ناظران سیاسی میگویند کشورهای حوزه خلیجفارس از جمله عربستان سعودی نیز ممکن است نقش غیرمستقیم خود را در برابر حملات ایران ایفا کرده باشند.
با پایان عملیات موشکی و پهپادی ایران علیه اسرائیل، بررسیها حاکی از کمک برخی کشورهای عربی در رهگیری پرتابههای ایران داشته است. اعراب با چه انگیزههایی به اسرائیل کمک کردند و چگونه چنین ریسکی را پذیرفتند؟ خبرآنلاین گزارش میدهد.
به گزارش خبرآنلاین، در جریان حمله ایران به اسرائیل، هواپیماهای امریکایی و بریتانیایی با کمک برخی از کشورهای عربی در سرنگونکردن موشکها و هواپیماهای بدون سرنشین ایران نقش فعالانهای ایفا کردند. برخی تحلیلگران این واقعیت را که کشورهای عربی به اسرائیل و امریکا کمک کردند تا حمله ایران را دفع کنند، دلیلی برای خوشحالی و موفقیت اسرائیل در میانه جنگ با ایران ارزیابی میکنند. کشورهایی مانند اردن که از قضا انگیزههای پیچیدهتری برای کمک به اسرائیل دارد.
اما آنچه توجه زیادی را به خود جلب کرد این واقعیت بود که نیروی هوایی اردن نیز برای کمک به اسرائیل وارد عمل شد. اردن علاوه بر اینکه حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای اسرائیلی و امریکایی باز کرد، پهپادهای ایران را که حریم هوایی اردن را نقض میکردند، سرنگون کرد. در همین ارتباط خبرگزاری رویترز گزارش داد که ساکنان اردن صدای فعالیتهای هوایی سنگین را شنیدند و روز بعد از حمله ایران نیز کاربران اردنی، تصاویری از بقایای یک هواپیمای بدون سرنشین سرنگون شده در پایتخت این کشور را در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
ناظران سیاسی میگویند کشورهای حوزه خلیجفارس از جمله عربستان سعودی نیز ممکن است نقش غیرمستقیم خود را در برابر حملات ایران ایفا کرده باشند. زیرا عربستان و قطر، میزبان سیستمهای دفاع هوایی، سیستمهای نظارت و سوختگیری امریکایی است که برای دفاع از اسرائیل حیاتی بوده است.
برخی دیگر از خبرنگاران اسرائیلی مانند انشل فافر ستوننویس هاآرتص و نویسنده بیوگرافی نتانیاهو و مایراو زونزاین از گروه بینالمللی بحران، بهسرعت از همکاری اعراب و اسرائیل ابراز خوشحالی کردند. آنها معتقد بودند که این ثابت میکند که اعراب و اسرائیلیها میتوانند با همکار کنند و اسرائیل در خاورمیانه تنها نیست. جولیِن بارنِز دِیسی، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال افریقا در شورای روابط خارجی اروپا نیز در بیانیهای تایید کرد: «حملات ایران حمایت بینالمللی جدیدی را حول اسرائیل شکل داد، از جمله از سوی کشورهای عربی که علیرغم اینکه منتقد تهاجم اسرائیل به غزه هستند؛ اما از پاسخ نظامی اسرائیل به حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایران نیز حمایت کردند»
در همین راستا میتوان به مورد عجیب اردن اشاره کرد که بهشدت از عملیات نظامی اسرائیل در غزه انتقاد کرده است. از هر پنج نفر در اردن یک نفر فلسطینی تبار است و ملکه این کشور نیز در چند هفته گذشته اعتراض شدیدی علیه اسرائیل داشته است. بااینحال، اردن با اسرائیل مرز مشترک دارد و به طور منظم در پشتصحنه با مقامات اسرائیلی همکاری میکند. مقامات اردنی که امریکا را یک متحد مهم میدانند، باید همه این منافع رقابتی، ثبات سیاسی و دفاع از خود را متعادل کنند.
اما دولت اردن در پاسخ به این اظهارنظرها در بیانیهای گفته: "برخی از اشیا که وارد حریم هوایی ما شدند، به این دلیل که تهدیدی برای مردم و مناطق پرجمعیت ما بودند، رهگیری شدند. " چندین قطعه [از اهداف سرنگون شده]در خاک کشور سقوط کرد بدون اینکه هیچ خسارت قابلتوجهی ایجاد کند.
عربستان سعودی کشور دیگری است که مجبور شده است برای منافع خود، اتحادهای بینالمللی را با حضور در درگیری غزه متعادل کند. اگرچه دولت عربستان از درخواستها برای آتشبس در غزه استقبال کرده و از رفتار اسرائیل در غزه انتقاد کرده؛ اما سعودیها هنوز علاقهمند به بهبود روابط با اسرائیل هستند و پیمان ابراهیم را همزمان با آتشبس در غزه دنبال میکنند. چه آنکه بعید نیست عربستان و اردن از حمایتشان از اسرائیل در برابر ایران بهعنوان کارت بازی در جهت اقناع اسرائیل برای آتشبس در غزه و پایان جنگ نیز بهرهبرداری نمایند.
برخی کارشناسان خاورمیانه نیز معتقدند برای بازیگران منطقهای، بهویژه عربستان سعودی و اردن - که بنا به گزارشها هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی را رهگیری کردهاند - استدلال این خواهد بود که آنها به حق از حریم هوایی مستقل خود محافظت میکنند. استدلالی که با مواضع سیاسی آنها علیه اسرائیل در جریان جنگ غزه در تناقض است. بااینحال، اگر حملات ایران به یک درگیری گستردهتر با اسرائیل تبدیل شود، بازیگران منطقهای که بهعنوان مدافعان اسرائیل تلقی میشوند، ممکن است خود را هدف تعقیب ایران ببینند و به آتش جنگ منطقهای کشیده شوند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی بهویژه ممکن است پس از پیشرفتهای دیپلماتیک در سالهای اخیر که به نفع همه این کشورها بود، در موقعیت خوبی در میان مثلث ایران، اسرائیل و ایالات متحده قرار بگیرند. چرا که متحدان واشنگتن در پادشاهیهای خلیجفارس به دنبال تثبیت روابط با ایران و اسرائیل برای حل نگرانیهای امنیتی طولانیمدت و تمرکز بر پروژههای اقتصادی ملی کشورشان هستند.
امارات متحده عربی و بحرین در سال ۲۰۲۰ توافق عادی سازی را با اسرائیل امضا کردند و عربستان سعودی نیز در حال بررسی توافق مشابهی بود که شامل یک پیمان دفاعی با ایالات متحده بود. همزمان ریاض در سال گذشته پس از سالها دشمنی با ایران با وساطت چین توافقنامهای امنیتی-اقتصادی را احیا کرد. با این حال، تنش در خاورمیانه بعد از هفتم اکتبر به اوج خود رسیده است. در چنین شرایطی، جنگ مستقیم بین اسرائیل و ایران میتواند به سرعت به کشورهای خلیج فارس گسترش یابد. اما ویرانی در غزه، حرکت بیشتر به سوی صلح با اسرائیل را از مسیر خارج کرده است. ناظران سیاسی معتقدند اگر عادی سازی و نزدیکی عربستان و ایران وجود نداشت، عربستان سعودی در حال حاضر بسیار مضطربتر از وضعیت فعلی بود و احتمالاً همکاری عربستان، اردن و قطر با امریکا برای رهگیری موشکها و پهپادهای ایران با ریسک بیشتری همراه بود.