبی را ترجیح میدهند.
برای این مقاله، ما تصمیم گرفتیم ۹۱۱ را به عنوان یک ایده دنبال کنیم، مفهومی در حال تکامل که همچنان علاقهمندان به رانندگی را در سراسر جهان به هیجان در میآورد.
هر کدام از نسخههای ۹۱۱ که مورد علاقه شما باشد، یک چیز مسلم است: ۹۱۱ ذات خودروی اسپرت است. این خودروی اسپرتی است که دیگران همیشه از آن الهام گرفتهاند و میتواند تقریباً هر رانندهای را راضی کند.
توربویی میخواهید که در یک خط مستقیم با تسلا پلید رقابت کند؟ ۹۱۱ توربو S آن چیزی است که میخواهید. تجربه کامل ماشین مسابقهای را میخواهید؟ پورشه ۹۱۱ GT3 RS را برای تحقق رویاهای مکس ورشتاپن-گونه شما دارد. و نسخههای متعددی بین این دو وجود دارد که هر کدام نوع متفاوتی از خریدار را راضی میکنند.
با این حال، همیشه اینطور نبود. کانسپت ۹۱۱ با موتوری که در پشت محور عقب قرار داشت، در گذشته مشکلاتی را در رانندگی ایجاد کرده است. ۹۱۱های قدیمیتر اکنون انگشت شمار هستند.
پورشه به طور دائم ۹۱۱ را با بازمهندسی دقیق تمام قطعات به منظور بهبود کارکرد آن، در طول سالها ارتقا داده است. بنابراین، ۹۱۱ نه تنها به یک ماشین اسپرت کهن الگویی تبدیل شده است، بلکه پیشرفت مهندسی آلمان را نیز به بهترین شکل نشان میدهد!